با قتل میرمحمد خالقی، دانشجوی رشته مدیریت کسب وکار دانشگاه تهران، روز جمعه دانشجویان کوی دانشگاه تهران تجمع بزرگ اعتراضی برپا کردند. در این تجمع بالغ بر یکهزار دانشجو شرکت داشتند. دانشجویان کوی دانشگاه تهران که در اعتراض به قتل همدانشگاهی شان بیانیهای خوانده و اعلام کردند که در ایران امنیت جانی ندارند. گفتند، اگر کشف حجابی صورت میگرفت، چهها که نمیکردید. آنچه اهمیت ندارد، جان مردم ایران است. جنایت هولناک قتل در روز روشن و در مقابل دوربین ها و نیروهای علنی و مخفی رژیم، در حالی رخ داده است که ما بارها نسبت به ناامنیهای اطراف خوابگاههای دانشگاه هشدار داده بودیم...
دانشجویان به فشار اقتصادی، فساد گسترده و سرکوب مردم و خفقان سیاسی و امنیتی در دانشگاه ها اعتراض کردند. همچنین اعلام کردند که دانشجویان مدافع حقوق همه مردم هستند.
همزمان با تجمع دانشجویان، صدها نیروی امنیتی و لباس شخصی با ده ها ون و خودروهای نظامی، کوی دانشگاه و خوابگاه ها را محاصره کردند. نیروهای سرکوب ضمن دستگیری چهار دانشجو یکی از دانشجویان دختر را مورد ضرب و جرح قرار دادند. همزمان با حضور نظامیان رژیم، دانشجویان برای مدتی در حیاط کوی دانشگاه تهران بست نشستند. حسینی سرپرست دانشگاه تهران در میان دانشجویان به حمله ۱۸ تیر ۷۸ اشاره کرد و اعتراف کرد که چگونه عوامل اطلاعاتی و لباس شخصی ها دانشجویان را قتل عام کردند.
دانشجویان اعلام کردند که در اواخر دولت سیزدهم دستورالعملی محرمانه از سوی ستاد عفاف و حجاب به روسای دانشگاهها ابلاغ شد که در آن بر وضعیت نامطلوب حجاب در دانشگاههای شهر تهران تاکید و خواستار برخورد با دانشجویان شده و وظیفه سرکوب سیستماتیک دانشجویان بدلیل پوشش غیر اسلامی در دانشگاهها را امروز دولت پزشکیان برعهده دارد. کمتر از یک هفته مانده به بازگشایی دانشگاهها، سختگیری های پوشش دانشجویان افزایش یافت. نظامنامه اخلاقی که به دانشگاه ها ابلاغ کردند، ویژگیهای عمومی پوشش دانشگاهی، مصادیق غیرمجاز پوشش بانوان و آقایان قید شده است.
دانشجویان كوتاه نیامدند، قوانین ضد زن و ضد هر نوع آزادی و حقوق انسانی خود را به آبراههای دانشگاه سپردند. آنها دختران همكلاسی خود را پیش قراولان جنبش آزادی زن نامیده که امروز با محدودیتهای مضحکی در دانشگاه مواجه اند که پس از وقایع سالهای گذشته و به دنبال تلاش حکومت برای باز پسگیری سنگرهای از دست رفتهاش ایجاد شده است.
دانشگاه همیشه یکی از کابوس های جمهوری اسلامی است و در شرایط حساس مثل سالگرد جنیش آزادی زن و ۲۲ بهمن دانشگاه ها محاصره و یا به بهانه ای، غیر حضوری و تعطیل می شوند. از جمله در روزهای سالگرد بهمن امسال دانشگاههای ۲۲ استان غیرحضوری شدند!
دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران)، در حمایت از اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران، در بیانیه ای چنین نوشته اند:
"ما دانشجویان پلی تكنیك تهران، همبستگی خود را با دانشجویان دانشگاه تهران اعلام میداریم. ما سرکوب اعتراضات دانشجویی را به شدت محکوم کرده و یاد آور می شویم که ناامنی تنها به دانشگاه تهران محدود نبوده و دانشجویان پلیتکنیک نیز بارها هدف سرقت و تهدید در اطراف دانشگاه، خصوصاً در خیابان رشت و محدودهی خوابگاهها، قرار گرفتهاند. ما هرگونه تعرض به ساحت دانشجویان را مساوی با تعرض به خود میدانیم. در صورتی که نیروهای امنیتی پراکنده نگشته و دانشجویان دستگیر شده آزاد نشوند، ما هم بپا خواهیم خواست. به مسئولان هشدار میدهیم که اگر این روند سرکوب و نادیده گرفتن حقوق دانشجویان، بهویژه دانشجویان دانشگاه تهران، ادامه پیدا کند، ما دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران) در برابر این سرکوب سکوت نخواهیم کرد. جامعهی دانشگاهی در برابر اینگونه اقدامات سرکوبگرانه ایستادگی خواهد کرد و تا تأمین امنیت و آزادی دانشجویان از پای نخواهد نشست."
دانشجویان آزادیخواه!
با وجود فلاکت محضی که کمر جامعه را خم کرده است و علیرغم استبداد و سرکوب خونین جمهوری اسلامی، اما اعتراض بیوقفه در جامعه از جمله اعتصابات کارگری، اعتراضات بازنشستگان، فرهنگیان و نسل جوان و اقشار محروم جامعه، اعتراض زندانیان و خیزش های اجتماعی بزرگ كه آخرین آن جنبش سراسری ۱۴۰۱ با پرچم آزادی زن، آزادی و برابری، ادامه دارد و سر تسلیم و توقف ندارد. دانشجویان آزدیخواه بویژه دختران دانشجو همچنانکه خود گفتید از پیشقراولان جنبش آزادی زن بودند. و شما امروز بار دیگر اعلام کردید که "دیگر سکوت نمی کنیم"، "باز سراغتان می آییم".
