دادگاه تجدید نظر جمهوری اسلامی در غیاب متهمین و وکلا و پشت درب های بسته، احکام رهبران هفته تپه و نویسندگان نشریه گام را به همان صورت سابق تایید کرده است! دادگاه و احکامش در سیستم قضایی جمهوری اسلامی شمشیری زنگ زده و از رو بسته بر بالای سر رهبران کارگری و فعالین سیاسی و کل جامعه است. اما همه می دانند و خود رژیم هم واقف است که دستگاه قضایی فاقد هر گونه مشروعیت، صلاحیت، اعتبار و آبرو است. جمهوری اسلامی برای ترور، دستگیری، زندان و شکنجه ی معترضین، هیچ وقت به توجیه قانونی مانند دادگاه و احکامش نیازی نداشته است.
دستگاه های امنیتی و پلیسی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران خود هم حاکم و قاضی و هم مجری احکام شان هستند. شبانه از دیوار حیات مردم بالا می روند، رهبران اعتراضات کارگری و مردمی را جلو چشمان کودکان و اعضای خانواده با ضرب و شتم دستگیر و اموال شخصی شان را غارت می کنند، برای دستگیرشدگان پرونده سازی می کنند و سناریوهای سوخته طراحی می کنند. در رژیمی که رهبرش یک لشکر لمپن و اجیر آتش به اختیار دارد و تنها در آبان امسال ١٥٠٠ نفر را کشته، دادگاه و قانون و قاضی و حکم، یک نمایش مضحک و مسخره بیش نیست. قضات مجرم، نوکران فرمانبرداری هستند که زیر ترازوی عدالت، خون از انگشتانشان می چکد!
روسای دستگاه قضایی و قضات دادگاه های فرمایشی در ایران از صادق خلخالی تا مرتضوی و از لاریجانی تا ابراهیم رییسی، بهمراه زندانبانان و شکنجه گرانشان لشکری از وحوش افسار گسیخته و بی آبرو هستند که، چه با قتل عمد اعدام ها و چه احکام طویل المدت زندان و شکنجه ی جسمی و روانی شریف ترین انسان های جامعه درسلول های انفرادی، حرمت و انسانیت را می کشند و فرزندان و کودکان و خانواده هایی را در حسرت زندگی امن و آزاد و مرفه با عزیزانشان نگه می دارند.
اما برای رژیم مفلوک و تحت فشار جنبش ها و اعتراضات توده ای، جلوگیری از تداوم و گستردگی مبارزات برای تحقق مطالباتش، دیگر دیر شده است. این دست و پازدن ها و پرونده سازی و سناریو ساختن ها، جز بی آبرویی بیشتر برای این نظام چیزی به بار نمی آورد. وحشت نظام سرمایه و ارتجاع اسلامی از کابوس کمونیسم طبقه کارگر بر فراز نظام پوسیده سرمایه و همبستگی و پیوستگی طبقاتی و اجتماعی و سراسری شدن اعتراضات کارگری و محرومان جامعه است.
دادگاه ها و دستگاه های امنیتی رژیم ، با نگه داشتن احکام فرمایشی بر بالای سر کارگران و مردم، فکر می کنند می توانند
از فشار طبقه کارگر و ستمدیدگان و گرسنگان بر رژیم شان بکاهند تا موج تعرض طبقاتی را از امروز تا فردا از سر بگذرانند. سر تا پای رژیم از کاخ رهبری تا دولت روحانی و مجلس نشینان و دستگاه های قضایی و امنیتی، به واقعیت ترسناک تعرض طبقه کارگر و ستمدیدگان جامعه آگاهند.
همبستگی طبقاتی و همبستگی مبارزاتی کارگران از بافق و آق دره ی شلاق خورده تا هپکو و چادرملو و آذرآب و از هفت تپه و فولاد و شرکت واحد تا معلمان و پرستاران و رانندگان کامیون و بازنشستگان...، مطلقا قابل باز گشت نیست. این جنبش با این احکام زبونانه به عقب رانده نمی شود.
احکام از سر استیصال دادگاه های بی آبروی جمهوری اسلامی، طبقه کارگر و آزادیخواهان و برابری طلبان را نمی ترساند. تجربه نشان داده است که طبقه کارگر و بویژه شورای کارگران هفت تپه و مجمع نمایندگان، رهبرانش را مثل مردمک چشم حفاظت و همراهان و دوستانش را حمایت می کند.
حزب حکمتیست-(خط رسمی) طبقه کارگر و رهبران و پیشروانشان را به اتحاد و همدلی و همبستگی سراسری جنبش طبقاتی شان فرا می خواند. حمایت همه جانبه از کارگران هفت تپه و حامیان آنها و ظیفه و بخشی از مبارزه ما برای رفاه، آزادی و امنیت است. احکام جعلی و خودساخته ی دادگاه های پوشالی باید لغو شوند. همه ی زندانیان کارگری و معلمان و آزادیخواهان و مخالفان جمهوری اسلامی باید آزاد شوند.
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقه کارگر و متحدانش
زنده باد کمونیسم
حزب حکمتیست -خط رسمی
١٠ بهمن ٩٨ ـ٣٠ ژانویه ٢٠٢٠