"انتخابات" سال ١٤٠٠ جمهوری اسلامی، برای گرم نگاه داشتن تنور آن و از جمله با دخیل بستن هر دو جناح، اصولگرا و اصلاح طلب، به برکات "امامزده" و شرط بندی بر تاثیرات "معجزه آفرین" جنازه لت و پار شده "برجام" و چشم امید به تکاپوها در کریدورهای قدرت های بین المللی، در جریان است.
این مراسمی مربوط به میزان و شکل دخالت مردم ایران در سوخت و ساز سیاسی جامعه نیست. اما مراسمی علیه آنها، علیه هشتاد میلیون جمعیتی هست، که نه تنها انتخاب شان که سرنگونی جمهوری اسلامی ایران است را اعلام کرده اند، که بعلاوه چهارچوب نظام انسانی، چپ و سوسیالیستی، که خواهان آن هستند را نیز اعلام کرده اند.
بیش از دو دهه است که جمهوری اسلامی ایران بدنبال کسب مشروعیت از طریق مضحکه های انتخاباتی خود است! عروج و افول "دوخرداد" ایستگاه اول اعلام عدم مشروعیت کل حاکمیت، از هردو جناح بود. ایستگاههای بعدی، یکی پس از دیگری خیزش دیماه ۹۶ و بدنبال آن به میدان آمدن طبقه کارگر متحد و متشکل از هفت تپه و فولاد تا هپکو و پتروشیمی، آبانماه ۹۸ و فریاد های "اصلاح طلب اصولگرا، دیگر تمام است ماجرا" و ... رابطه پايين با بالا را کاملا دگرگون و برعکس کرد. این دیگر مردم ایران نیستند که در خوف و بیم اعدام و زندان و فقر و گرسنگی و... کار و زندگی میکنند! بلکه این جمهوری اسلامی ایران است که از خوف این خیزش و آن خیزش، این جنبش و جوشش وسیع و اجتماعی و سراسری علیه فقر و بی حقوقی و بی مسئولیتی، از خوف گسترش بیشتر اتحاد و همبستگی وسیع میلیونی که امروز در میدان است، بسر میبرد!
حفظ و بقا نظام در مقابل تعرض میلیونی گرسنگان برای معیشت، در مقابل طبقه کارگر به پا خاسته، در مقابل معلم و بازنشسته و زن و بیکار و جوان بی آینده و به میدان آمده، اولین و آخرین رابطه حاکمیت ارتجاعی با جامعه و با هشتاد میلیون شهروند گرفتار در چنگال حکومت ضدانسانی اش است. انتخابات پیش رو، حلقه ای از این روند و تلاشی نه برای کسب مشروعیت که برای نگاه داشتن خود روی پا، حفظ انسجام در صفوف خود، در مقابل تعرض پایین است!
این مضحکه که در گریز از رویارویی با مردم برگزار میشود، اساسا به منظور حفظ انسجام درونی دستجات و باندهای قدرت در خود حاکمیت است. یارگیری ها و یارکشی ها و سبک سنگین کردن وزن این و آن مهره ارتجاع برای یافتن فردی "مناسب" برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری این دوره شان، برای حاکمیتی که توسط فشار اعتراضات هرروزه مردم، طبقه کارگر، معلمان و بازنشستگان و ... به لبه پرتگاه سقوط کشانده شده است، از مشکلات مراسم امسال شان است.
درابتدای دهه پنجم حاکمیت شان، در بی بضاعتی کامل از داشتن حتی یک چهره نسوخته، برای بیرون کشیدن نامی در میان چند نام مرتجع، و یافتن عنصری کمتر سوخته برای "اجماع" درونی در دور بعدی، "کفگیرشان به ته دیگ خورده است".
این مراسم درون خانوادگی هیئت حاکمه ایران، اما در خلا برگزار و برپا نمی شود. علیرغم آرزوی حاکمیت نام هرکسی از صندوق ها بیرون آورده شود و با هر گونه "اجماع" جناح ها تحت فرامین "مقام معظم رهبری" وارد این مضحکه شوند، این "انتخابات" در خلا حضور مردم برگزار نمی شود.
مردم ایران انتخاب کرده اند! سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و برپایی یک نظام آزاد و برابر و متکی به اداره شورایی، اولین و آخرین انتخاب مردم است. باید آن را با صدایی رسا و در سراسر ایران، اعلام کرد! باید خواب و آرزوی محکم کردن پایه های حاکیمت شان علیه هشتاد میلیون مردم به فقر و فلاکت کشانده شده در ایران را، بر همه آنها آشفته کرد! مردم ایران انتخاب شان را کرده اند و "آری" خود به آلترناتیو چپ و سوسیالیستی، به آزادی، برابری و اداره شورایی را اعلام کرده اند!
مردم در این انتخابات شرکت نمی کنند! و آن را در تحرکات اعتراضی هم رسما و علنا اعلام کرده اند! اما در مقابل این نمایش نباید ساکت بود. نباید اجازه داد این مراسم درون خانوادگی برای محکم کردن صفوف شان در مقابل ما، در مقابل طبقه کارگر، زنان، معلمین و بازنشستگان و هشتاد میلیون مردم به تنگ آمده از حاکمیت، در سکوت و در آرامش برگزار شود! میتوان و باید در روزهای "مبارزه انتخاباتی"، از تشتت، شکاف و موقعیت زبون بالا بیشترین استفاده را برای تحمیل عقب نشنی های بیشتر به حاکمیت، برای بوجود آوردن تناسب قوایی مناسبتر به نفع مبارزه بر سر آزادی و برابری و رفاه برد.
باید به هر شکل ممکن و در هر سطح ممکن، این مضحکه را به صحنه محاکمه همه جناح ها و نهادها و شخصیت ها و کل حاکمیت تبدیل کرد! باید خواست سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، خواست آزادی، برابری و اداره شورایی، و سوسیالیسم را در میدانی که برای بازی های سیاسی مابین خود باز میکنند و نام این میدان و مضحکه را "انتخابات" و رقابت های انتخاباتی در ایران میگذارند، بر سرشان خراب کرد!
حزب حکمتیست (خط رسمی)
۲۹ آوریل ۲۰۲۱