مصوب کنگره یازدهم حزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی)
۱- بیش از یک سال از شهریور ۱۴۰۱، میگذرد. مقطعی که در آن جدال روزانه و مقاومت چهل ساله زنان در مقابل حاکمیت اسلام و آپارتاید جنسی برزندگی شان، به تعرض و خیزش انقلابی شیفت کرد. خیزشی انقلابی که بنام "زن، زندگی آزادی" بسرعت سراسر ایران و جهان را لرزاند و جمهوری اسلامی ایران، این اولین حکومت رسما و قانونا متکی به آپارتاید جنسی در جهان را، به لبه پرتگاه سقوط و سرنگونی کشاند.
۲- جمهوری اسلامی ایران در مقابل این خیزش انقلابی، به سنگر دفاعی خزید و برای "بقا"، به انواع جنایات، قتل و آدم ربایی، سرکوب های ممکن دست زد، تلاشی که زیر فشار این خیزش شکست خورد و ماشین سرکوب حاکمیت را فلج کرد. این خیزش انقلابی تاریخ و فصل جدیدی از رابطه جامعه در بعد هشتاد میلیونی را، با جمهوری اسلامی گشود.
۳- جنبش های سیاسی، بورژوایی و پرولتری، راست و چپ، تقلیل گرا و ماکزیمالیست، اپوزیسیون های درون و بیرون از حاکمیت، در مورد دستآوردها و چشم انداز پیروزی این خیزش انقلابی، تبیین ها و راه کارهای مختلف دارند. از این رو ضروری است تبیین و راه کارهای یک جریان ماکزیمالیست، کمونیست، رادیکال و انقلابی، در پاسخ گویی به نیازهای پیشروی این خیزش انقلابی، به شفافیت در دسترس جامعه قرار گیرد.
٤- از این رو حزب حکمتیست (خط رسمی) بر مولفه های زیر، بعنوان دستآوردها و چشم انداز پیروزی جنبش آزادی زن در ایران، تاکید دارد.
الف: این تحول تاریخی، جنبشی در ایران برای حق زن است که ضداسلامی بودن یک رکن آن است.
جنبشی که برمتن بیش از چهار دهه اعتصابات و اعتراضات کارگری، مبارزات نسل جوان آزادیخواه، اعتراضات و خیزش های اجتماعی سالهای اخیر، سربلند کرد. جنبشی که همزمان ضدیت با مذهب و خرافات بعنوان ستون ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی و سلطه و حاکمیت مذهب بر سرنوشت انسان و بی حقوقی زن را هدف گرفته است.
ب: به حکم واقعیات ابژکتیو زیر، این جنبش چپ، رادیکال، انقلابی، ماکزیمالیست بود و هست!
بستر آماده ای که این جنبش بر آن عروج کرد، بستری که در آن پیشینه خیزش های متعدد محرومین و طبقه کارگر توازن قوا را در کل جامعه به نفع مردم تغییر داده بود!
داشتن مطالبات سراسری، پیشرو، غیرمذهبی، جهانشمول،"غیربومی"، مدرن و ماکزیمالیست در مورد حق زن، که حجاب سمبل آن بود! این ویژگی، غیر مذهبی و مطالبات جهانشمول آن، قادر شد به اتحادی انقلابی و سراسری برای حق زن، در جامعه شکل دهد! اتحادی که بعلاوه بذرهای آن در خاورمیانه، جهان عرب، افغانستان و سراسر جهان پخش شد و خود را به جریانات سنتی مدافع حق زن در غرب که حاکمیت ایدئولوژی نژادپرستانه "نسبیت فرهنگی" را پذیرفته بودند، تحمیل کرد و جنبش زنان در جهان را در مقابل سوال های اساسی و ریشه ای در امر رهایی زنان، قرار داد.
خصلت رادیکال، غیر مذهبی و ماگزیمالیست این جنبش تمام تلاش های جریانت درون و برون حکومتی و منتقدین نیم بند تبعیض علیه زنان را خنثی کرده و همزمان با پاسخ های سراسری و اتحاد سراسری خود تلاشهای تفرقه افکنانه اپوزیسیون راست در ایجاد شکاف به بهانه تفاوتهای جغرافیایی و مذهبی را خنثی و حاشیه ای کرد.
پ- خیزش انقلابی در ایران برای حق زن، عقب نشینی هایی را به جمهوری اسلامی تحمیل کرده است، که هیچ جریان بورژوایی، لیبرال، رفرمسیت، گذشته پرست و ملی و مذهبی، نه خواهان آن بود و نه توان انجام آن را با تکیه بر بیشترین منابع مالی و نظامی و لابی بین المللی داشتند. هیچیک از جریانات رفرمیست، اصلاح طلب درون حکومتی و اپوزیسیون راست عظمت طلب ایرانی و ناسیونالیست قومی، جریاناتی که از انقلاب بیش از جمهوری اسلامی و فاشیسم وحشت دارند، نه خواهان آن بودند و نه توان انجام آن را داشتند.
