در شرایطی که در بیشتر کشورهای متمدن جهان مذهب در اشکال مختلف آن مهار زده شده و دست دخالتش در زندگی و آزادی شهروندان جامعه ، قطع گردیده است، اما در کشورهای اسلامی بخصوص در خاورمیانه، اسلام تحت نام طالبان و القاعده و جمهوری اسلامی ایران و عربستان و داعش این بخش جهان را به جهنمی برای مردم تبدیل کرده است. مذهب در ایران با نهادها و ابزارهایش همواره یک رکن و پشتوانه ی جمهوری اسلامی برای تحمیق ، فریب و سرکوب جامعه است.
همزمان با شیعی گری، شعبه دیگر اسلام، سنی و سلفی گری هم در کردستان سر بر آورد. این جریان بعد از مدتی تلاش، خیلی سریع توسط رژیم تحت کنترل قرار گرفته و بعنوان ابزاری علیه ازادی و امنیت مردم کردستان مورد استفاده قرار گرفته است.
از جمله و بعنوان تازه ترین مورد، در اولین روزهای ماه رمضان در شهر سقز فردی از اعضای سلفی ها به اسم پیمان غفاری، شخصی به نام اقبال علینژاد را به جرم نوشیدن آب و به نام روزه خواری با ضربات چاقو مورد حمله قرار داده و به شدت مجروح کرد. به طور قطع چنین تعرض و افسارگسیختگی محدود به شهر سقز نیست و نخواهد بود. سلفی ها و کلا جانورهای اسلامی که در شهرهای کردستان تجهیز می شوند و مساجد و تکیه و خانقا و بلندگوهای تبلیغاتی شان را دارند، به عنوان سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی عمل می کنند و با امکانات مالی وسیعی که در اختیارشان قرار می گیرد یکی از پایه های اصلی در ترویج عقب ماندگی و فرهنگ ارتجاعی اسلامی و تلاش برای تحمیق مردم هستند.
در دوره ای که داعش در سوریه و عراق خلافت اسلامی اعلام کرد، دستجات سلفی به رهبری تعدادی آخوند مرتجع تلاش کردند با پول و امکانات وسیعی که در اختیار داشتند، دست به ترور وجنایت بزنند. امیدوار بودند آنها نیز زیر پرچم اسلام سنی و در فضایی که داعش اسم و رسمی دست و پا کرده بود، در کردستان به تعرض به آزادی و حرمت مردم و ایجاد ترس بپردازند و اهداف شوم خود را پیش ببرند. اما تلاشهای تروریستی و ضدمردمی این دارو دسته ی مرتجع با نفرت عمومی مردم آزادیخواه کردستان روبرو شد و ناکام ماند.
با شکست داعش بعنوان الگو و قبله گاه سلفی ها، جمهوری اسلامی با کنترل و در اختیار گرفتن این جریان، عامل بقا و رشد سلفی گری در کردستان گردید. با وجود این سلفی گری در کردستان جز یک فرقه و سکت مذهبی ضد آزادی و ضد زن تاکنون نتوانسته است به حیات خود ادامه دهد.
فراموش نکنیم، مذهب در شکل سنی و سلفی گری بعلاوه، یک ابزار و پشتوانه ی ناسیونالیسم کرد هم هست. حزب دمکرات کردستان ایران در مقطعی تلاش کرد شبیه حوزه های مذهبی شیعه، ملایان کردستان را به ایجاد نهاد مذهبی ویژه ی خود و اتحادیه ملایان سنی تشویق کند. این پروژه هم شکست خورد چرا که ملایان و امام جمعه های کردستان از پیش توسط جمهوری اسلامی و بعنوان ابزار خود برای تبلیغ سیاستهایش، تحت کنترل در اورده و به مزدبگیران خود تبدیل کرده بود.
جامعه کردستان جای دستجات جنایت کار سلفی نیست. جامعه شهری کردستان جای زن ستیزی، اسید پاشی و قمه زنان حزب اللهی از نوع سنی آن نیست. مردم کردستان چهل و یک سال است همراه مردم مبارز در سراسر ایران علیه جمهوری اسلامی، علیه قمه کشان حزب الله و عربده کشان ضد زن مبارزه میکند. اعتراضات این دوره، همه دارودسته های حکومتی با امکانات وسیعتر، نیروی بیشتر و با یک حاکمیت تا دندان مسلح را افسار زده است. در چنین شرایطی گروهای اجیر شده سلفی هیچ شانسی ندارند و همراه خود جمهوری اسلامی به عمر نکبت بارشان پایان داده میشود.
مردم کردستان، دختران و پسران آزادیخواه باید شهر ها و اماکن عمومی را از این ویروسهای عقب مانده و ضد تمدن پاک کنند. باید محل کار و زندگی مردم را از چنین جانوارانی واکسینه کرد. باید عاملان و رهبران و سازماندهنگان ترور و جنایت آنها را شناسایی و به مردم معرفی کرد. در هر محل کارو محله ای هر نوع دست درازی به حرمت و کرامت انسانها را باید قطع کرد. با هر اخوند و هر سلفی مرتجعی که مردم را به جرم بی مذهبی، به جرم فرهنگ متمدن، به جرم عقاید، نوع لباس و... تهدید کند، مقابله شود. ایران با یک رنسانس ضد اسلامی روبرو است و در این میان سلفی گری همراه با فرهنگ و سنت و قوانین متعفن و عقب مانده اسلامی جارو خواهد شد.
مردم در ایران و کردستان در بطن بحران اپیدمی کرونا یکبار دیگر بی اعتباری و بی ربطی جمهوری اسلامی را با پوست و گوشت و استخوان احساس کردند و چاره ای جز مبارزه و به زیر کشیدن این رژیم ندارند. سرنگونی جمهوری اسلامی، تعفن مذهب و شعباتش از جمله سلفی گری را با خود خواهد برد.
جدال و تلاش برای سرنگونی رژیم به طور جدی خیلی قبل از اپیدمی کرونا آغاز شده است و بعد از وقفه ای دوباره با توان و قدرت بیشتری بی گمان شروع خواهد شد. کمونیستها در جرگه تمام این فعالیتها هستند. یک پای ثابت کار کمونیستی رهبران و فعالین محل بی گمان آماده ساختن و سازماندهی از پایین مردم در جامعه است. ایجاد همبستگی و اتحاد، تلاش برای ایجاد انواع تشکل های توده ایی و کمیته های محل و.... از وظایفی است که هر فعال کمونیستی آنرا تجربه کرده و آموخته است.
در کردستان کمونیسم یک سنت اجتماعی و قدرتمند است. مبارزات ازادیخواهانه و برابری طلبانه مردم کردستان و سنت ها و تجارب سازمانیابی در کمیته ها، شوراها، انجمنها و جمعهای محله ای و شهری، هم برای رژیم حاکم و هم برای نیروهای مرتجع و لمپن امثال سلفی ها یک کابوس است. درچنین جامعه ای مذهب و بویژه سلفی گری مطلقا جایی ندارد!
سهند حسینی ۵ مه ۲۰۲۰