امسال هشت مارس، در سراسر ایران، و از جمله در کردستان، رنگ و بوی دیگری دارد. هشت مارس امسال رنگ و بوی یک برتری اخلاقی، سیاسی، جنبشی و بالاخره برتری یک قدرت، قدرت انقلابی برای رهایی زن، را برخود دارد.
 
جنبش انقلابی که دو سال پیش و با قتل حکومتی مهسا امینی در شهریور ١٤٠١، کلید آن در کردستان ایران زده شد و سوت اغاز یک تحول انقلابی و سراسری در ایران در مقابل جمهوری اسلامی  و علیه زن ستیزی، با پرچم "زن، زندگی آزادی"  را به صدا در آورد. خیزش انقلابی که پژواک آن صدها مرتبه قوی تر در سراسر ایران و در یک همبستگی و اتحاد سراسری بین اکثریت هشتاد میلیونی جامعه ایران، از آذربایجان و گیلان، تا سیستان بلوچستان و خوزستان، از تهران و خراسان تا اصفهان و شیراز تا دورافتاده ترین مناطق محروم و روستایی، جامعه ایران را لرزاند و جمهوری اسلامی ایران را در مقابل آن خلع سلاح و بی قدرت کرد!
 
قتل صدها و صدها جوان و نوجوان بی گناهی که برای یک زندگی انسانی با پرچم "زن زندگی آزادی" به میدان آمده بودند، همه زخم های عمیق و خشنی که بر تن و پیکره جامعه زدند، سرکوب نوجوانان و کودکان خردسال دانش آموز در مدارس، دانشجویان در دانشگها، تعرض به خوانندگان پیشرو وانقلابی، خبرنگاران شجاع و مردمی، تعرض به کارگران معترض و پیشرو که با آغاز خیزشی انقلابی و سراسری با پرچم حق زن بیش از پیش در سراسر ایران حول حق زن،  متحد و همبسته شده بودند، هیچیک قادر به عقب زدن این جنبش انقلابی نشد! جنبشی که سراسر جهان، نام مهسا را به حق زن در ایران گره زد، و در حمایت از آن برای حق زن در ایران به میدان آمد!
 
خیزش انقلابی که به بهایی سنگین، نه تنها حجاب در ایران را عملا لغو کرد، بلکه قوانین شنیع اسلامی در مورد حق زن و حق انسان، را عملا لغو کرد. تنها نگاهی به ایران پیش و پس از خیزش انقلابی در ایران برای رهایی زن، کافی است که تغییر عظیمی که در ایران به نفع حق زن صورت گرفته است، که نه محصول هیچ جناحی از حکومت و از جمله پارازیت هایی چون اصلاح طلبان و مدافعین "فمینیسم اسلامی" است و نه هیچ  نیرو و قدرت غیرمردمی، چون اپوزیسیون راست و همه شاخه های قومی و محلی  و ناسیونالیست های عظمت طلب است. این دستاورد یک جنبش مردمی، مترقی است که رهایی زن را به سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، گره زده است! جنبشی که چپ، رادیکال، سراسری، غیرمذهبی، غیرسنتی، غیرقومی و مترقی است.
 
جنبش حق زن در كردستان به عنوان بخشی از یك جنبش سراسری چه در گذشته و چه در این دوره و بعد از قتل مهسا، علاوه بر جمهوری اسلامی و ارتجاع مذهبی و قوانین ضد زن و آپارتاید حاكم، همزمان علیه فرهنگ و سنت عقب مانده، ضد زن، اسلام سنی و جنبش ناسیونالیستی كرد در كردستان بوده است.  جنبشی كه نه تنها در ضدیت با زن دست كمی از ارتجاع حاكم و قوانین شیعه و رسمی حكومت ندارد، كه بعلاوه به نام "زن كرد" تلاش میكرد نه تنها در جنبش حق زن انشقاق ایجاد كند كه بعلاوه آنرا به زیر پرچم ناسیونالیسم كرد بكشاند، بر این جنبش لباس ملی، محلی و ناسیونالیستی بپوشاند و آنرا از محتوا خالی كند. خیزش انقلابی ١٤٠١ كه با پرچم برابری زن و مرد سراسر ایران را فرا گرفت، در كردستان علاوه بر عقب نشینی به ارتجاع اسلامی حاكم، جنبش ناسیونالیستی كرد را هم به عقب راند، حرمت و جایگاه زن را در كل جامعه بالا برد و مرد سالاری و فرهنگ ضد زن را پس زد.
 
