اخیرا جمهوری اسلامی به یک رشته تحرکات نظامی و تمرکز نیرو در کردستان ایران بویژه در مرزهای این منطقه اقدام کرده است. این تمرکز نظامی برای چیست؟ آیا جنگی در پیش است؟ آیا هدف میلیتاریزه کردن بیشتر کردستان و تشدید سرکوب است؟ هدف چیست؟
بر کسی پوشیده نیست که کردستان بیشتر از نقاط دیگر ایران در طول حیات جمهوری اسلامی میلیتاریزه بوده و تمرکز نیرو در این منطقه همیشه وجود داشته است.
چرا که مردم کردستان از همان آغاز به رژیم اسلامی پاسخ منفی دادند و این رژیم را برخاسته از اهداف انقلاب ۵۷ ندانستند. جمهوری اسلامی که با ریاکاری و فریب تلاش می کرد به حاکمیت نظام دینی مبتنی بر حفظ استثمار کارگران و زحمتکشان و بیحقوقی زن مشروعیت بدهد، مخالفت مردم کردستان را با حاکمیت خود بر نتابید و به حملات نظامی پی درپی دست زد. جمهوری اسلامی تلاش گسترده ای کرد تا به مردم ایران بگوید، این ها تجزیه طلبند، کافرند، ضد انقلابند و هنوز هم این مزخرفات پوچ را تکرار می کند.
تحرکات نظامی در مرزهای کردستان هر از گاهی و به بهانه های مختلف،
اولا، در ادامه ی تخاصم جمهوری اسلامی با مردمی است که در طول حیات ننگین اسلامی و تا امروز مشروعیت این نظام تبهکار را برسمیت نشناخته است.
دوما، نقش مردم کردستان در جنبش انقلابی از شهریور ۱۴۰۱ تا به امروز است. جنبشی سراسری که از خیزش مردم سقز در اعتراض به قتل مهسا و گرامیداشت این فرزند عزیز مردم ایران، تا امروز ادامه داشته است. همبستگی سراسری زحمتکشان تلاش های مذبوحانه و زبونانه ی رژیم برای ایجاد تفرقه در صفوف مردم و حتی هیاهوی شرم آور اپوزیسیون بورژوایی بویژه سلطنت خواهان با شعار "تمامیت ارضی" را رسوا کرده است.
سوما، جمهوری اسلامی مدتی است دولت مرکزی عراق و حاکمیت احزاب کوردی در اقلیم کردستان عراق را زیر فشار گذاشته است تا به حضور و فعالیت سیاسی احزاب اپوزیسیون در کردستان عراق خاتمه داده شود. این فشار به یک توافق شرم آور حکام مرتجع عراق و کردستان با جمهوری اسلامی رسیده است.
جمهوری اسلامی که خود یک پای اصلی نا امنی و فلاکت مردم عراق است، دخالتش را به چنان سطحی رسانده و از چنان، دست بازی برخوردار است که حاکمیت پوشالی مرکزی و اقلیمی عراق را تهدید کند که اگر خواستهایش را انجام ندهند، خود مستقیما با وارد کردن نیرو به کردستان عراق، اهداف پلیدش را اجرا می کند. در نتیجه، یک هدف فوری تمرکز نظامی در مرزهای کردستان، به سرانجام رساندن قلدری و زورگویی است که مدت ها است بعناوین مختلف با بمباران کردن مقرات احزاب و تهدید و ترور اپوزیسیون مشغول انجام دادن آن است. یک مانور نظامی- سیاسی برای فشار بر دولت عراق و اجرای توافقنامه ی کثیف شان است.
چهارم و بالاخره، پروپاگاند جمهوری اسلامی در باره حضور گروه های مسلح در کوهستان های مرزی است. اما این اولین بار نیست که ما شاهد جنگ زرگری جمهوری اسلامی و پژاک هستیم. در حالی که پ ک ک پدر خوانده ی پژاک خود از متحدین رژیم است. حضور فرضی گروه های مسلح در مرزها تنها یک بهانه برای لشکرکشی و قلدری و میلیتاریزه کردن فضای کردستان است. این بهانه ی بیشرمانه را مردم از جمهوری اسلامی نمی پذیرند.
جمهوری اسلامی فکر می کند با لشکر کشی و مانور نظامی نه تنها کردستان بلکه در سراسر ایران به مردم بگوید هنوز دندان دارد و قلدر و قدرقدرت منطقه است. جمهوری اسلامی در حرف و عمل به مردم سراسر ایران اعلان جنگ داده است. حتی کلام های کثیف شان بوی خون میدهد.
اما تلاش مذبوحانه ی نظام تبهکار نمی تواند توده های کارگر و زن و مرد و جوان را مرعوب کند. مردم ایران از این نمایش قدرت ها و فیل هواکردن های جمهوری اسلامی زیاد دیده و شنیده اند.
جمهوری اسلامی در مقابل خواستهای چون دستمزد کارگر و معیشت ده ها میلیون مردم زیر خط فقر، بهداشت و درمان و آموزش و آزادیهای سیاسی و اجتماعی که از کارخانه و محله تا خیابان ها هر روز فریاد زده می شود مستاصل و بی پاسخ است. تنها اتکای حکام تبهکار دین و سرمایه، سرکوب نظامی و سنگر گرفتن در مقابل خواستهای مردم است. لشکرکشی به مرزهای کردستان هم جزئی از این عکس العمل هیستریک و بی مایه و بی تاثیر است.
جواب خامنه ای به اعتراضات و خواستهای آزادی و رفاه مردم، نه جواب یک دولت مسئول اداره ی اقتصاد و معیشت و بهداشت و رفاه جامعه، بلکه عربده کشی یک لمپن است که ۸ ماه اعتراض و تظاهرات و اعتصاب و تجمع کارگران و زنان، جوانان، دانشجویان و اقشار میلیونی گرسنگان را اراذل و اوباش می نامد. این افاضات و اهانت سخیف به مردم بپا خواسته، تنها عمق دشمنی و نفرت وخشم ضد انسانی حکام جمهوری اسلامی را با مردم ایران نشان می دهد. عمق دشمنی با رفاه کارگر، آزادی بیان و تشکل و تحزب، حقوق و آزادی و برابری زن، نسل جوانان و نوجوانان پسر و دختری که عاشق شادی و آزادی و خلاصی از فرهنگ ارتجاع مذهبی اند و خوشبختی و سعادت جامعه است.
این واقعیتی عینی و حقیقتی غیر قابل انکار هست که، جبهه ای اصلی جنگ جمهوری با مردم ایران در مرزهای کردستان یا بلوچستان نیست. در کارخانه ها و محلات شهرهای بزرگ و در دانشگاه ها و مدارس و خیابان ها است. در حجم عظیم میدیای اجتماعی میلیون ها انسان است. در همبستگی کارگران اروپایی با طبقه کارگر ایران است.
جمهوری اسلامی نمی تواند با مانورهای رسوای دایمی توجه مردم را به خودش جلب کند، کسی را بترساند یا اذهان جامعه را منحرف کند که گویا دشمن در کوهستان های "کوسلان" و آنطرف مرزها است. مانورهای نظامی در مرزها و سرکوب در خیابان ها و بازداشت و اعدام، ممکن است چند صباحی به عمر هر نظام تبهکاری اضافه کند، اما مطلقا جمهوری اسلامی را نجات نمی دهد!
دفتر کردستان حزب حکمتیست- خط رسمی
۲۸ خرداد ۱۴۰۲- ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