روز پنجشنبه ۳۰ فروردین، در پیِ آتشسوزی در اتاقک استراحت کارگران یک پروژهی ساختمانی در حوالی ترمینال شرقِ تهران، ۶ کارگر در میان شعلههای آتش سوختند و جان باختند.
وقتی "سرداری" می میرد عزای عمومی اعلام می شود، اگر کشته شود، پرچم انتقام بلند می گردد و موشک ها برای کشتار به پرواز در می آیند و میلیون ها دلار هزینه ی یک انتقام می شود.
اما در عزای کارگرانی که در آتش نظم تبهکار سرمایه سوختند، هیچ زنگی به صدا در نیامد، عزای عمومی اعلام نشد. در گوشه ای نوشتند، ۶ کارگر مهاجر "افغان" در آتش سوختند. و این فقط یک خبر بود و بس! کارگرانی که هر تک نفرشان بر همه ی "سرداران" و مفتخوران و دزدان جامعه، شرف دارد. کارگرانی که مزدبگیر بخور و نمیراند اما سازنده اند و می سازند. در حالی که حکام مفتخور سرمایه کاری جز تخریب و فساد، دزدی و استثمار و ارتشا و ترور ندارند.
کارگران مهاجر افغانستانی این سازندگان زندگی، جز دستمزد ناچیز، از همه ی حقوق کار و انسانی محروم اند. بردگانی که در شرایط غیر انسانی و ناامن و فاقد هر گونه حمایت حقوق و قانون کار، بدون سرپناه و بدون امنیت محیط کارعرق می ریزند و جان می دهند. در این شرایط برده وار مسئولیت هر اتفاقی حتی به قیمت جان کارگران، نه بر عهده کارفرما بلکه برعهده کارگران انداخته می شود. حتی به کارگران پس از مرگ و کشتار ناشی از شدت و ناامنی محیط کار، هیچ خسارت و تاوانی تعلق نمی گیرد.
درست در شرایطی که برای انتقام کشته شدن هر فرد نظامی، هر پاسدار و مهره تبهكار، هر جنایتكار جنگی و هر مامور اطلاعاتی، هر واعظ مفت خوری از هر مملكت و نظام بورژاویی از جمله ایران، آژیرها به صدا در می آیند و پرچمها به احترام پایین كشیده میشوند و مراسم و عزا اعلام میشود، مرگ و كشتار كارگران در محل كار، در عمق معادن، زیرا آوار ساختمانها، در كوره ها و مراكز نفت و گاز و.. ، یا در كنج خانه ها و از گرسنگی و فقر، سران و روسای حاكم، وكلا و وزرای آنان، كارفرما و صاحبان سرمایه، حتی آه سردی بالا نمیكشند. مرگ كارگران برای تولید سود سرمایه داران بدون ابتدایی ترین ایمنی محل كار تنها و تنها در میان عزیزان خود، در میان بردگانه هم طبقه ای خود اندوه و غم و ترس از ادامه زندگی و فقر را به همراه دارد. این در شرایطی است كه طبقه کارگر ایران در جدال نابرابر طبقاتی علیه سرمایه داران نه بانک دارد، نه ارتش و زرادخانه ی نظامی، نه مسجد و رسانه و دستگاه تبلیغاتی، اما یک طبقه سازنده و گرداننده ی چرخ های جامعه است که بدون کار و رنج او جامعه میمیرد. قدرت طبقه کارگر اما فقط در زور بازوی کارش نیست در اراده اش و اتحادش بعنوان یک طبقه اصلی و صاحب جامعه است. قدرت طبقه کارگر تنها در مبارزه برای دستمزد مکفی و رفاه و حقوق مسلم کار نیست، بلکه در دفاع از امنیت و سلامت و حرمت و جان و زندگی هم هست.
وقتی دسته دسته کارگران بدلیل شدت کار و معیشت بخور و نمیر مریض می شوند و در بستر می افتند و میمیرند، وقتی گروه گروه کارگران از داربست های ساختمان پایین می افتند و فلج یا کشته می شوند. وقتی ۶ کارگر برادر و همسرنوشت در آتش محیط نا امن زندگی و کار می سوزند و خانواده های کارگری بی سرپرست و بدون نان سفره و گرسنه می شوند، طبقه کارگر موشکی ندارد شلیک کند، اما می تواند زنگ های کارخانه ها به صدا در بیایند. صدای اعتراض طبقه کارگر می تواند فضا را بشکافد و زمین را بلرزاند. این حداقل کاری است که همسرنوشتی و هبستگی طبقاتی کارگران، می طلبد.
کارگران، رفقا!
اجازه ندهید همسرنوشتانتان که در آتش سوختند و می سوزند، در سکوت بمیرند. نگذارید این چرخه لعنتی برده داری مزدی هر روز و هر بار از ما قربانی بگیرد. طبقه کارگر ملیت و نژاد و مرز نمی شناسد. کارگران منتسب به افغانستانی همسرنوشتان ما و جزئی از کل طبقه دهها میلیونی کارگر ایران هستند. نگذارید کارفرماهای ستمکار از مجازات کشتار کارگران قصر در بروند. نگذارید خانواده های کارگران کشته شده، تنها و بدون غرامت جرم و جنایت کارفرماها در گرسنگی و فقر مطلق دست و پا بزنند.
طبقه کارگر، اسیر و برده و قربانی نیست. طبقه اصلی کثیر و قدرتمند و صاحب جامعه است. این قدرت باید در همه ی عرصه های دفاع از مزد و رفاه و معیشت و سلامت و امنیت و جان خود و خانواده ها نشان داده شود. هر کارگری عضو جامعه طبقاتی و طبقه واحد کارگری است. از دست دادن هر عضو این خانواده، زخمی بر بدن کل طبقه است. صدای اعتراضتان و صدای دادخواهی و عدالتخواهی و دفاع از انسانیت را بلند کنید. اگر این روزها روزهای آتش بازی حکام سرمایه در خاورمیانه برای تخریب جامعه و طبقه ما است، اما در واقع روز سوگورای ما و روز نفرت جمعی و میلیونی ما بخاطر از دست رفتن ۶ عضو همسرنوشت ما است. همه یکصدا این کشتار را محکوم و به خانواده عزیزان از دست رفته مان تسلیت می گوییم. این چرخه کشتار و استثمار و بهره کشی از گرده ی طبقه کارگر باید متوقف شود. طبقه کارگر این قدرت را دارد و باید این قدرت را در دفاع از حقوق و کرامت انسانی و جان و زندگی به میدان بیاورد!
حزب حكمتیست(خط رسمی)
۳۱ فروردین ۱۴۰۳- ۱۹ آوریل ۲۰۲۴