کمونیسم در جنبش انقلابی کردستان در چند دهه اخیرمهر خود را بر جامعه زده و مبارزه طبقاتی کارگر وآزادیخواهی و برابری طلبی را در موقعیتی قدرتمند و امیدبخش قرار داده است. در غیاب کمونیسم، کردستان دروازه عروج قوم پرستان، فدرالیستها، باند سیاهیها و انتقال به بخشهای دیگر ایران مثل قوم پرستان عرب و ترک و بلوچ و غیره خواهد بود. اما حضور قدرتمند و مؤثر کمونیسم اجتماعی در کردستان میتواند کردستان را به عنوان دروازه قدرت و تقویت مبارزه سراسری در ایران باز نگه دارد.
کمونیسم در کردستان بدون پشتوانه کارگران شانسی ندارد. ضد رژیمی گری، ناسیونالیسم چپ و سنتی در کردستان یک مانع جدی بر سر راه مبارزه متشکل و متحد کارگران در کردستان است. کمونیسم ما در کردستان باید چپ اجتماعی و کمونیسم و کارگر و آزادیخواهی و برابری طلبی را حول خود متحد کند و نگذارد در سنت ناسیونالیسم چپ ادغام و استحاله پیدا کند.
کمونیسم ما در کردستان باید سنت تحزب کمونیستی، فعالیت اجتماعی محفوظ از آلودگی به ناسیونالیسم و قومگرایی و ضدرژیمی گری صرف را چنان پایه گذاری و تحکیم کند و گسترش دهد که در عمل الگوی چپ و کارگرو برابری زن و مرد باشد و عملکرد سیاست و سنتهای مخرب ناسیونالیستی را از جامعه بزداید. ما باید این الگو را تقویت و گسترش دهیم. باید ناسیونالیسم چپ و راست را مدام زیر بمباران تبلیغاتی و فشار اجتماعی قرار داد و تضعیف و ناتوان از اعمال سیاستهایشان کرد.
بازداشتن بخشی از چپ تا کنونی متفرق، محفلیست، بی افق و آکسیونیست های فرقه ای و اسیر سنت های ناسیونالیسم چپ و برگرداندن سر آنها بطرف شیوه ها و راه حل های کمونیستی و کارگری و اجتماعی وظیفه ای است که برعهده ما افتاده است. ما تا کنون صبورانه و قاطعانه، بی خاصیتی روش و سنتهای چپ فرقه ای و آلوده به ناسیونالیسم و ضدرژیمی گری صرف را نقد و به درجه ای عقب نشاندیم. بخشهایی از چپ در صفوف کارگران و آزادیخواهان را متوجه ناکارآمدی و بیهودگی این روش و سنت ها کردیم. اما هنوز الگوهای محکم تحزب کمونیستی، سازمانیابی و اتحاد طبقاتی، بر این سنتها و سیاستها و عملکردها تفوق و هژمونی لازم پیدا نکرده است. هر اندازه موفقیت در بیرون کشیدن فعالین کارگری و کمونیست زیر دست و پای این سنت ها، ما را به هدف نزدیک و نزدیک تر می کند. هر اندازه پیشروی کمونیسم ما و تبدیل شدن به الترناتیوی قدرتمند، پایگاه اجتماعی متوهم به احزاب چپ کنونی را به صف جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی می کشاند. همسرنوشتی کارگران و مردم کردستان با طبقه کارگر و مردم در سراسر ایران تاریخی است. حکمتیست ها سخنگویان کمونیسم کارگر و رادیکالیسم اجتماعی برای آزادی و برابری و تبدیل کردستان به نقطه قدرت کمونیسم و کارگر در ایران هستند.
کمونیسم و سلاح
نیروی دفاع از خود مردم
علاوه بر ناسیونالیسم در پوشش کمونیسم وسنت و سیاست و عملکردش در جامعه، عنصر سلاح در دست ناسیونالیسم کرد و احزاب مسلح مافوق مردم مانع دیگر کمونیسم در کردستان است. اگر از سابقه تاریخی عنصر اسلحه در دست ناسیونالیسم کرد علیه مردم، علیه کارگر و علیه ما کمونیستها در کردستان و حتی علیه همدیگر بگذریم، امروز حدکا مدعی نیروی مسلح کوه و شهر "شاخ و شار" است. شکی نیست احزاب ناسیونالیست سلاح فراوانی در دسترس دارند. اما هم تجربه تاریخی و هم سیاستهای امروز این حزب به عنوان اصلیترین جناح ناسیونالیسم کرد، نشان داده و ثابت کرده است که این سلاحها و نیروهای نظامی کوه و شهر در خدمت منفعت و امنیت و آزادی مردم کردستان قرار ندارد. اگر میلیشیای احزاب ناسیونالیست کرد در کردستان عراق در خدمت منفعت و امنیت و رفاه و آسایش مردم بود، نیرو و امکانات تسلیحاتی و نظامی حدکا و متحدانش هم چنین میبود؛ که نبوده و نیست.
