روز دوشنبه چهارم اسفند ماه نیروی انتظامی بهمراه سپاه پاسداران مستقر در شهر سراوان در یک عملیات از پیش تعیین شده زحمتکشان سوختبر، که برای امرار معاش خانواده هایشان به خرید و فروش سوخت در مرزها مشغولند، را در نوار مرزی این شهر مورد حمله قرار داده و ده ها نفر را کشته و زخمی کردند. ده تن از کشته شدگان به اسامی عبدالرحمن شهرسان زهی، یحیی گنگوزهی، عبدی شهرسان زهی، عبدالوهاب دامنی، محمد میربلوچ زهی، محمد نصرت زهی، سلمان شهرسان زهی، عبدالغفور توتان زهی، انس صاحب زاده و رحمان بخش دهواری، تا کنون مشخص شده است. به گقته شاهدان بیش از ۵۰ نفر هم زخمی شده اند.
امروز سه شنبه پنجم اسفند ماه مردم شهر سراوان دراعتراض به این جنایت در مقابل فرمانداری اجتماع کردند. در اینجا هم مردم، با سرکوب نیروهای مسلح مواجه شدند. مردم معترض و خشمگین در مقابل این بی شرمی، فرمانداری شهر را تصرف کرده و ماشین های نیروی انتظامی را به آتش کشیدند. در نتیجه این اعتراض، بخش زیادی از شهر از نیروهای نظامی رژیم پاک شد. در جدال مردم به جان آمده علاوه بر نیروی انتظامی شهر، سپاه پاسداران هم بسیج شده و از سلاح نیمه سنگین خودکار و تانک استفاده کردند.
همچنین مردم زاهدان در مقابل این جنایت دست به اعتراض زدند و اعلام کردند که انتقام خون انسان های زحمتکش و گرسنه را خواهند گرفت.
جمهوری اسلامی درگیر جنگی به وسعت ایران با کارگران و زحمتکشان و معلمان و بازنشستگان و زنان و کولبران و .... است. پاسخ رژیم به میلیون ها زحمتکشی که معیشت و نان شان گرو گرفته شده و هشتاد میلیون انسان که در فقر و فلاکت و بیکاری و بیماری مرگبار نگه داشته شده اند، زندان، شکنجه، اعدام و کشتار است.
اما این جنگ بالاخره پایانی دارد. اعتصابات کارگری، اعتراضات سراسری معلمان و بازنشستگان به زندگی زیر خط فقر و خیزش های توده های میلیونی گرسنگان در سراسر ایران جمهوری اسلامی را دست به ماشه نگه داشته است. رژیمی که انسان های جویای نان و معیشت را آنهم با تحمل کارهای شاق و طاقت فرسایی چون سوختبری و کولبری، چنین آشکار و بی پروا به گلوله می بندد، قساوت و ضدیت آشکار خود را با اکثریت میلیونی مردم نشان میدهد. این جنایت بیان حاکمیتی است که آخر خط نکبت بارش را دیده است.
رژیمی که خیزش دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ را دیده و اعلام حکم مرگش را شنیده است، رژیمی که سراپای دولت و مجلس و دستگاه قضایی و تفنگچی های پاسدار و بیت رهبری اش در دزدی دستمزد کارگر و اختلاس و فساد و حیف و میل داراییهای جامعه غرق اند، راهی جز سرکوب و کشتار در مقابل خود نمی بیند. در چنین حاکمیتی، هر کارگر و زحمتکش و کولبر و سوخت بر و زن و جوانی نه یک شهروند صاحب حق و حقوق و رفاه و آزادی و خوشبختی، بلکه حکم یک دشمن را دارد.
هر روز دوام این حاکمیت به معنای فلاکت بیشتر و کشتار عریان تر است. طبقه کارگر و زحمتکشان ایران، راهی جز تشدید مبارزه و اعتراض ندارد. تنها گسترش مبارزات متحدانه و سراسری می تواند این رژیم جنایتکار را از دست بردن به اسلحه در مقابل مردم پشیمان کند. پایین کشیدن و کنار زدن این رژیم به معنای باز شدن دریچه ی آزادی و رفاه و معیشت و رهایی از هر گونه قلدری و زورگویی است.
حزب حکمتیست (خط رسمی) ضمن تسلیت به خانواده جانباختگان و مردم سراوان، کشتار زحمتکشان و فرزندان مردم که گناهی جز تلاش برای امرار معاش ندارند، توسط تفنگچی های نظام جمهوری اسلامی را یک جنایت آشکار دانسته و کارگران و زحمتکشان و همه انسان های آزادیخواه در سراسر ایران را به اعتراض علیه این قتل و آدمکشی و تشدید مبارزه متحدانه تا سرنگونی رژیم فرا می خواند!
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست ( خط رسمی)
۵ اسفند ۹۹ – ۲۳ فوریه ۲۰۲۱