نمایشی از قدرت سازمانیافته مردم
از شنبه تاکنون، در ادامه اعتراضات وسیع مردم آزادیخواه علیه جمهوری اسلامی، شاهد یک سلسله اعتصابات، تجمعات و اعتراضات متشکل و کلیدی در ایران هستیم که به فراخوان تشكلهای كارگری، فرهنگیان، دانشجویی و شوراهای محلات انجام گرفته است.
بنابه فراخوان "شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران" در اعتراض به جانباختن تعدادی از دانشآموزان و حضور نیروهای سرکوب در مدارس و تعرض به دانشآموزان، در کل مدارس کشور معلمان حاضر شده اما به کلاس درس نرفتهاند. مدارس سرتاسر ایران دیروز و امروز با اعتصاب معلمان و حمایت دانشآموزان تعطیل و محل اعتراض بود.
کارگران گروه ملی فولاد اهواز بعد از تصمیم در آخرین مجمع عمومی خود برای دومین روز متوالی همراه با خانوادههایشان دست از کار کشیده و در اعتصاب کامل هستند.
کارگران نیشکر هفت تپه با تصمیم جمعی خود در مجمع عمومیشان چند روز است که در اعتصاب به سر میبرند و اعلام کردهاند که "قلب ما با کارگران فولاد در اهواز است"!
در پالایشگاههای نفتی جنوب، بویژه در عسلویه و پارس جنوبی، با وصف شدیدترین کنترل و سرکوب و دستگیریهای وسیع این مدت توسط نیروهای امنیتی رژیم، اما مراکز کاری توسط کارگران نفت و پتروشیمیها و گاز به شکل نیمهتعطیل درآمده است. کار به جایی رسیده است که سران هر سهقوه در آخرین نشست خود از خطر اعتصابات کامل در مراکز کلیدی کار به وحشت افتادهاند.
در كردستان به فراخوان شورای محلات، در بسیاری از شهرها مانند سنندج، مریوان، سقز، مهاباد و ... نه تنها شهر تعطیل كه تجمعات مختلفی در شهر و محلات انجام گرفته است.
بخش اعظم دانشگاههای ایران برای آزادی و برابری، برای آزادی فوری زندانیان سیاسی، به فراخوان تشکلهای مستقل دانشجویی در تحصن کامل به سر میبرند. علاوه بر اینها اعتراضات در بسیاری از شهرها به اشكال مختلف ادامه داشته است.
این تصویر جامعه ایران فقط در یک شبانه روز نیست. این تصویر جامعهای است که با اتکا به تشکلهای مستقل و قدرتمند خود از مدارس و دانشگاهها تا محلات و کارخانهها جنبش خود برای دستیابی به رفاه، آزادی و برابری را پیش میبرد. این جامعهای است که با اتکا به قدرت تشکلهای کارگری و مردمی قادر است کار یک دهه را در یک شبانه روز به سرانجام برساند. قدرتی که جوانههای آن در مراکز کلیدی کار و محلات زیست، شروع به روییدن کرده است و در هر گام خود سنگر جدیدی را فتح میکند. رهبری، تامین انسجام، اتحاد و تشکل در هدایت یک مبارزه سراسری و هماهنگ برای کسب بیشترین پیشروی در مقابل حاکمیت، امروز در دست تشکلها، رهبران و دستاندرکاران، در روی زمین سفت، در مراکز کار و محلات زندگی مردم است. تشکلهایی با رهبرانی که چم و خم مبارزه با جمهوری اسلامی را بلدند، خواستهای یک جامعه ۸۰ میلیونی را لیست کردهاند، به چیزی کمتر از رفاه و امنیت و آزادی شهروندان و دخالت مستقیم آنان در سرنوشت خود رضایت نمیدهد و آگاهانه هر تحرکی را که نافی این خواستهها و این دخالت باشد خنثی میکنند.
با چنین ترکیبی از رهبران عملی مبارزات مردم در محلات کار و زندگی، هر اعتراض برحقی در جامعه ایران میتواند بدون پشتوانه نماند. هر درجه نیرومند شدن این تشکیلاتها و سازمانیابی حول آنها، بدون شک نیروی وسیع ما را متحد و اعتراضات ما را هدفمندتر، در هم تنیدهتر و بعلاوه قدرت تخریب جمهوری اسلامی و حربه سرکوب این حاکمیت را بیش از بیش خنثی میکند. پاسخ حاکمیتی را که ارگانهای سرکوب از دولت تا نهادهای ضد مردمی و پلیسی را در اختیار دارد، تنها میتوان با یک نیروی قدرتمندتر از آن داد! نیرویی كه قدرت آن اتحاد، سازمان و رهبری آن است. این نیرو را تنها رهبران عملی، سازمانها و ارگانهای اعمال حاکمیت مردم در مراکز کار و تحصیل و محلات زندگی میتوانند تامین کنند. این نیرو و این رهبران عملی مبارزات مردم هم اکنون موجودند.
شرایط به سمت پیوستن جامعه در ابعاد سراسری و محلی به این رودخانه خروشان تشکلات کارگری و مردمی میرود. مردم معترض، هیچ معتمد و پشتوانهای جز رهبران محلی و سراسری خود ندارند. رهبرانی که منفعتی در زنده نگهداشتن فقر و بیکاری و استبداد ندارند، رهبرانی که جز برای رفاه و آزادی و برابری برای امر دیگری جامعه را متشکل و متحد نمیکنند.
سالهاست دوره عرض اندام تشکیلاتهای کارگری و مردمی و رهبران آن آغاز شده است. اما اوضاع هیچوقت تا امروز به نفع آلترناتیو حکومت شورایی مهیا نبوده است. شوراهایی که با اتکا به اراده جمعی در این ارگانهای مردمی و کارگری میتواند قدرت خود را به رخ حاکمان بکشد؛ این آن هراسی است که اکنون در هر دم و بازدم اعتراضات و اعتصابات مردمی، لرزه بر ساختار بورژوازی ایران چه در حاکمیت و چه در اپوزیسیون انداخته است.
پیش به سوی تشکیل شوراهای مردمی در سرتاسر ایران
حزب حکمتیست (خط رسمی)
۲۳ اکتبر ۲۰۲۲ – ۱ آبان ۱۴۰۱