در چند روز گذشته فضای سیاسی و اعتراضی در ایران تحت تاثیر قتل مهسا امینی توسط حاکمیت، حول خواست فوری الغای مناسبات و قوانین ضدزن جمهوری اسلامی در جامعه به طور حاد قطبی شده است. مردم ایران، زن و مرد، از تهران، سقز، سنندج و مشهد تا شهرهای دیگر، از کانون صنفی معلمان ایران و سندیکای شرکت واحد تا هفت‌تپه و تا صفوف دانشجویان، با یک خواست واحد و در تجمعات سراسری و توده‌ای به میدان آمدند و خواستار برچیدن ارگان‌های سرکوب حاکمیت از گشت‌های ارشاد و امر به معروف تا لغو فوری قوانین ضدزن شدند. خواست برابری زن و مرد، لغو فوری آپارتاید جنسی و کلیه قوانین و نهادهای متکی بر آن در دستور کامل مردم به پاخاسته علیه جمهوری اسلامی برای ایجاد دنیایی عاری از تبعیض و نابرابری قرار گرفته است. مسٸله زن امروز به مسٸله کل جامعه ایران تبدیل شده است و خواست لغو نابرابری و ستمکشی بر زن از زیر آوار تعرض پی در پی بورژوازی ایران و حکومت آن یعنی جمهوری اسلامی، کمر راست کرده است.
 
اگر تا دیروز ما کمونیست‌ها به درست اعلام کرده بودیم که انقلاب آتی ایران رنگ و بوی زنانه خواهد داشت، امروز این دیگر نیازی به گفتن ندارد. رهایی زن و مبارزه برای تثبیت برابری زن و مرد یکی از ستون‌های قدرتمند جامعه برای ایجاد دنیایی مملو از رفاه و امنیت و آزادی است. تا همین‌جا کیفرخواست میلیون‌ها زن در ایران تحت انقیاد جمهوری اسلامی، در نظامی که زن بودن جرم است و عقوبت دارد، زمین را زیر پای سران و سردمداران بزدل حاکمیت به لرزه درآورده است و به گوش جهانیان رسیده است.
 
قتل مهسا امینی، نه تنها جامعه ایران و بویژه جنبش رهایی زن را وادار به تسلیم نکرد بلکه آتش خشم مردم علیه جمهوری اسلامی و قوانین ضد انسانی آن را شعله‌ورتر کرد. خون ریخته‌شده مهسا، کاتالیزوری شد تا سنبه پر زور این جنبش به دریای اعتصابات و شورش‌های شهری و کارگری بپیوندد و آزادی و برابری زن و مرد و لغو آپارتاید جنسی را همچون یکی از مهم‌ترین مطالبات مردم به پاخاسته علیه جمهوری اسلامی در هر کوی و برزن این مملکت برافرازد. بار دیگر جامعه ایران در ابعاد سراسری اعلام کرد که مهر باطل بر پیشانی تفرقه و شکاف حاکمیت میان زن و مرد بر حسب جنسیت، همچون تفرقه بر حسب تبعیض نژادی، قومی و ملی در اردوی مردم محروم می‌کوبد و کوبید. جامعه اعلام کرده است که خواهان برچیدن قوانین و افکار پوسیده و تعصبات کهنه و فلج‌کننده در حق زنان، کوتاه کردن دست مذهب از زندگی مردم و جمع کردن بساط حاکمیت مدافع آن است.
 
امروز دیگر بر همگان آشکار است که تنها کمونیسم و چپ جامعه است که با مطالبات رادیکال و ماكزیمالیست در دفاع از حقوق انسانی زنان، در کنار زنان می‌ایستد. کمونیسم و طبقه کارگر در ایران نیرویی است که می‌تواند توده میلیونی زنان را صرف‌نظر از هویت‌های کاذب و دست‌ساز زبانی، قومی، مذهبی، شغلی، حول مطالبات روشن و انسانی در برنامه خود گرد هم آورد و در پیشاپیش یک جدال عظیم اجتماعی برای رهایی زنان قرار بگیرد. حزب حکمتیست (خط رسمی) به این صف و به این جنبش تعلق دارد و تلاش می‌کند در پیشاپیش این صف، سرنگونی جمهوری اسلامی را با احقاق حقوق کامل زنان توأم کند.
 
زنده باد برابری زن و مرد
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب کارگری
 
حزب حکمتیست (خط رسمی)
۱۸ سپتامبر ۲۰۲۲