ترور یکی از مهمترین عناصر جمهوری اسلامی در برنامه موشکی و هسته‌ای و معاون وزارت دفاع و ارتش، یکبار دیگر و در ادامه ترور عناصر دیگر برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی، سرها را به طرف دولت اسرائیل و موساد برگرداند. علیرغم سکوت دولت نتانیاهو، میدیای رسمی، اتاقهای فکری، دول و افکار عمومی به حق انگشت اتهام را به سوی دولت اسرائیل و موساد، سازمان امنیت این کشور، نشانه گرفته اند.

در توضیح هدف و بهانه این ترور از اهدافی چون "تحریک" جمهوری اسلامی، خدشه دار کردن پروسه مذاکرات احتمالی امریکا و ایران و متشنج کردن فضا علیه "سازش" دولت بایدن با جمهوری اسلامی و نهایتا ضربه زدن به برنامه های موشکی و هسته ای جمهوری اسلامی، نام برده میشود. قطعا تروریسم دولتی دولت اسرائیل ادامه سیاست داغ نگاه داشتن بازار کشمکش و تشدید فشار بر جمهوری اسلامی است. اسرائیل اما با اتکا به تروریسم دولتی خود نه فقط در پی تشدید کشمکش میان ایران و امریکا و "ممانعت" از برنامه های موشکی و هسته ای جمهوری اسلامی، که در پی تثبیت موقعیت خود بعنوان نیرویی مقتدر، با دستگاههای جاسوسی و تروریستی با قدرت، نه فقط در مقابل جمهوری اسلامی که در مقابل سایر دول منطقه ای از ترکیه تا عربستان است.

دولت اسرائیل خود را برای تبدیل شدن به قدرت بلامنازع و طرف حساب بورژوازی عرب، در مقابل نفوذ فعلی جمهوری اسلامی، آماده میکند. سیاستی که یک وجه آن مذاکره و "دیپلماسی" است و وجه دیگر آن دامن زدن به تروریسم دولتی، کشتار مردم بیگناه فلسطین و نوار غزه و .... است.

اهداف طرفین در این جدال و کشمکش ارتجاعی، موقعیت و جایگاه تلفات و ترورشدگان و .... طرفین در این جنگ، کمترین تغییری در این واقعیت که این جدال، این دامن زدن به تروریسم رسمی و آشکار، این تهدیدات و نا امنی فضا و تشدید فضای امنیتی بویژه در ایران به مبارزه آزادیخواهانه مردم علیه ارتجاع حاکم لطمه میزند تغییری نمیدهد.

جمهوری اسلامی در کنار تهدید به انتقام گیری در وقت خودش، همزمان با "اعتراف" به ناتوانی دستگاه امنیتی و اطلاعاتی خود در تقابل با ترور عناصر و عوامل خود، بر تقویت این دستگاه سرکوب تاکید میکند و اولین قربانیان این تقویت و "دفاع از امنیت کشور" نه موساد و دولت فاشیست اسرائیل، که فعالین اجتماعی، فعالین کارگری و زنان و مردان معترضی خواهند بود که برای خلاصی از جهنم موجود به پا خاسته اند. کمربندهای دستگاه سرکوب در درجه اول علیه طبقه کارگر و مردم آزادیخواه سفت خواهد شد.

این جدال، این تروریسم سازمان یافته دولتی، این رقابت بر سر تقویت موقعیت دولت صهیونیست اسرائیل، ترکیه و ... یا جمهوری فاشیست اسلامی، جدال ما نیست. آزادی و امنیت مردم، جنبش آزادیخواهی و طبقه کارگر در ایران، ترکیه، اسرائیل، عراق، سوریه، لبنان و .... منوط به عقب راندن این ارتجاع، از نوع اسلامی آن تا صهیونیست یا ناسیونالیستی آن، در عقب راندن تروریسم دولتی این ارتجاع، است. این اولین قدم در دفاع از زندگی، امنیت و آسایش مردم در این منطقه به خون کشیده شده است. مقابله با این ارتجاع در هر شکل و نوع آن مقابله مشترک مردم به تنگ آمده از آن از تهران تا بیروت، از بغداد تا اورشلیم، از جده تا آنکارا است.

به زیر کشیدن ارتجاع حاکم در ایران، عراق، اسرائیل، عربستان، ترکیه و سوریه و ..... کار مردم آزادیخواه و در راس آن طبقه کارگری است که نفرت از دولت "خودی" مانع دیدن مخاطرات دیگر و نقش سایر دول و نیروهای ارتجاعی در مقابله با آزادی، رفاه و امنیت خود نمیشود. باید علیه این تروریسم رسمی، دولتی و سازمان یافته متحدانه ایستاد. به زیر کشیدن ارتجاع اسلامی در ایران کار ما، جنبش آزادیخواهانه و رادیکال طبقه کارگر و مردم محروم است. دست تروریستها از آینده مردم ایران کوتاه!

 

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست (خط رسمی)

۳۰ نوامبر ۲۰۲۰ ( ۱۰ آذر ۱۳۹۹)