طی چند روز گذشته خاورمیانه نه فقط صحنه حملات نظامی امریکا و بریتانیا به یمن و .. بود، که صحنه حملات موشک های بالستیک و پهبادهای جمهوری اسلامی به اهدافی در شهر اربیل کردستان عراق، و شهر ادلب در سوریه و همچنین مناطق مرزی پاکستان بود. بر اساس اخباری كه تا كنون منتشر شده است، در حمله اربیل حداقل چهار نفر كشته و ۶ نفر زخمی شده اند.
 
سپاه پاسدارن، رسانه ها و مقامات جمهوری اسلامی مدعی اند كه در اربیل به یكی از مقرهای موساد اسرائیل، در ادلب سوریه به مقرها و مواضع "جبهه النصره" و "حزب اسلامی تركستانی" و در پاكستان به دو پایگاه گروه "جیش العدل"، حمله كرده است. جمهوری اسلامی مدعی است هدف از این حملات جواب به اقدامات تروریستی دولت اسرائیل و عوامل آن علیه ایران و دفاع از امنیت و منافع ملی خود است.
 
این حملات از طرف دولت عراق، حاكمین بر اقلیم کردستان و دولت پاکستان محکوم شد. دولت پاکستان در عکس العمل به این حملات در اقدامی تلافی جویانه و با استدلالی مشابه، مبارزه با تروریسم، امروز به مناطق مرزی ایران در نزدیکی سراوان حمله کرده که منجر به کشته شدن ده نفر شده است.
 
مستقل از صحت و سقم ادعاهای جمهوری اسلامی، این حملات در شرایط بحرانی و متشنج خاورمیانه به هر بهانه و توجیهی یك ماجراجویی نظامی بسیار خطرناك و غیرمسئولانه است.  جمهوری اسلامی اهداف متعدد خود از این حملات را بدون پرده پوشی اعلام کرده است. یکی از مهمترین اهداف جمهوری اسلامی در دل اوضاع متشنج خاورمیانه، نشان دادن قدرت نظامی و توان تسلیحاتی خود و نیروهای خود، از دول منطقه تا مشخصا دول اسرائیل و آمریكا است. هدف جمهوری اسلامی علاوه بر جواب دادن به حملات اسرائیل و ترور و كشتن فرماندهان و مسئولین خود در سوریه و...، نشان دادن قدرت تخریب و برد موشكهای بالستیک خود بود که در صورت لزوم میتواند اسرائیل را هدف قرار دهد. بی تردید موشك پراكنی جمهوری اسلامی در منطقه اهداف داخلی علیه مردم آزادیخواه و تلاش برای عقب راندن آنها كه خواهان سرنگونی اش هستند را نیز در بر میگیرد.
 
موشك باران و حملات اخیر جمهوری اسلامی، در اوضاع خطرناك كنونی در منطقه، ماجراجویی نظامی غیر مسئولانه ای است كه میتواند دامنه جنگ در منطقه را به پدیده ای غیر قابل كنترل و غیر قابل پیش بینی تبدیل كند، چیزی كه اسرائیل آرزویش را دارد. صد روز بمباران و خونریزی در فلسطین توسط اسرائیل با حمایت همه جانبه تسلیحاتی، مالی، سیاسی و تبلیغاتی دولت آمریكا، انگلستان و متحدان آنها، گسیل ناوگانهای جنگی مسلح به آخرین اسلحه های مدرن به منطقه، حمله امریكا و انگلستان به یمن و... ، خاورمیانه را به بشكه باروتی تبدیل كرده است كه میتواند با هر عمل تحریك آمیز و ماجراجویانه و با هر جرقه ای به آتش كشیده شود.
 
دولت اسرائیل برای جبران ناكامی و بن بست سیاسی- نظامی خود و حامیان غربی اش در نوار غزه، برای خلاصی از شکست اخلاقی و انزوای خود در جهان، سیاست و تلاش در گسترش جنگ به خاورمیانه و بطور مشخص کشیدن پای امریکا و ایران به جنگ را در پیش گرفته است. سیاستی که در صورت موفقیت میتواند نه فقط خاورمیانه، که جهان را وارد دور جدیدی از جنگ و ویرانی و کشتار کند. مستقل از مطلوبیت و یا عدم مطلوبیت جنگ برای دول غربی، جمهوری اسلامی و دول عربی در منطقه، هر اقدام تحریک آمیز، هر ماجراجویی نظامی از نوع حمله امریكا و انگلستان به یمن و موشك پراکنی های ایران و پاکستان میتواند منطقه را وارد جنگی ویران کننده كند.
  
دامنه جنایات دولت اسرائیل، افسار گسیختگی كامل و آزادی عمل او در هر میزان كشتار، خونریزی و جنایت علیه مردم فلسطین، حمایت كامل و بی دریغ دولتهای غربی از این توحش، سطح ویرانی و قتل عام و تبدیل نوار غزه به گورستان دسته جمعی، بی خاصیتی سازمان ملل و بی ارزشی همه قوانین و معاهدات بین المللی برای اسرائیل و دول غربی، امكانی فراهم كرده است و مشروعیتی برای همه دولتهای مرتجع منطقه، جریانات اسلامی و ... ایجاد كرده است تا ریاكارانه به نام مقابله با توحش اسرائیل و غرب و "دفاع" از مردم فلسطین، اهداف روشن و ارتجاعی خود را در منطقه دنبال كنند. سطح كشتار و توحش چنان وسیع و باور نكردنی است كه روی همه جنایتكاران جنگی در منطقه از روسای ایران تا تركیه، عربستان، مصر و بقیه كشوررهای مرتجع را سفید كرده است.  
 
فضای جنگی امروز در خاورمیانه، تحریكات ماجراجویانه و جنگ طلبانه دولت اسرائیل، حملات امریکا و بریتانیا به یمن به نام "دفاع از امنیت تجارت دریایی"، ماجراجویی های نظامی جمهوری اسلامی به نام "مقابله با تروریسم و دفاع از خود" و خط و نشان کشیدن های آن و ...، بیش از هر زمانی  سایه سیاه دوره ای دیگر از جنگ و ویرانی را بر سر مردم منطقه و جهان قرار داده است. این خطر در دوره ای كه دول غربی و ناتو مانع پایان جنگ اوكراین و روسیه هستند و ظاهرا تا مرگ آخرین انسان اوكراینی به آن ادامه میدهند، بیش از همیشه خطر بزرگی را بر سر جهانیان قرار داده است.
 
پایان این بربریت، تنها و تنها كار بشریت متمدنی است كه از نسل كشی و جنایت متنفر است، بشریتی كه به این توحش، به میلیتاریسم و جنگ و ویرانی و كمك و حمایتهای دولتهای غربی به ماشین جنگی اسرائیل نه گفته است. پایان این بربریت كار طبقه كارگر جهانی و بشریت صلح طلب و مخالف جنگ و جنایت و توحش است.
 
حزب حكمتیست (خط رسمی)
۲۸ دیماه ۱۰۴۲- ۱۸ ژانویه ۲۰۲۴