بیانیه حزب حكمتیست (خط رسمی)
با قربانی شدن مهسا امینی ۲۲ ساله، در ۲۵ شهریور امسال در تهران، ایران وارد تحولات سراسری و تکانهای عظیمی شد.
صدای مظلومیت مهسا امینی، که تنها یک پژواک کوچک از صدای مهیب خردشدن جسم، روح و روان دهها میلیون دختر و زن صدمه دیده در ایران تحت حاکمیت اسلام است، در "چشم برهم زدنی" به سیلاب خشم و مقاومت چهل و چند ساله زنان در مقابل حجاب و آپارتاید جنسی، تبدیل شد. با به میدان آوردن قدرت انقلابی زنان، چهارچوب ترَک برداشته نظام اسلامی ضدزن در ایران، بسرعت درهم شکست.
ایران و جهان، چشم انتظار لحظات پیشروی طغیان مردمی است که خیال فروکش ندارد! جنبش سراسری و مردمی، زن و مرد که کل نظام، از بیت رهبری تا دفتر رئیس جمهور و مجلس و بسیج و سپاه و گله انگلی آخوندها و آیت الله ها و ... را نشانه گرفته است، برای بدست گرفتن سرنوشت خود بدست خود، در سراسر ایران به پاخواسته است!
متحدین جهانی این جنبش، طبقه كارگر و مردم آزادیخواه، شخصیت ها، احزاب و سازمان های مترقی و بشردوست در سراسر جهان است. جلب این حمایت و این تحول، نه به قدرت سازمان ملل و دولت ها و قدرت های حاکمی، که مدت ها است اعتماد شهروندان تحت حاکمیت شان را از دست داده اند، که به قدرت رادیکالیسم عمیق این جنبش ممکن شده است. تغییر نگاه جهانیان در مورد حق زن و حق انسان در ایران، تنها و تنها محصول انقلاب زنانه ای است که فراتر از خود، انقلاب را به امر روز و فوری جامعه تبدیل کرده است.
این تحولات جنبش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را به فاز سرنگونی عملی و پراتیکی و امر فوری روز کشانده است. فازی از سرنگونی جمهوری اسلامی که بسرعت در حال پیشروی است.
خیزش انقلابی و زنانه ایران تا به امروز، دستآوردهای عظیم و تاریخ سازی داشته است که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- به شکست کشاندن کامل ایدئولوژیکی حاکمیت اسلام در ایران و ضربات محکمی که این جنبش تا امروز به پایه های اقتدار و مشروعیت نظام زده است، امکان بقا آن و قدرت اعمال حاکمیت برفراز سر جامعه را، از آن سلب کرده است. این واقعیت به انقلاب زنانه جاری، خصلت و جوهری ضداسلامی بخشیده است.
۲ـ شکست اخلاقی، روحی و روانی حاکمیت اسلام برفراز سر مردم در ایران، مقابله با قدرت حاکم را بسرعت به مقابله با اسلام سیاسی کشانده است. از این رو، هرآنچه و هرآنکه بخواهد در مقابل موج عظیم انقلاب آزادیخواهانه، ضداسلامی و زنانه در ایران سدی ببندد، بسرعت منزوی میشود. جوهر ماگزیمالیستی، رادیکالیسم و ضداسلامی این انقلاب، خصلت رویدادهای پیشرو را نمایان کرده است. این شروع رنسانس ضداسلامی در ایران و جهان، به فرمان جنبش رهایی زن در ایران است.
۳- لغو عملی ححاب و آپارتاید جنسی، اعمال اقتدار مردمی در مقابل یکی از مخرب ترین و جنایتکارترین قدرت های حاکم، تا امروز موجب سلب اعتماد به نفس و تضعیف صفوف مسلح مدافع و حافظ نظام و فراهم کردن شرایط ریزش داخلی نیروهای مسلح و سرکوبگر نظام شده است. در این توازن قوا یک سو صف انقلابی زنان، دختران و پسران جوانی است که برای پیروزی "به هرقیمت" به میدان آمده اند و سوی دیگر حاکمیت تضعیف شده ای است که قادر به حکومت کردن و حفظ اتحاد و انسجام صفوف داخلی خود نیست.
