وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اخیرا بیانیهای صادر كرده است و در آن مبارزات سراسری معلمان و تشكلات صنفی آنها را متهم به «جاسوسی و دست داشتن با عوامل نامرٸی بیگانه» كرده است. میگویند كه «دشمن میان همه ارگانها نفوذ كرده» و «مطالبات عادی را به آشوب، بینظمی اجتماعی و بیثباتسازی» میكشاند. تذكر میدهند كه هر كسی كه سیاستهای دولت را نقد كند و علیه گرانی سخن بگوید، تهدید میشود. به دنبال این اقدام وزارت اطلاعات، رضا شهابی از اعضای هیٸت مدیره سندیكای كارگران شركت واحد و آنیشا اسداللهی از مدافعین حقوق كارگران و از بازداشت شدگان اول ماه مه ۱۳۹۸، را به «ارتباط و همكاری با تیم برانداز خارجی با هدف تحریك كارگران، معلمان و مردم برای ایجاد آشوب در كشور» متهم کرده است.
سناریوسازیهای حاكمیت در این دوره برای زدن مبارزات سراسری مردم، بیش از آنكه كسی را مرعوب كند، در حكم تف سربالا است. مردم ایران تجربه این نوع پروندهسازیهای حاكمیت، از شكنجه فعالین كارگری، فیلم ساختنهای جعلی پشت دوربینهای صدا و سیما، سناریوهای سوخته و شكنجه و تهدید كارگران برای بستن دهانشان در زندانهای جمهوری اسلامی را پشت سر گذاشتهاند و به ریش چنین توطٸههایی میخندند. آیا نظام اسلامی یادش رفته است كه چه تقلای مذبوحانهای علیه كارگران هفتتپه و نمایندگان آنها با هدف زدن مبارزه طبقه كارگر ایران كرد و احدالناسی باورشان نكرد و فریب سناریوی سوخته این حاكمیت را نخورد؟ آیا اینها یادشان نیست كه كارگران هفتتپه اعلام كردند كه پیامهای تهدیدآمیز بالا تا پایین این نظام را روانه فاضلابهای شوش میكنند؟ آیا همبستگی، استقامت و اتحاد كارگران هفت تپه و فولاد اهواز در دفاع از نمایندگان صدیق خود را به باد فراموشی سپردهاند؟ آیا اینها یادشان رفته است كه از دید طبقه كارگر ایران و مردم آزادیخواه، آبرویی برای رهبر نظام و سران سهقوه باقی نمانده است و برایشان دلقكی بیش نیستند؟ آیا حافظه تاریخی اینها اینقدر كوچك و شكننده است كه تودهنی كارگران را به یاد نداشته باشند؟
چه شده است كه امروز به معلمان و به تشكل سراسری معلمان و به هر احدی كه از عدالت، برابری و نان سخن بگوید اتهام جاسوس، توطئهگر و ... میدهند؟ چه كسی جاسوس، گردنهبگیر، غیر قانونی، توطئهگر، نچسب، بیآبرو، فاسد، مستبد و مرتجع است؟ از نگاه این حاكمیت،۸۰ میلیون شهروند در ایران «جاسوس خارج» هستند و از دید مردم ایران، حاكمیت اقلیتی مفتخور كه حركت هر جنبندهای برای رفاه و معیشت را «غیر قانونی» اعلام میكند، باید برود و گورش را گم كند. آنچه غیر قانونی است این حاكمیت است. آنچه وصله ناجور و بختک میلیونها انسان در این مملكت است، حاكمیت جمهوری اسلامی با سران و سردمداران جنایتكار آن است!
مردم ایران بار دیگر «بیانیهها» و سناریوهای سوخته و امتحان پسداده این نظام را دیدند و به ریشش خندیدند. مردم ایران استثمارگر را از استثمارشده، حاكم را از محكوم، ستمگر را از ستمدیده، مستبد را از آزادیخواه و بورژوازی را از طبقه كارگر تفكیك كردهاند. آنچه كه قانونی است همین حكم اساسی است كه جمهوری اسلامی باید برود و نظام شورایی و حكومت كارگری باید اعلام شود! آنچه غیر قانونی است، بستن شریانهای زندگی مردم است؛ فقر و فلاكتی است كه به میلیونها انسان در این مملكت تحمیل كردهاند؛ آنچه مشروع است مبارزه برای برپایی نظامی آزاد و برابر، برای پایاندادن به مشقات انسان كاركن در جهان امروز است! نظامی كه در برابر این حق بدون قید و شرط سنگاندازی میكند، مشغول كندن گور خود است. پاسخ پاپوشدوزیهای اخیر حاكمیت علیه معلمان، کارگران و مردم آزادیخواه و مبارزات سراسری آنها را مردم ایران و طبقه كارگر در محلات كار و میادین كار و در خیابانها خواهند داد. پاسخ هر دقلكبازی این نظام با تعرض سازمانیافته و سیل توفنده جامعه مواجه خواهد شد. توفان آغاز شده است و غلط كردنهای اضافی حاكمیت قبل از آنكه حتی مایه خنده حضار شود، باعث دفن آن خواهد شد.
حزب حكمتیست (خط رسمی)
۱۵ مه ۲۰۲۲