انتخابات ریاست جمهوری آمریكا پایان یافت و دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهورآمریكا بر رقیب خود، کامیلا هریس، پیروز شد. 

بی تردید انتخاب ترامپ و باز گشت او به كاخ سفید، بیش از آنکه نشان شكست فاحش حزب دمكرات و كامیلا هریس به عنوان كاندید آنها جهت پست ریاست جمهوری باشد، نشان بی آلترناتیوی شهروندان آمریکایی در نظام سیاسی این کشور است. 

رای مردم در آمریکا به ترامپ، بیش از آنکه به شخص او و سیاست های نژادپرستانه و اولترا ارتجاعی او باشد، "رای نه" آنها به احزاب و شخصیت های سنتی و بستر اصلی سیاست در آمریکا است. نشان بی اعتمادی به ساختاری است که دهه ها آنها را بی اختیار در کریدورهای تقسیم قدرت بین دوحزب اصلی و شخصیت های "معتبر"،  از دخالت در سرنوشت شان  محروم کرده بود. 

رای و انتخابی که در غیاب یک اپوزیسیون مترقی، کارگری و سوسیالیستی به سوی راست افراطی ساختارشکنانه، سرازیر شد. راست افراطی که با پرچم بهبود وضعیت اقتصادی اکثریت محروم جامعه به میدان آمد. 

گفته میشود این انتخابات تاریخی است! در این ادعا واقعیتی نهفته است. این واقعیت که در جامعه آمریکا، با بازگشت ترامپ به قدرت، شکافی بین شهروندان در آمریکا، و بحرانی عظیم در مناسبات آمریکا با اروپا و جهانیان سرباز میکند. شکاف ها و بحران هایی که نه محصول ترامپ که بستری است که ترامپ بر آن شانس عروج پیدا کرد. 

انتخاب ترامپ، مستقل از اینكه در تمام انتخاباتهای چند دهه گذشته،  مردم آمریكا در مقابل "انتخاب" بین  این یا آن نماینده حزب و جریان جنگ طلب، راست و ضد كارگری قرار میگیرند، بیان نارضایتی وسیع از دولت بایدن، از قوانین ضد كارگری و استثمارگرانه، از جنگ طلبی عریان، از فقر و فلاكت و حمله هر روزه بورژوازی آمریكا و نمایندگانش به سطح معیشت طبقه كارگر و مردم محروم است. 

انتخاب ترامپ همزمان بیان نفرت از جنگ و جنایت و سیاست میلیتاریستی است كه در دولتهای مختلف دنبال شده است و نه تنها جهانیان را با جنگ و جنایت، كشتار، خونریزی و ویرانی روبرو كرده اند كه بعلاوه هزینه سیاست میلیتاریستی خود را از جیب طبقه كارگر و بخش محروم جامعه تامین كرده اند. 

شهروند آمریکایی سنگینی بار هزینه های ناتو، حفظ  ماشین جنگ ارتجاعی آمریکا در اوکراین و هزینه نظامی تداوم حمایت از نسل کشی اسرائیل از مردم فلسطین در خاورمیانه، و مخاطرات افزایش آن را بر دوش خود احساس میکند.  بر این بستر، در آمریکا هر جانوری که  در حرف وعده کاهش این هزینه ها را میداد، شانس داشت.

ترامپ مستقل از ادعای او مبنی بر قول پایان جنگ در اوكراین، مستقل از تعهد او برای حمایت بیشتر از دولت فاشیست اسرائیل برای ادامه نسل كشی مردم فلسطین و مستقل از عربده كشی او علیه مهاجرین به نام "دفاع" از مردم آمریكا و سیاست "انزواگرایی" و تاثیراتش بر اروپا و افزایش انشقاق در اتحادیه اروپا، قادر نخواهد شد تغییری قابل توجه برای بهبود زندگی مردم آمریكا ایجاد كند . قادر نخواهد بود که سیاست قلدری و میلتاریستی حاكمین بر آمریكا را كنار بگذارد. چرا که تخفیف هریک از این مولفه ها، یعنی بهبود زندگی مردم و بخصوص طبقه کارگر و کاهش نقش میلیتاریستی آمریکا در جهان، یکی از ارکان اصلی در قدرت ماندن آمریکا بر کرسی ریاست جهان، خطر به میدان آمدن جنبش های مترقی کارگری و سوسیالیستی در آمریکا و غرب را بالا میبرد! بورژوازی حاکم در آمریکا، در چنین بن بستی است. 

برای طبقه كارگر و مردم آزادیخواه در آمریكا و جهان، مستقل از هر تفاوتی میان ترامپ و بایدن و هریس، مستقل از هر تفاوت و اختلافی میان حزب دمكرات و حزب جمهوریخواه، كل آنها و سیستم و قوانین پایه ای این كشور، بر اساس زورگویی، میلیتاریسم، جنگ و لشكر كشی و جنایت و فقر و استثمار و.. در اشكال مختلف بنا گذاشته شده است. 

بایدن، هریس یا ترامپ مستقل از هر تفاوت میلیمتری و حرافی و فحاشی هایشان علیه هم،  در پروسه تبلیغات انتخاباتی و قبل و بعد از آن، مجری قوانین فوق ارتجاعی، ظالمانه، ضد كارگری و ضد انسانی بورژوازی امریكا در این كشور و در سطح جهانند، سیاستی كه در همه دولتهای پیشین این كشور و دو حزب دمكرات و جمهوری خواه، جز سیاهی و تباهی، نژاد پرستی و جنگ و جنایت و قلدری و زورگویی و فقر و محرومیت علیه پایین جامعه، نتیجه ای نداشته است.

طبقه كارگر و مردم محروم و آزادیخواه در امریكا در این شرایط و بر بستر عروج ترامپ بعنوان نماینده راست افراطی ساختارشکن در آمریکا که قابلیت تعرض به همه دستاورهای تاریخی بشریت متمدن و طبقه کارگر در آمریکا را دارد، چاره ای جز به میدان آمدن با پرچم خود، حزب و سازمان خود و برای رها شدن از کاپیتالیسم گندیده ای که دهه ها  برای حفظ خود، جهانی را به لبه پرتگاه سقوط کشانده است، ندارند. 

در آمریکا در دل تلاطماتی که عروج ترامپ آن را تشدید میکند، سوسیالیسم، تعرض طبقه کارگر شانس دارد. شانس برگرداندن ورق به نفع آرمانها و اهداف انسانی خود و برای پایان دادن به نظم  گندیده ای که هر روز تدوام آن، نه تنها آمریکا که بشریت را بیش از پیش به  سوی منجلاب های بیشتری سوق میدهد.

حزب حكمتیست(خط رسمی)

۱۶ آبان ۱۴۰۳- ۶ نوامبر ۲۰۲۴