دیروز درحالی که اشک میلیاردها نفر در سراسر جهان از ابعاد قتل عام ارتش اسرائیل از مردم بیگناه گرفتار در غزه به بهانه حمله حماس در یازده روز گذشته، خشک نشده بود!
 
درحالی که هنوز فریادهای خشم و اعتراض جهانی بشریت نسبت به  ابعاد هولناک کشتار کوری که در هفته گذشته توسط ارتش اسرائیل علیه مردم بیگناه غزه صورت می گیرد هرلحظه بلند و بلند تر میشد!
 
در حالی که جهانیان سلسله شوک های عصبی ناشی از نظاره گر بودن محاصره نوار غزه، بستن راه آب و غذا و دارو و همه ملزومات زندگی بر روی بیش از دومیلیون مردم، کودک و بزرگ، زن و مرد و بیمار و سالمند محبوس در آن، و همزمان موشک باران و بمب باران هزاران واحد مسکونی و تاسیسات و با خاک یکسان کردن آنها و مدفون شدن ساکنین آن زیر آواری از خرابه را پشت سر می گذاشتند!
 
در حالیکه مردم در ابعاد میلیونی در سراسر جهان، از اسرائیل تا آمریکا و فرانسه و آلمان و ایتالیا و استرالیا تا کشورهای عربی لبنان و اردن و مصر و ..، برای خاموش کردن آتش این جهنم غیرقابل توصیف به میدان آمده بودند و فشار جهانی برای پایان دادن به محاصره غزه و کشتارهای بیشتر از مردم فلسطین، هر روز بیشتر و بیشتر می شد!
 
ناگهان جهان از دوربین تلویزیون ها شاهد  تصاویر تکان دهنده حمله موشكی دولت اسرائیل به بیمارستان معمدانی در عزه  و کشته شدن حداقل ۵۰۰ بیمار، کودک و بزرگ، همراه پرسنل بیمارستان شد و بلافاصله احساس "بی قدرتی" بر خشم و انزجار پیشی گرفت!
 
سوال های "تا کی" و "تا کجا"،  "به چه بهایی" و "چرا"، همچون پتکی بر افکار جهانیان، سنگینی میکند. 
 
برای "سوداگران"، "معماران" و  بازیگران اصلی این حمام خون و جنون و جنایت، شاید ابراز نارضایتی های "دبیرکل سازمان ملل" و این و آن دیپلمات و مقام "کمی منصف" تر در این و آن دولت غربی یا پارلمان، داعیه های چین و روسیه، افاضات فرصت طلبانه این و آن شیخ و مرتجع جهان عرب، و هشدارهای بی مایه مرتجعینی چون اردوغان ها و خامنه ای ها،  "رای گیری" ها در این و آن نشست "شورای امنیت" کافی باشد. شاید برای اینها ممکن است روی بازی های دیپلماتیک و جدال قدرت بین شرکا "کم سهم" تر در "مدیریت جهان"، جهانی که بیش از یک قرن است که بر پایه جنگ و کشتار، استثمار و بی حقوقی، و خفه نگاه داشتن شهروندان "مدیریت" میشود، حساب کرد، و بتوان در مورد نحوه پایان یافتن این روند از نسل کشی از مردم بیگناه فلسطین منتظر حساب و کتاب و "احتمالات" ماند!
 