تمام دقایق و لحظات آن جنبش که در اوج خود بود و امروز رژیم تلاش میکند به فراموشی سپرده شود، باید در هشت مارس امسال گرامی داشته شود، به یادآورده شود و در مقابل کسانی که افت و خیزهای جنبش اعتراضی مردم در ایران، و بخصوص در زمینه حق زن را یا نشان شکست و تسلیم میدانند یا "پایان ماجرا"، قرار داد.
 
زنان و مردم آزادیخواه در كردستان در این جنبش نقش جدی ای داشتند، به این دلیل که کردستان تاریخی علیه جمهوری اسلامی دارد که آزادی و رهایی زن، رفاه همگانی، برابری و امنیت، پرچم آن بود. جامعه ای كه در آن نسلی از زنان و مردان كمونیست ایفای نقش كردند، با جمهوری اسلامی جنگیدند و علیه بی حقوقی زن، علیه فرهنگ و سنت عقب مانده و عشیره ای در خود این منطقه به جدال پرداختند و پرچم برابری زن را به اهتزاز در آوردند. جامعه ای  که در آن هزاران تن از فرزندان مردم، در شهرها و روستاها، دختران و پسران پرشور انقلابی جانباخته ای که قربانی توحش رژیم در کردستان شدند، به جوخه های اعدام سپرده شدند یا در جنگ با رژیم جانباختند، و با زنده باد سوسیالیسم زندگی را ترک کردند.
 
کردستان ایران، برای رژیم در تمام طول حیات اش، ناامن، بیگانه، و وصله ناچسب بود! کردستان چپ بود! زنان كمونیست و انقلابی در این جامعه نه تنها رهبران و سخنرانان در مناسبتهای مختلف بودند كه بعلاوه همراه مردان كمونیست و انقلابی اسلحه بر دوش علیه جمهوری اسلامی جنگیدند و ارتجاع ضد زن را به چالش کشیدند. كردستان چپ بود و سنندج سرخ و ایده های سوسیالیستی، برابری طلبانه و آزادیخواهانه، تماما اجتماعی و مردمی شده بود!  در کردستان به یمن حضور و قدرت کمونیستها آزادی زن و برابری زن و مرد حتی در عقب مانده ترین نقاط داده همگانی بود. جمهوری اسلامی هرگز قادر به بازپس گیری این دستاورد و چپگرایی از کردستان نشد!
 
اعتراضات وسیع اجتماعی در برابر خشونت علیه زنان در کردستان ایران، تاریخ طولانی دارد. از برگزاری مراسم های سرخ و بزرگ هشت مارس با قطعنامه ها و سخنرانی های رادیکال و برابری طلبانه آن، از رابطه تنگاتنگ جنبش آزادی زن در کردستان با سایر نقاط تا تحرک اعتراضی "زنان سرخ پوش مریوان" و دفاع جامعه از "ژيلا و بختيار" و  اعتراضات وسیع اجتماعی در اعتراض به قتل های ناموسی چون "شلیر رسولی" تا جمع شدن دهها هزار نفر در شهر سقز و در اعتراض به قتل حكومتی مهسا امینی و...، گویای ریشه های عمیق فرهنگ مدرن، غیرسنتی و غیرمذهبی و رهایی زن در کردستان ایران است.
 
اكنون و پس از قتل مهسا امینی و خیزش انقلابی شهریور ١٤٠١، کردستان ایران، در شرایط جدید، در شرایطی که سراسر ایران نزدیک به دو دهه است که دیوار اختناق را شکسته است و برای آزادی و برابری بپاخواسته است، بعنوان گردانی از یک لشکر سراسری در جدال بر سر آزادی و برابری و رهایی زن، در صحنه مانده است. نه اختناق و نه تلاش در رنگ قومی و مذهبی زدن به این جنبش، مانع اتحاد و همبستگی و همسرنوشتی اجتماعی در سراسر ایران نشد.
  
هشت مارس امسال کردستان ایران میتواند بعنوان "گورستان زن ستیزان" مهر خود را دوباره بر اوضاع بکوبد!
 
دفتر کردستان حزب حكمتیست(خط رسمی)
٤ مارس ٢٠٢٤
١٤ اسفند ١٤٠٢