۴- شکست اسلام سیاسی در ایران، ارتجاع اسلامی و ضدزن را بسرعت در خاورمیانه و محیط های اسلام زده و ضدزن، در منگنه قرار داده است. هر پیشروی در ایران، شرایط پیشروی جنبش های آزادیخواهانه در خاورمیانه و خلاصی زن و انسان در این منطقه را از چنگال حکومت ها و جریانات مرتجع قومی و مذهبی، تسهیل کرده و میکند.
۵- این رنسانس، بعلاوه بشریت متمدن و جهانیانی را که از همه طرف در محاصره دوصف ارتجاع اسلامی و دولتی قدرت های حاکم بود، بشریت متمدنی را که در مقابل ایدئولوژی نژادپرستانه غرب محوری و نسبیت فرهنگی، در مقابل تحمیل ارزش های ضدزن اسلامی در محیط زندگی خود به سکوت کشانده بود، را نیز از محاصره خارج و در کنار خود خواهد داشت.
۶- در کمتر از یک دم و بازدم تاریخی، ایران دیگر نه میدان فعالیت های "پارلمانی" و مانور انواع تروریست های اسلامی و دولتی، نه صحنه مراودات دیپلمات ها و فعالیت کمپانی های داخلی و خارجی، نه برای حل معضلات فعالیت یا ممنوعیت فعالیت تجاری در ایران، نه موضوع رقابت قدرت و تحریم ها و برجام ها و توطئه های دولت ایران و سایر دولت های صاحب کرسی در سازمان ملل و ناتو، که تماما از آن زنان و مردمی شد که حجاب و حاکمیت اسلام و جمهوری اسلامی را نمی خواهند! ذهنیت کل جامعه ایران و جهانیان به تصرف مردم انقلابی شد که علیه زن ستیزی و برای حقوق انسانی، یک قدرت سیاسی حاکم بر سرشان را، برای به زیرکشیدن زیر منگنه گذاشته اند.
۷ـ رادیکالیسم انقلاب آتی ایران، پس از انقلابات مشروطه و بهمن ۵۷ ، نه به ترقیخواهی مشروطه خواهانه اوایل قرن بیست که از ارتجاع سلطنتی شکست خورد، محدود است، نه به آزادیخواهی محدودی که در انقلاب ۵۷ و قریب نیم قرن پیش از ارتجاع اسلامی شکست خورد. این انقلاب "آزادیخواهانه و برابری طلبانه ای" است که آزادی را به عدالت اقتصادی پیوند زده است.
۸- انقلاب آتی ایران با مهر آزادی و رهایی زن، جنبش نوین زنان در جهان را که در آن حقوق زنان و حقوق انسان، جهانشمول، ماگزیمالیست و ضدمذهبی است را متولد میکند. جنبشی که پس رفت های تاریخی عظیمی که درچهار دهه گذشته بر بشریت و ارزشهای جهانشمول انسانی آن تحمیل شد را نه تنها بسرعت جبران خواهد کرد که ملزومات انقلابات دیگر در کشورهای منطقه و در جهان را فراهم میکند.
۹ ـ جوهر ضداسلامی و زنانه انقلاب آتی ایران، همسو با جوهر کارگری و شورایی تحرکات عظیم در محیط های کارگری و مردمی که پیشتر سراسر ایران را به تسخیر درآورده بود و توازن قوا را به نفع قدرت یابی پائین تغییر داده بود و مولفه ای كه این روزها دوباره اوج گرفته است، دو رکن انقلاب آتی در ایران است. انقلابی برای رسیدن به جامعه ای مرفه، آزاد و امن که بر پرچم آن "رفاه، آزادی و امنیت" نوشته شده است و تنها با " اداره شورایی"، تامین میشود!
۱۰ـ پیشروی جنبش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی، در هر قدم ملزومات شکل گیری انقلاب سوسیالیستی ایران را فراهم میکند. تغییر توازن قوا، تضعیف حاکمیت و عقب نشاندن آن، ریزش درونی نیروهای دشمن، خلع سلاح کامل قدرت حاکم و شکل گیری عملی قدرت دوگانه و خلا قدرت و....، همه و همه فازهای مختلف پیشروی این انقلاب است که نهایتا قادر است با یک انقلاب سوسیالیستی، سرنگونی جمهوری اسلامی را با پیروزی کامل مردم در ایران به پایان ببرد.
حزب حكمتیست (خط رسمی)
۱۹ مهر ۱۴۰۱- ۱۲ اكتبر ۲۰۲۲