همزمان با پخش شوهای تلویزیونی در مورد «رسیدگی به فساد و اختلاس» در نظام و «افشاگری»های مداوم از «مقامات» و ارگان‌های حکومتی، هم‌زمان با هیاهو و تبلیغات گوش‌خراش دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی درباره دخالت مستقیم رئیسی بعنوان «مجری عدالت» در «رسیدگی» به شکایات کارگران هفت‌تپه و فولاد و بازبینی پرونده آنان و مدافعان آنها و سایر زندانیان سیاسی، هنوز هزاران نفر به جرم دفاع از حقوق مدنی و سیاسی خود، به جرم مبارزه علیه بی‌حقوقی، تبعیض و نابرابری در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌برند. هنوز پرونده کارگران هفت‌تپه و فولاد، و تهدید فعالین و نمایندگان آنها، پرونده‌سازی و احکام سنگین علیه آنان، اخراج  اسماعیل بخشی، محمد خنیفر و ...، پرونده‌های مهندسی‌شده علیه کارگران شرکت‌واحد، هپکو، آذر آب، پتروشیمی‌ها، علیه معلمان، پرستاران و دانشجویان معترض و... به قوت خود باقی است.

پشت‌پرده هیاهوی «رسیدگی به شکایات کارگران هفت‌تپه و فولاد»، دستگاه سرکوب رژیم از قوه قضائیه تا اوباش سپاه و وزارت اطلاعات موج جدیدی از تهدید و احضار و دستگیری فعالین کارگری، فرهنگی، دانشجویی که مبشر آزادی‌خواهی و منشا اتحاد در صفوف مردم محروم بودند، به بهانه «اقدام علیه امنیت ملی» را به راه انداخته اند. موجی که هدف مستقیم آن مرعوب و خفه‌کردن صدای طبقه کارگر و بخش محروم جامعه، فعالین کارگری، سوسیالیست‌ها و زنان و مردان برابری‌طلب است.

تعرضی که در اصل «دفاع پیشگیرانه» حاکمیت قبل از خطر طوفان است. کرونا در جامعه ایران نه تنها از مردم محروم قربانی می‌گیرد، که همراه خود موجی از بیکاری و فقر را به ارمغان آورده است. صدها هزار نفر به خیل میلیونی بیکاران و گرسنگان جامعه اضافه شده اند و جمهوری اسلامی نه تنها از پذیرش کمترین مسئولیتی در قبال زندگی مردم سرباز زده است که بعلاوه از هم اکنون خطر خیزش‌ها و اعتراضات توده‌ای را بو کشیده و دستگاه‌های قضایی و اطلاعاتی و لشکر جنایتکاران خود را با ریاست رئیسی جلاد جلو انداخته است تا از همین امروز سرکوب این اعتراضات و شورش‌های توده‌ای را تضمین کنند.

جمهوری اسلامی نگران طغیان طبقه کارگر و مردم محروم و معترض، بعد از کرونا است. نگران شورش گرسنگان و تکرار شورش‌هایی از نوع دیماه ٩٦ و آبان ٩٨ است. در شرایطی که «کارشناسان» و «اتاق‌های فکری» بورژوازی جهانی خطر شورش‌های مردم محروم در سراسر جهان را هشدار می‌دهند و خود را برای مقابله با آن اماده می‌کنند. در ایران نیز دستگاه قضایی و مراکز اطلاعاتی و جاسوسی، همراه با اوباش بسیجی و لباس شخصی‌ها و ... را با ریاست رئیسی برای ساکت کردن جامعه به خط اول جبهه جنگ با مردم روانه کرده اند. هدف‌شان این است که: از قبل باید زبان‌ها را برید، قلم‌ها را شکست، فریادها را در گلو خفه و فعالین و رهبران با نفوذ که منشا اتحاد باشد را از کارخانه تا محله و دانشگاه و مدرسه... را جمع کرد و حکم جلاد را بالای سرشان گذاشت یا روانه زندان کرد. «دفاع پیشگیرانه» جمهوری اسلامی در مقابل کارگران و مردم محروم جهت به تمکین کشاندن و حق السکوت گرفتن از محرومان و کاهش خطر طغیان آنها است.

سران جمهوری اسلامی هنوز به قدرت سرکوب و ارعاب خود توهم دارند. فراموش کرده‌اند که در آبان ۹۸ و در اعتراضات پس از آن، اوباش سپاه و بسیج از دست مردم معترض ناچار شدند دندان روی جگر بگذارند و نظاره‌گر سوختن پرچم‌ها و سمبل‌های حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی و «سردار شهید» شان باشند. فراموش کرده‌اند که مردم معترض مدت‌ها است خود را برای مقابله با جلادان حاکم و مزدوران‌شان آماده کرده و اعلام کرده‌اند که صفوف خود را از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب ایران، از کارخانه و دانشگاه تا بیمارستان و محلات را به‌هم می‌بافیم! خود را سازمان می‌دهیم و برای جدال علیه توحش و بربریت حاکم، برای کارزار دفاع از انسانیت، از عدالت و برابری و از حرمت و کرامت خود متحد می‌شویم!

مدت‌ها است ایران دیگر میدان مانور مشتی جنایتکار در دولت و مجلس و قوه قضائیه نیست. طبقه کارگر و مردم آزادی‌خواه مدت‌ها است نشان داده اند می‌توانند ورق را برگردانند و در مقابل موج جدید سرکوب اعلام می‌کنند که ما می‌توانیم افسارگسیختگی دستگاه قضایی و سخنگویانش را لگام بزنیم. می‌توانیم ماشین سرکوب و جنایت را واژگون کنیم. ما از سخنگویان و رهبران و نمایندگان خود حفاظت می‌کنیم و برای مبارزه‌ای مشترک علیه بورژوازی حاکم و برای اعمال عدالت و برابری آماده می‌شویم. سرنگونی جمهوری‌اسلامی تنها قدم اول در راه رهایی مردم ایران است. ما برای سرنگونی جمهوری‌اسلامی و برای پایان بردگی، استثمار و استبداد، برای اعمال قدرت واقعی خود از هم اکنون جامعه را سازمان می‌دهیم.

حزب حکمتیست (خط رسمی)

۷ مه ۲۰۲۰ ( ۱۸ اردیبهشت ۹۹)