برای اعضا باشگاه جهانی گانگسترهایی که از آفریقا و آسیا تا اروپا و آمریکا و خاورمیانه و استرالیا، بنام دولت و حکومت در "سازمان ملل" و انواع اتحادیه های اقتصادی و سیاسی و نظامی تنها و تنها زنده به احساس "بی اختیاری"، استیصال و ترس و ارعاب، گروگرفتن نان و سلامت و زندگی میلیاردها شهروند تحت انقیاد شان هستند، نشستن در انتظار نتیجه این مذاکرات و دیپلماسی و گفتگوها، و  بسرانجام رسیدن جدال قدرت بین خودشان، گرم نگاه داشتن تنور و آتش "جهنم غزه"، فعلا "اجتناب ناپذیر" باشد! این ها، از آمریکا و اروپا  تا روسیه و چین و کشورهای عربی و ..  حتی قادر به اعمال "یک آتش بس  موقتی" برای شمردن اجساد  و بیرون کشیدن آنها از زیر آورها، هم نیستند! اطلاق "تلاش" به این بازی کثیف قدرت ها، تنها و تنها برای در انتظار نگاه داشتن قدرتی است که میتواند آتش این جهنم را فورا خاموش کند.
 
برای آنها ماندن در انتظار سرانجام بده بستان های قدرت بین خود و همزمان برای سواستفاده از "فشار پایین" ی که برای دخالت پا به میدان گذاشته است، ادامه این وضعیت برای روزها و هفته ها، فعلا "اجتناب ناپذیر" است! هنوز "توازن قدرت" بین شان، به جایی نرسیده است که بتوانند حتی یک آتش بس یک روزه و یک هفته ای را تحمیل کنند، یا حتی راه آب و غذا رسانی را باز کنند و جان حتی یک کودک را هم نجات دهند! از جهانیان میخواهند چشم انتظار دیپلماسی بین آنها و "زورآزمایی" بین آنها فعلا نظاره گر باشند!
 
اما برای بشریتی که سرنوشت مردم اسیر در غزه را دنبال میکند و حاضر نیست نظاره گر خاموش و مستاصل این توحش عنان گسیخته باشد، بشریتی که پیش از آغاز این جنون کشتار هم نه خاموش بود و نه اعتماد و اعتقادی به قدرت های بالای سرش و بازی های احزاب پارلمانی آنها داشت، این وضیعت قابل تحمل و مطلقا به هیچ دلیل و بهانه و باج بگیری های متقابل مشتی گانگستر سیاسی نشسته در سازمان ملل و اتحادیه اروپا و شورای امنیت و .. از همدیگر، قابل قبول نیست!
 
بشریتی که میداند هر ساعت، دقیقه و ثانیه ای تاخیر در پایان دادن به حیات این هیولای آدم کش، این ماشین انتقام کشی و نسل کشی که وقعی به "افکار عمومی" و "موازین بین المللی" و "توافقات" و "قوانین" مورد توافق خود هم نمی گذارد، زیاد است!  طلب رعایت "موازین بین المللی" و "رعایت حقوق بشر" و انواع پروتکل های دوران جنگ و حمله به غیرنظامیان و بیمارستان ها و کودکستان ها و .. همه و همه مدت ها است برای کاپیتالیسم قرن بیست و  بیست و یک، رئیس  "جهان آزاد" و کعبه آمال کاپیتالیسم، یعنی بورژوازی غرب، "از مد افتاده است"!
 
کاپیتالیسمی که با تکیه بر کتاب آسمانی  و مقدس "دمکراسی"، مجاز است هر جنگ و تخریب و جنایتی که پدرانشان در نظام های پیشین برده داری و "اربات - رعیتی" و .. قادر به انجام آن نبودند، را به سادگی با "فشار یک دکمه" مرتکب شود  و طی یک روز و یک لحظه هزاران هزار نفر را به سادگی بمباران و به قتل برساند! مگر نه اینکه نتانیاهو فرزند خلف آمریکایی است که تنها قدرتی است در جهان که بر سر میلیونها نفر در ناکازاکی و هیروشیما بمب اتم فروریخت!
 