شعبه دیگر ناسیونالیسم کرد به نام حزب حیات آزاد کردستان "پژاک" است که شاخه سیاسی و فرمالیتهای به نام "کودار" برای همکاری با جمهوری اسلامی علم کرده است. پژاک و سلاح ونیروی نظامیاش هم نیروی دفاع از مردم در مبارزه علیه جمهوری اسلامی نیست. مبارزه مسلحانه پژاک تنها به عنوان گروه فشار بر جمهوری اسلامی برای پذیرفته شدن و ابزار فریب مردم کردستان است. پژاک تا همین امروز هم عامل ناامن کردن زندگی مردم، اخاذی و تهدید و ترور مخالفین خود است.
پشتوانه نیروی نظامی همه شعبات ناسیونالیسم کرد، نه نیروی اجتماعی مردم بلکه پول و سلاح آمریکا و شیوخ عرب است. این نیروها، سرباز سیاستهای آمریکا و دول منطقه و در خدمت حل امپریالیستی مسأله کرد هستند.
احزاب ناسیونالیست مسلح علاوه بر اینکه امروز با جنگهای نیابتیشان مایه ناامن کردن فضای کردستان و باز گذاشتن دست جمهوری اسلامی برای سرکوب بیشتراند، پیش زمینههای یک جنگ و جدال داخلی بین خود این شعبات قومی بر سر تقسیم قدرت و ثروت در کردستان در آینده هم هستند. تجربه کردستان عراق این واقعیت را به ثبت رسانده و کسی نمیتواند منکر آن شود.
سلاح در دست مردم به عنوان قدرت دفاع از خود مردم، تنها راه جلوگیری ازفجایع قابل پیش بینی کنونی و آتی در کردستان است. این قدرت را باید کمونیسم در کردستان سازمان دهد. کارگران و کمونیسم بیسلاح در کردستان، در حاشیه جنگ و جدالهای خانمانسوز ناسیونالیسم کرد قرار خواهد گرفت و اولین قربانی خواهند بود. تسلیح مردم کی و چگونه اتفاق میافتد سؤالی است که امروز کمونیستها و کارگران آگاه و صف ازادیخواهی و برابری طلبی باید به آن جواب عملی دهند.
شکی نیست در جریان قیام تودهای و از پایین، مردم با تصرف مراکز نظامی رژیم در حال سقوط، به سلاح دست پیدا میکنند. اما سازمان قدرت دفاع از خود مردم را نمیتوان به روزهای قیام موکول کرد. چرا که احزاب ناسیونالیست کرد خود از پیش و هماکنون مسلحاند و به سلاح و امکانات نظامی فراوانی دسترسی دارند. طرح تشکیل سپاه و پلیس ملی از جانب اعضای مرکز همکاری احزاب کردستانی نشان از تصمیم آن ها برای تصرف نظامی کردستان است. این یک مانع جدی در مقابل تسلیح مردم در روزهای تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی است. این احزاب با همین نیرو میتوانند بر مراکز نظامی تسلط پیدا کنند و آن بخش از مردم را هم که به سلاح دست پیدا میکنند، خلع سلاح و یا بخشاً در خدمت خود قرار دهند. خارج از حوزه قدرت نظامی این احزاب، مردم حق نخواهند داشت سلاح داشته باشند. این مردم حتی اگر سلاحهایشان را نگه دارند اما بدون سازمان نظامی و رهبری خود، قدرت دفاع از خود را نخواهند داشت. مردم کردستان عراق اسلحه دارند ولی قدرت دفاع از خود را سازمان نداده و با وجود داشتن اسلحه، اما درواقع خلع سلاحاند.
زمانی اسلحه در دست مردم میتواند ابزاردفاع از خود در مقابل دشمنان رنگارنگ باشد که اهداف ناسیونالیسم کرد برای کسب قدرت و قبضه ثروت و احتمال سناریوی جنگ داخلیشان و ایجاد سناریوی سیاه ...، به باور مردم تبدیل شده باشد. این خودآگاهی اتفاقی است که باید تا حالا افتاده باشد و هر چه بیشتر در ابعاد اجتماعی و تودهای تحکیم و گسترش یابد. در نتیجه، با این باور و از همین حالا و از پیش، باید هستههای اولیه نیروی دفاع از خود مردم به وجود آید. کمونیسم در کردستان باید سازمان دهنده این هستهها و نیروی اولیه باشد.
اولین گام طرح اجتماعی مسأله است. آگاه کردن جامعه به مخاطرات کنونی و پیشاروی جامعه است. مردم حق دارند مسلح شوند و مسلح بمانند. برای دفاع از آزادیهای سیاسی و دمکراتیک، دفاع از شوراهای کارگری و مردمی در محلهای کار و زندگی، خنثی کردن تعرض و زورگویی میلیشیای احزاب کردی، هیچ راه و چاره ای جزنیروی مسلح مردم برای دفاع از خود، وجود ندارد!
حزب ما عامل سازماندهی صفی از کمونیستها و انقلابیون بی اما و اگر برای رهبری مبارزات مردم، خودآگاهی مردم به مخاطرات، تدارک قدرت دفاع از خود مردم و تدارک سازماندهی هستههای مسلح در میان مردم است. پتانسیل نظامی حزب حکمتیست، سازمانده و پشتوانه نیروی عظیم قدرت دفاع از خود مردم است که باید تحکیم و در ابعاد اجتماعی گسترش یابد!
اکتبر 2020