همزمان با ادامه اعتصابات کارگری در بیش از ۱۰۰ واحد پتروشیمی ایران، رسانههای دولتی گزارش دادند که چهار هزار کارگر پارس جنوبی در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر، اخراج و جایگزین خواهند شد. سخاوت اسدی، مدیرعامل سازمان منطقه ویژه پارس، در واکنش به اعتصابات کارگران پارس جنوبی تهدید به اخراج فلهای کرده که حدود هزار کارگر "فاقد صلاحیت" با افراد جدید "جایگزین" میشوند و نیز سه هزار نیروی جدید جایگزین کارگرانی میشوند "که کار خود را ترک کردند و در مهلت تعیین شده نیز بر سر کار خود بازنگشتند." به گفته او، هفته آینده مدیران کل، مسئولان ارشد وزارت کار و معاون وزیر کار به منطقه ویژه پارس میآیند "تا بتوانیم از ظرفیت نیروی کار سایر استانها استفاده کنیم و کارگران را جایگزین کنیم." دستگاه امنیتی نظام هم با ارسال پیامکهای تهدید آمیز، رسما اعتصاب کارگران نفت را کار "معاندین" خواند و خواستار بازگشت کارگران بر سر کار شد. مصادف با این خودنمایی "مسٸولان" و حاکمیتشان در مقابل کارگران نفت، مدیر عامل شرکت نیشکر هفتتپه هم در ادامه عر و تیزهای مدیر عامل پارس جنوبی، در كمال بینزاكتی اعلام کرد که "خر مال کسی است که سوارش میشود، سوار این خر شدهایم و پیاده هم نمیشویم"!!
در همین مدت و در آستانه اول مه و همراه با این اعتصابات، شاهد تحركات دیگری از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، از خانهگردی و حمله به منازل شخصی فعالین كارگری تا شخصیتهای خوشنام و سازمانده در صفوف معلمان و... بودهایم. حاكمیت و نیروهای ضد كارگرش علاوه بر تهدید فعالین كارگری، فعالین زن، فعالین سیاسی و اجتماعی، دهها نفر را احضار، تعدادی را دستگیر و با پروندهسازیهای رایج روانه زندان كردهاند. در بعضی از مراكز كارگری چه در نفت و پتروشیمیها و چه در هفتتپه و سایر مراكز تلاش كردهاند با علم كردن هویتهای كاذب ملی، قومی، زبانی و مذهبی، محلی و شهرستانی، رسمی و غیر رسمی و... میان صفوف متحد كارگران انشقاق و دعواهای عقبمانده قومی - مذهبی راه بیندازند، چیزی كه از طرف كارگران جواب درخور گرفته است.
شایان ذکر است که علیرغم تمام توطٸهها و شلنگ تختههای حاکمیت و کارفرمایان، اعتصابات در پالایشگاهها کماکان ادامه دارد و این اعتصابات تا هم اکنون سنگبنای یک همبستگی گسترده و یک کارزار سراسری علیه فقر و بردگی مزدی و برای دستیابی به رفاه و آزادی و امنیت در دنیای واقعی را فراهم کرده است. کارگران هفت تپه، فورا، در پاسخ به لیچارهای عبدعلی ناصری، مدیرعامل لمپن و فالانژ هفت تپه، نه فقط اول ماه مه روز جهانی طبقه کارگر را در صحن کارخانه گرامی داشتند بلکه وارد یک اعتصاب و تجمع قدرتمند شدهاند که خواستار پایین کشیدن این موجودات ضد کارگر و ضد انسان از صحن مراکز کار و تولید شدهاند.
واقعیت اینست که این گونه تهدیدات یک مشت کارفرمای انگل، دوشادوش حاکمیتشان، در برابر موج خروشان اعتصابات کارگری بویژه در کلیدیترین حوزه های اقتصادی یعنی در پالایشگاهها و صنایع پتروشیمی، جز بازی با آتش چیز دیگری نیست. هیچ نظام "باهوشی" در جهان سراغ نداریم که مانند جمهوری اسلامی پرونده عدم مشروعیت از جانب کل جامعه را زیر بغلش داده باشند ولی به پاشنه آشیل خود یعنی طبقه کارگر شلیک کند!! این حد از دستپاچگی و هراس کارفرمایان و نظام اسلامی از اعتصابات سراسری و متشکل طبقه کارگر ایران بر سر پاره کردن مصوبه شورایعالی کار در مورد "دستمزدها"، تنها نشان از خرفت بودن سیستمی است که صلاحیت یک روز گرداندن امور مملکت را ندارد. تهدید و ارعاب و بکار بردن ادبیات چالهمیدانی در برخورد به طبقه کارگر حقطلب و آگاه، در برخورد به مردمی که تنها در عرض هفتماهه اخیر زمین را زیر پای حکومت بورژوا - اسلامی به لرزه درآوردهاند و در جهان پیشتاز دفاع از آزادی، از برابری و از پیشروترین حقوق انسانیاند و بیشتر از هر جایی در کره خاکی به منافع جهانی خود و هم نوعان خود واقفند، شاید دیر و زود داشته باشد اما سوخت و سوز ندارد.
اعتصابات سراسری کارگران نفت، پتروشیمی و گاز در ادامه اعتصابات کارگران هفت تپه، امسال رسما به اول ماه مه روز جهانی طبقه کارگر پیوند خورد و برگ جدیدی در فضای سیاسی ایران گشود. تعطیلی مراکز کار و خواباندن چرخ تولید، تشکیل مجامع عمومی گسترده کارگری برای به خاک مالیدن پوزه کارفرمایان و دولت، بیتردید طبقه کارگر ایران را در نبرد با حاکمیت سرمایهداری و مناسبات بردگی آن، پیشتاز مبارزات طبقه کارگر جهانی کرده است. نه فقط این، بلکه هراس ارتجاع اسلامی حاکم بر متن روزشماری یک خواست عمومی و بنیادین برای ریشهکن کردن این حاکمیت ارتجاعی، با اعتصاب دهها هزار کارگر و خواباندن چرخ تولید در حساسترین نقاط اقتصادی در ایران، طبقه کارگر و کمونیسم این طبقه را در راس رهبر کل جامعه برای عبور از وضع موجود قرار داده است. این آن نقطه عطف بنیادین در تاریخ معاصر ایران پیرامون کشمکش بر سر ایجاد دنیایی نوین، فارغ از تبعیض و بردگی و تمام اشکال ستمکشی انسان است که مهر خود را بر هر تحرک اجتماعی کوبیده است. وحشت کل طبقه حاکم در ایران با دولت و کارفرمایان و کارچاقکنان و نیروهای سرکوبگر آن از به حرکت درآمدن طبقه کارگر و کیفرخواست این طبقه علیه بربریت سرمایهداری بجاست. پیام طبقه ما، از نفت و پتروشیمیها تا هفت تپه، معادن، فولاد، ترانسپورت، شهرداریها تا بازنشستگان و اقشار محروم از جمله معلمان و پرستاران، به بورژوازی ایران، به مدیرعاملان و کارفرمایان و نماینده سیاسی آنها در حاکمیت یعنی جمهوری اسلامی، اینست:
با اتحاد و همبستگی طبقاتیمان این نظام سر تا پا وارونه و گندیده را فلج خواهیم کرد؛ ما به حرکت درآمدهایم و راه پیروزی و غلبه بر کل ارتجاع را نشان دادهایم.
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقه کارگر
زنده باد اعتصابات سراسری کارگران ایران
آزادی، برابری، حکومت کارگری!
حزب حکمتیست (خط رسمی)
۲ مه ۲۰۲۳ – ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