نسل پیشین دانشجویی جنبش ۱۸ تير ۷۸ را تجربه کرد. جنبشی که شروع پايان دوم خرداد بود. دو خرداد پرچم تغيير رژيم از درون بود، چه در سطح عمومي جامعه و چه در ميان روشنفکران و احزاب سياسي. اعتراضات دانشجویی در ۱۸ تیر را به خون کشیدند، اما اعتراضات ۱۸ تیر پروسه مرگ دوم خرداد را رقم زد.
بعلاوه، جنبش دانشجویی تجربه بزرگ دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب(داب) را پشت سر دارد. شعار "دانشگاه پادگان نیست" ، "اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا" اخرین میخ بر تابوت جنبشی به نام اصلاحات بود. و امروز جامعه ما بر قله ی جنبش طبقاتی کارگران و خیزش های اجتماعی یکی پس از دیگری ایستاده است، جنبشی كه پرچم آن آزادی و برابری و آزادی زن است. دانشگاه آینه ای در مقابل جامعه است. اعتراض آزایخواهانه در محیط دانشگاه توجه همگان را بخود جلب میکند، تناسب قوای فکری، سیاسی و اجتماعی میان سنت های مختلف و میان دولت و مخالفین سیاسی اش را نیز منعکس میکند، از این تناسب قوا تاثیر میپذیرد و بر آن تاثیر میگذارد.
اعتراضات دانشجویی می تواند در شبکه های بهم پیوسته، کانون ها و انجمن ها و کلوپ ها و نشریات با هر اسمی متشکل شود. شما شاهدید که روشنفکران لیبرال به نام استاد دانشگاه، جامعه شناس، اقتصاددان، دین شناس و غیره شبانه روز در تکاپو و زبان درازی "تخصصی" هستند و بعنوان اپوزیسیون داخلی رژیم، ازخطر فروپاشی جمهوری اسلامی حرف می زنند و تلاش می کنند رژیم را از بحرانهایش عبور داده و در مقابل خطر سرنگونی و انقلاب از پایین توده های مردم حفظ کنند. این درست زمان و فرصتی است که كمونیستها در دانشگاه به تبع پیشینیان آزادیخواه و برابری طلب خود، در مقابل جمهوری اسلامی و در مقابل ناسیونالیسم ایرانی پرو غرب، لیبرالها، ناسیونالیسم شرقی و مدافع وطن اسلامی، در مقابل انواع جریانهای "خلقی" و قوم پرست، پرچم "آزادی و برابری" را بار دیگر بر افرازد.
رفقای دانشجو!
اکثریت دانشجویان فرزندان کارگران اند. دانشگاه یک سنگر بسیار مهم مبارزه برای آزادی و برابری است که میتواند تاثیر زیادی بر تناسب قوا میان دولت و مردم آزادیخواه و میان طبقه کارگر و بورژوازی بگذارد. آزادی های سیاسی، آزادی بیان و آزادی تشکل و آزادی زن بیشتر از هر کس به نفع طبقه کارگر و به اندازه نان شب برای این طبقه مهم است و دانشگاه سنگر بسیار مهمی برای طبقه کارگر است. دانشگاه محیطی است که کشمکش سیاسی درون جامعه را بشکل برجسته ای به نمایش میگذارد.
دانشگاه اهمیتی حیاتی در معرفی، توسعه و مبارزه برای آرمانهای سوسیالیستی طبقه کارگر و برای رهایی كامل مردم محروم از فقر و فلاكت و استبداد و مبارزه با خرافات و نقد سنت ها و داده های بورژوائی دارد. در جامعه ای مانند ایران دانشگاه نقش بسیار مهمی در مبارزه فکری جامعه ایفا میکند و یکی از کانون های اساسی مبارزه علیه ایدئولوژی های بورژوائی و ارتجاعی است.
باید متوجه باشیم که اعتراضات دانشجویی به تنهایی رژیم را سرنگون نمی کند. جنبش آزادیخواهانه و سوسیالیستی طبقه كارگر یك سنگر آن دانشگاه و فضای فكری و سیاسی نسل جوان كمونیست است. مبارزه این نسل بخشی از جدال بزرگ تر طبقه كارگر و بخش محروم جامعه زیر افق و پرچم رهایی سوسیالیستی جامعه است. تبلیغ و ترویج آرمان های کمونیستی و انسانی و سازماندهی و اعتراضات متشکل و علنی و توده ای دانشجویی در انجمن ها، نهادهای، شبكه ها و جلسات، نشریات، کانون و کلوب ها ... می تواند نیروئی بزرگ برای باز کردن بیشتر فضای سیاسی و فشار بیشتر برای تغییر تناسب قوا به نفع جنبش ما باشد. دانشجویان کمونیست ستون فقرات و مبتکر سازماندهی اعتراضات توده ای، تامین اتحاد سراسری دانشجویی و پرچم دار آرمان طبقه کارگر و جنبش کمونیسم این طبقه در دانشگاه این سنگر مهم آزادیخواهی هستند.
حزب حکمتیست(خط رسمی)
۲۷ بهمن ۱۴۰۳- ۱۵ فوریه ۲۰۵