لغو گشت ارشاد و تحمیل حق دوفاکتو برداشتن حجاب در سراسر ایران و عقب نشاندن دهها و دهها مقررات حفظ آپارتاید جنسی و تبعیض علیه رنان، سمبل شکست ایدئولوژیکی و سیاسی است که این جنبش به یکی از ارتجاعی ترین، خشن ترین و بی رحم ترین حکومت های عصر تحمیل کرده است. این دستآورد، تنها و تنها حاصل خیزشی است که در جریان است و راه پیشروی خود را باز میکند.
۵- چشم انداز پیروزی جنبش حق زن، جنبش برابری کامل زن و مرد، تنها و تنها به نقش دست اندرکاران این مبارزه، فعالین رادیکال سوسیالیست در این جنبش و به کمونیست ها بستگی دارد.
ملزومات پیشروی جنبش آزادی زن عبارت است از:
الف- کمک به پیشروی مبارزه جاری که هرروز بر سر حق زن در جامعه جاری است. اعمال فشار به جمهوری اسلامی برای هرچه بیشتر به عقب راندن آن و حفظ وحدتی که برسر مطالبات ماکزیمال حق زن، بدست آمده است. مقابله با هرگونه تعرض به هر زن و دختری که در هر محل کار و زندگی و تحصیل و .. به خاطر رفتار آزادانه، مورد تعرض قرار میگیرد. حمایت از فعالین و تلاش برای آزادی گروگانهای این جنبش از زندانها و فلج کردن ماشین سرکوب و ارعاب حکومت.
ب- گسترش آگاهی در مورد تمام مطالبات زنان، در جامعه، خانواده، محیط های تحصیلی و کاری و قانون کار و روابط جنسی و ... ! گسترش خودآگاهی فعالین و دست اندرکاران در مورد مطالبات پیشرو و انقلابی زنان، شرط شکل دادن به یک رهبری آماده برای پیشروی های بیشتر است.
پ- مقابله با جریانات درون حکومتی، اپوزیسیون راست، جریانات فرصت طلب قومی و مذهبی در قدرت یا در اپوزیسیون، که پا به پای تبلیغات حکومت، فروکش کردن این خیزش از اوج را نشان "شکست" و "عقب نشینی" میدانند! یا به بهانه فقر افسار گسیخته و جدال جامعه بر سر معیشت یا خطر جنگ و بحران های مختلف، این جنبش را "ثانوی" و پیروزی آن را موکول به آینده های نامعلوم میکنند.
ت- تبلیغ و بطور دائم نشان دادن سنگرهایی که فتح شده است و دورنمای سنگرهای بیشتری که بسرعت قابل فتح هستند!
ث: تحكیم و تعمیق پیوند مبارزاتی جنبش حق زن با جنبش كارگری و اعتراضات اقشار محروم جامعه علیه فقر و استثمار و آپارتاید جنسی، بعنوان دو رکن اصلی جدال برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برای برابری و جامعه ای انسانی.
ج: مقابله و نقد جنبش ها و احزاب و جریانات بورژوایی كه میكوشند به نام مخالفت با جمهوری اسلامی و محدود كردن حقوق زنان به حداقل ترین مطالبات فرهنگی، جنبش حق زن را در خدمت اهداف و آرمانهای ارتجاعی خود قربانی كنند. مقابله با جریاناتی كه عمق توحش جنبش اسلامی علیه زنان و بی حقوقی كامل زن را دستمایه دفاع از گذشته و ارتجاع سلطنتی میكنند و یا به نام ملیتهای مختلف و سواستفاده از تبعیض های ملی و مذهبی، جنبش سراسری حق زن را شقه شقه میكنند و آنرا در خدمت جنبشهای عقب مانده، ناسیونالیستی و قومی قربانی میكنند.
چ: تلاش برای تامین رهبری جنبش آزادی زن توسط گرایش سوسیالیستی در این جنبش، تقویت موقعیت این گرایش و هدایت این جنبش در تمام اعتراضات در دفاع از مطالبات آن در همه سطوح. تلاش برای گسترش شبكه فعالین سوسیالیست و برابری طلب در جنبش حق زن.
ح: حزب حكمتیست (خط رسمی) ضمن تلاش برای رفع موانع فكری و سیاسی و عملی و سازمانی رهبران جنبش حق زن، به عنوان یك ركن سرنگونی جمهوری اسلامی، همه فعالین و شخصیتهای خوشنام و سوسیالیست را به پیوستن به این تلاش فرامیخواند. بی تردید تامین این مهم نه تنها سرنگونی جمهوری اسلامی را تسهیل كه بعلاوه بهترین شرایط را برای انقلاب سوسیالیستی و پایان كامل بی حقوقی زن و جامعه ای برابری و آزاد تامین میكند.