"انتخابات" مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری، قرار است همزمان در ۱۱ اسفند ماه ۱۴۰۲ برگزار شود. جمهوری اسلامی، رسانه های آن، شخصیتها و جریانات حكومتی، مدتی است حول این مضحكه، تبلیغات خود را شروع كرده اند. غرولندهای اصلاح طلبان و سردرگمی وسیع آنها، اعتراضات نیم بند اعتدالیون و حتی بخشی از اصول گرایان و بعلاوه هشدارها، ترس و اعلام نگرانیها در مورد "خطر پایین" و نیاز همه به عبور کم هزینه از این تند پیچ، صف بندی های بالا را تماما به هم ریخته و به مضمون مباحثات بالایی ها تبدیل شده است.
 
"خطری" که مهر خود را بر رغبت حضور در انتخابات حتی در میان بالایی ها زده است. تفاوت "انتخابات" ایندوره با دوره های پیش نه فقط غربال كردن "وفاداران به قانون اساسی"، ولایت فقیه و حافظین نظام و معرفی خودی ترین ها برای "انتخاب"، که ترغیب آنان برای حضور در انتخابات، برای "حفظ نظام" و اثبات "مطلوبیت" انتخابات به آنان است. معضل امروز جمهوری اسلامی بی میلی به انتخابات و بی رونقی آن از درون است!
 
پایین به مسئله "انتخابات" تماما بی اعتنا است. اكثریت عظیم جامعه، نه این مضحکه مشغله فكری شان است و نه عدم شركت در آن برایشان جای سوال است. برای جمهوری اسلامی، با همه جناح های آن، این واقعیت و نامربوطی این مناسبت، علیرغم همه کلنجارهای درونی حاکمیت و کشمکشهای علنی شان حول آن، به فضای فكری و سیاسی جامعه، مسجل است. امروز برای جمهوری اسلامی، نه شرکت مردم در این مضحکه که چگونگی عبور سالم از آن، بدون عمیق تر شدن شكاف در بالا، بدون تبدیل شدن "انتخابات" به فرجه ای برای عروج پایین مسئله اساسی است. برای جمهوری اسلامی و تمام شاخه های آن حفظ نظام و از سر گذراندن "انتخابات" و عدم تبدیل آن به طغیان پایین، تامین امنیت صندوقهای رای و جمع نكردن بساط آن توسط مردم، معضل اصلی است.
 
اینكه مردم آزادیخواه در ایران از جمهوری اسلامی عبور كرده اند، دیگر حتی مورد سوال بالایی ها نیست. همگی شان به نفرت و دشمنی اكثریت عظیم مردم ایران با این حاكمیت اذعان دارند و تجربه جدال با پایین را به وسعت ایران، دارند. بالایی ها میدانند که فضای جامعه امروز تماما تحت تاثیراعتصابات و تجمعات وسیع كارگری، معلمین و بازنشستگان، اعتراضات روزانه زنان، دانشجویان، زندانیان و خانواده های آنها، علیه فقر، گرانی، دستمزدهای پایین، علیه اعدام و زندان و زن ستیزی و برای رفاه و وسیعترین آزادی های سیاسی قرار گرفته است. همگی میدانند كه طبقه كارگر و اقشار كم درآمد، زنان و نسل جوان كوچكترین توهمی به اینكه در چهارچوب این نظام ابتدایی ترین مطالبات هم تامین نمیشود، ندارند. حاکمیت میداند كه طبقه كارگر و اقشار پایین جامعه، در دل جدال برای بهبود زندگی خود، در حال ایجاد آمادگی در صفوف خود برای نبرد نهایی و سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی هستند. میدانند برای این صف هر پیروزی ولو كوچك، فتح هر سنگری و تحمیل هر عقب نشینی، سكویی برای جمع كردن نیروی بیشترعلیه جمهوری اسلامی است. در چنین شرایطی تلاش برای شركت مردمی كه از هر فرصتی برای پایین كشیدن حكومت میكوشند، سیاست جمهوری اسلامی نیست، برعکس عدم حضور مردم در آن و اعلام بیزاری خاموش و "بی دردسر" مردم از این مضحکه آرزوی همه جناح های درونی هیئت حاکمه است.
 
سالها است نه گفتن به حكومت و اعلام رسمی اینكه نه تنها رای نمیدیم كه شما را نمیخواهیم و جامعه را خود اداره میكنیم و برای پایان عمرتان در تلاش هستیم، در هر تجمع و اعتصاب و اعتراضی رسما بیان میشود. مدتها است فضای قطبی میان بالا و پایین نه بر سر شركت و عدم شركت در این انتخابات و آن مضحکه که بر سر ماندگاری یا رفتن جمهوری اسلامی است. در این میدان هر دو طرف علنا و رسما در مقابل هم صف بسته اند و توهمی نسبت به هم باقی نمانده است. 
 
جامعه ایران نزدیك به یك دهه است که از طرف طبقه كارگر و اکثریت مردم به یك كانون بحرانی و انقلابی علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است. جنگ میان این دو صف به وسعت در جریان است و همین مسئله نفس "انتخابات" را در رابطه این دو صف بی معنی كرده است. توازن قوای كنونی میان پایین و بالا و هر مناسبتی را از جمله "انتخابات" به خطر و كابوس خروش پایین علیه بالا برای سران جمهوری اسلامی تبدیل كرده است. آنها از هر تجمعی میترسند و نگران به هم خوردن اوضاع و از دست دادن كنترل هستند.
روزهای انتخابات را میتوان به روزهای کابوس جمهوری اسلامی تبدیل کرد. نباید اجازه داد بساط انتخابات شان در محله و مدرسه و دانشگاه و شهرها به راه اندازند. نباید اجازه داد بساط توهین به شعور مردم، و اعلام رسمی و علنی بیحقوقی را به راحتی در محل كار، تحصیل و زندگی ما پهن کنند.   
 
مستقل از نتیجه این مضحكه و چگونگی سرهم آوردن آن، عمر حاكمیت مدتها است به سر رسیده است. در اعماق جامعه، رهبران كارگری، فعالین جنبش حق زن، فعالین و انقلابیون در صف معلم، در دانشگاه و محله به وسعت ایران حول پرچم آزادیخواهی طبقه كارگر، برای آزادی و برابری، برای زندگی انسانی و مرفه خود را سازمان میدهند. این جنبش در مقابل پرچم حفظ جمهوری اسلامی، پرچم اداره جامعه با نیروی خود، پرچم آلترناتیو حكومتی خود، "كنگره سراسری شوراهای مردمی" را قرار میدهد و برای تامین این مهم، برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی خود را آماده میكند. مردم انتخاب خود را کرده اند و برای ساختن آن دست به کار شده اند.
 
حزب حكمتیست (خط رسمی)
۱۵ فوریه ۲۰۲۴