با نزدیك شدن به سالروز خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی همه امكانات خود را برای مقابله با مردم آزادیخواه به كار گرفت. سپاه، بسیج، نیروهای نظامی و انتظامی، یگانهای ویژه، وزارت اطلاعات و مزدوران لباس شخصی، رسانه ها و امام جمعه و زندانها و زندانبانان همه را به كار گرفتند تا سالگرد این خیزش را سالم از سر بگذرانند. علاوه بر احضارهای صدها فعال اجتماعی و دستگیری های وسیع چند هفته گذشته، روز شنبه ۲۵ شهریور (۱۶ سپتامبر)، سالروز قتل مهسا امینی، در بسیاری از شهرهای ایران عملا حكومت نظامی برقرار بود. تمام خیابانهای اصلی، میادین شهرها، محلات و ... مملو از نیروهای مسلح با همه تسلیحات نظامی بود. دستگیری شهروندان با تجمع و به هر بهانه ای در همه شهرهای بزرگ از تهران و تبریز، تا اصفهان و مشهد، از زاهدان تا سنندج و سقز و... در جریان بود. در برخی از شهرهای كردستان و خصوصا سقز، زادگاه مهسا امینی، عملا تانك و زره پوش را به خیابان آوردند. خانواده جانباختگان را تهدید كردند، دستگیر و تحت فشار گذاشتند تا بر سر مزار عزیزانشان جمع نشوند. شبانه جبونانه و وحشیانه به مزار جانباختگان حمله کردند و در این روز زندانها پر و پادگانها خالی شدند. بر اساس آمارهایی كه منتشر شده است، تنها در تهران در یك روز بیش از ۵۰۰ نفر دستگیر و روانه زندان شده اند.
 
علیرغم همه این تدابیر و گسیل نیرو، هیچ جایی برای جمهوری اسلامی و نیروهای سرکوبش امن نبود. همه جا مردم آزادیخواه از هر فرصتی برای اعلام مجدد  نفرت و خشم خود علیه جمهوری اسلامی، برای تجدید پیمان ادامه جدال تا سرنگونی این حاکمیت سیاه استفاده کردند. شعار نویسی، پخش تراكت و نصب باندرول ها با مضامین آزادیخواهانه، شعار های شبانه و در بعضی از شهرها تجمعات مختلف و راه بندان بر سر راه مزدوران حكومتی، اعتراض و اعتصاب غذا در زندانها، بیانه ها و نوشته هایی علیه این وضع و درگیری های پراكنده مردم و جوانان با نیروهای آنها در بسیاری از شهرها، تنها گوشه هایی از جدال زن و جوان و مردم ستمدیده و آزادیخواه علیه جمهوری اسلامی بود. در بسیاری از شهرها مردم در اعتراض به این وضع بازار و مغازه های خود را بستند، پدیده ای كه در كردستان وسیعا به چشم میخورد.
 
این حقایق موقعیت كنونی جمهوری اسلامی، حكومتی كه هیچ جای امنی برایش باقی نمانده است را نشان داد که برای مقابله با مردم آزادیخواه، برای ممانعت از تجمع و اعتراضات زنان، جوانان، كارگر و بازنشسته و محرومین جامعه، ناچار است همه نیروهای خود را برای این جنگ به میدان بیارد. جنگ با مردمی كه آزادی، آزادی زن، رفاه و برابری و سرنگونی شان را میخواهند. موقعیت حكومتی كه هر اعتراضی برایش كابوسی دهشتناک است. كابوس از دست دادن كنترل اوضاع، كابوس به هم خوردن صفوف نیروهایش، كابوس از خروش دهها میلیون انسانی كه برای سرنگونی حكومت نه تنها لحظه شماری میكنند كه هر روزه و به اشكال مختلف نیروی خود را سازمان و آماده میكنند.
 
این حقایق بیان توازن قوای جدیدی است كه امروز بر جامعه ایران حاكم شده است و بخشی از دستاورد جدال چندین ساله طبقه كارگر، محرومان و مزدبگیران، زنان و جوانان علیه تبعیض، فقر و بی حقوقی و استبداد است.
 
سران جمهوری اسلامی میدانند "جان سالم" به در بردن از این تند پیچ، سالروز خیزش انقلابی، حکومت شان را نجات نمیدهد. سران رژیم میدانند این مردم سر تسلیم ندارند. میدانند ورق برگشته است و دوره قمه چرخانی و اسید پاشی اوباشان حكومت پایان یافته است. میدانند زندان و تهدید و ارعاب كار ساز نیست. میدانند جنبش سراسری با پرچم حق زن و آزادی و برابری مژده پیروزی را به همه جا برده است و طبقه كارگر و نسل جوان، زنان و همه آزادیخواهان برای جنگ نهایی خود را آماده میكنند. این کابوس حکومت اسلامی است!
 
این حكومت باید برود و كابوس شان باید به واقعیت تبدیل شود. كمونیستها، رهبران و فعالین جنبش ما در جنبش كارگری، در دانشگاه و مراكز تحصیلی، در صف بازنشسته، معلم و پرستار، در محلات و همه جای ایران، در پیشاپیش این جنبش نیروی خود را متحد میكنند. برای این جنبش اعتراض به بی عدالتی و استثمار، به زن ستیزی و كودك آزاری به استبداد و توحش حاكم، احتیاج به هیچ مناسبت ویژه ای ندارد. جنگ ما در كارخانه و محلات كارگری، در مراكز تحصیلی و همه جای به وسعت ایران روزانه در جریان است. ما در دل این جدال برای جنگ نهایی و برای سرنگونی و رهایی واقعی، برای زندگی سعادتمند و انسانی به رهبری طبقه كارگر انقلابی آماده میشویم. ما این كابوس را به واقعیت تبدیل میكنیم.
 
 
 
زنده باد آزادی و برابری
مرگ بر جمهوری اسلامی
 
حزب حكمتیست (خط رسمی)
 
۲۶ شهریور ۱۴۰۲- ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