یورش و تسخیر دیروز ساختمان کنگره آمریکا، که در تاریخ آمریکا پس از حمله ارتش بریتانیا به این نهاد در سال ۱۸۱۲ بی سابقه بوده است، جهانی را در انتظار عواقب بعدی داخلی و جهانی این واقعه، قرار داد!
این یورش، که توسط هواداران دونالد ترامپ در جریان جلسه تایید نهایی نتایج انتخابات آمریکا صورت گرفت، حمله به دمکراسی و حمله به یکی از بزرگترین و بنیادی ترین نهاد های دمکراسی جهانی، حمله به "معبد دمکراسی"، یعنی کنگره آمریکا، میخوانند!
این یورش و حمله "موفق" که این نهاد را به سادگی و با حداقلی از موانع به تصرف حمله کنندگان درآورد، توسط شخص رئيس جمهور، دونالد ترامپ، تشجیع، ترغیب و حمایت شده بود! در این یورش حمله کنندگان با شعار "امریکا-امریکا"، به سهولت و با کمترین مقاومتی از جانب پلیس، پارلمان را تسخیر کردند تا این نهاد و "کشورشان" را بازپس بگیرند!
میلیونها نفر در سراسر جهان همزمان با دیدن تصاویر درگیری در درون و بیرون ساختمان کنگره و هجوم به سالن کنگره امریکا با سوالات، تردیدها و .... که گزارشگران میدیای رسمی طرح میکردند روبرو بودند. اینکه "چرا یازده سال قبل و در حمله یازده سپتامبر نیروهای دفاعی و امنیتی ما توانست حمله به همین ساختمان و نهاد را با قدرت خنثی کند و امروز عاجز از دفاع از آن است"، اینکه چرا رئیس جمهور امریکا حمله کنندگانی که موفق به اشغال پارلمان شده بودند را "وطن پرست" میخواند و آنان را به ادامه اعتراض تشویق میکند"!، گزارشگران میپرسند: "چگونه در حالی که جنبش "زندگی سیاهان مهم است" در تظاهراتهای اعتراضی در مقابل کنگره تا صدها متر انباشته از نیروهای امنیتی قادر به نزدیک شدن به پارلمان نبودند، و با آنها به خشن ترین شکل مقابله شد و امروز نیروهای امنیتی در مقابل یورش نیروهای طرفدار ترامپ، غایب و فلج بودند! این رفتار دوگانه را چگونه میتوان توجیه کرد؟"، اینکه "آیا ترامپ به "دمکراسی" اعلام جنگ داده است! او یک خائن است یا یک وطن پرست؟" و اینکه "جهان، رقبا و دشمنان به امریکا میخندند!". اینها سوالاتی است که تناقضات و بحرانی که هر روز دنیای سیاست آمریکا را از فردایش متفاوت میکند، نشان میدهد!
روشن بود که رئیس جمهوری که به زور نیروی ساختار شکنانه راست افراطی به قدرت رسید و نه با دست های "لطیف" سنتی دمکراسی پارلمانی، رئیس جمهوری که در غیاب یک نیرو و قدرت مترقی و رادیکال چپ توانست سوار بر نارضایتی عمومی از ناتوانی هر دو حزب پارلمانی در پاسخ به توقعات و نیازهای جامعه عروج کند، به قدرت رسید! طلوع و غروب "صلح آمیز" و "سنتی" نخواهد داشت!
ترامپ از طرف حزب جمهوریخواه به قدرت رسید! اما آرمان او بیش از به پیروزی رساندن یک حزب به قدرت و جابجایی این حزب با آن حزب، سازمان دادن نیروی راست افراطی در جامعه پولاریزه شده آمریکا، و بسیج و بازگرداندن اعتماد به نفس به سفید آریایی و "ردنک" مسیحی و ضد کمونیست و ضد سوسیالیست مرتجع، زیر پرچم "باز گرداندن دوباره عظمت به آمریکا" بود! ترامپ همچنان آن پلاتفرم را حفظ کرده و حفظ خواهد کرد! شانه بالا انداختن رسمی و علنی معاون ترامپ برای وی، تقاضای استعفا رئیس جمهور از طرف رئیس فراکسیون حزب جمهوریخواه، استعفای چندین وزیر و مشاور وی، تقاضای دستگیری ترامپ از طرف شهردار واشنگتن، همه و همه حاکی از بحران سیاسی در هیئت حاکمه امریکا است. جدال تازه آغاز شده است!
حمله دیروز به کنگره آمریکا که طی آن چهار نفر کشته شدند، تسخیر و اشغال آن، هر دو حزب پارلمانی، شخصیت ها و چهره های نشسته در کنگره و سنا، پلیس و اف بی آی و قدرت امنیتی و هیئت حاکمه امریکا را بیش از جهانیان، در چشم خود مردم آمریکا بی اعتبار، کوچک و ضعیف کرد!
دوازده روز آینده بحران سیاسی در آمریکا، رنگ خود را علاوه بر آمریکا بر دنیای سیاست و بر همه متحدین و دوستانش خواهد زد! تغییرات در آمریکا، علاوه بر جهان غرب، بی تردید بر کل جهان تاثیرات مهمی خواهد داشت.
پایان این روند، اگر چپ جامعه آمریکا توسط گرایش سوسیالیستی جنبش کارگری هدایت شود و خود را سازمان دهد! حزب خود و احزاب نوین خود را شکل دهد و برای دخالت در قدرت سیاسی با سازمان دادن جنبش عدالتخواهانه عظیمی که در آمریکا وجود دارد، قدم به میدان بگذارد، میتواند نه تنها خونین نباشد، که سرآغاز چرخش های عظیم اجتماعی هم در آمریکا و هم در جهان باشد!
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست (خط رسمی)
۷ ژانویه ۲۰۲۱