در گرما گرم دخالت مقامات ارشد این کاپیتالیسم جهانی، همزمان با انفجار بیمارستان غزه و در کنار نمایش چهره های خونین کودکان فلسطینی که از زیر آوار بیرون کشیده می شدند، رسانه های ریاکار "مژده دادند" که این انفجار سفر یکی از معماران برپایی این حمام خون، رییس جمهور آمریکا، جناب بایدن که "خطر کرده" سریع خود را به اسرائیل رسانده بود تا با متحد و همتای خود در اسرائیل، نتانیاهو، در مورد "امکان بازگشایی کریدورهای انسانی" بر روی میلیونها محبوس در غزه صحبت کند، را تحت تاثیر قرار داده است!
 
در این دیدار که موفقیت و عدم موفقیتش، با بارومتر "بالا بردن شانس انتخابات" در آمریکا در مقابل حزب رقیب اندازه گیری میشود، بلافاصله موضوع "کریدورهای انسانی" کناری گذاشته شد و جایش را به "ادامه حمایت بی چون  چرا" هیئت حاکمه آمریکا از اسرائیل داد!
 
تمام جوهر این "دمکراسی پارلمانی"، این "آرمان تاریخی" کاپیتالیسم که امروز در اوج گندیدگی خود است، محبوس نگاه داشتن شهروندان "جهان آزاد" در حصار بازی های این و آن حزب پارلمانی، از صحنه بیرون کردن جنبش ها و احزاب سوسیالیستی و کمونیستی است که بتواند این قدرت جهانی که در سراسر دنیا به میدان آمده است، را برای اجرای تصمیماتش به حرکت درآورد! تمام جوهر تقدس "دمکراسی" برای در حاشیه نگاه داشتن صف میلیونی بشریتی است که هیچ توجیه و بهانه ای را برای تداوم یک دقیقه بیشتر سوختن غزه در آتش انتقام کشی فاشیسم ضدعرب و ضدفلسطینی را نمی پذیرد! برای کنترل و محدود و حاشیه ای کردن فشار تنها قدرتی است که میتواند ورق را برگرداند!  قدرت مردم!
 
اگر جنبش های سوسیالیستی و کمونیستی تحت سرکوب و فشار تقدس "دمکراسی پارلمانی" در غرب خفه نشده بودند!  اگر قدرت کارگری متشکل در اتحادیه ها و احزاب کارگری کمونیستی و سوسیالیستی در غرب به حاشیه رانده نشده بودند، امروز صفی که در سراسر جهان، از تل آویو و لندن و نیویورک و واشنگتن و پاریس و رم و بیروت و قاهره  و مسکو و پکن و .. در صحنه است را برای کمک رسانی به مردم غزه، کاروان های کمک رسانی سازمان میداد و براه می انداخت! با اعتصابات کارگری، ماشین جنگی این نسل کشی را از کار می انداخت! نه تنها فورا آتش بس را اعمال میکرد، که برای پایان همیشگی زخم عفونی و تاریخی ستم بر مردم فلسطین اقدام میکرد!
 
اگر امروز فاشیسم نژاد پرست ضدفلسطینی و ضدعرب میتواند جهنم غزه را بیآفریند و ما را به تسلیم در مقابل "ناتوانی" در کنترل آن دعوت کند، تنها و تنها مدیون در حاشیه نگاه داشتن جنبش سوسیالیستی- کمونیستی طبقه کارگر در مهد دمکراسی های غربی و در جهان است. 
 
نوبت اعمال قدرت ما رسیده است! نوبت اعمال قدرت جنبش های سوسیالیستی، کارگری و کمونیستی رسیده است که در جهان عرب، در خاورمیانه از اسرائیل و  ایران تا ترکیه و پاکستان و افغانستان و هند و .. تا چین و روسیه و برزیل و .. نه فقط برای اعتراض که برای سازماندهی صف خود، برای اعمال قدرت خود، پا به میدان بگذارند. موج عظیم اعتراضی که در جهان در میدان است، نوید شکل گیری این قدرت را میدهد.
 
حزب حكمتیست (خط رسمی)
۲۶ مهر ۱۴۰۲- ۱۸ اكتبر ۲۰۲۳