هاوکار یاسین، استاد دانشگاه در کردستان عراق، در مصاحبه با تلویزیون NRT  مدعی است که کابینه نهم به ریاست مسرور بارزانی تصمیم دارد زخم ۲۹ ساله مردم کردستان را تیمار و ریشه های فساد اقتصادی در این منطقه را خشک کند... خواننده این سطور متوجه باشد که حتی حلقه بگوش ترین روشنفکر دانشگاهی این جامعه هم به رسمیت می شناسد که زخم موجود بر بدن این جامعه، عمری دقیقا به طول عمر همین دولت کردی حاکم در کردستان عراق دارد. نتیجتا اگر عنصر ایدئولوژیک پشت این حاکمیت، لقب زخم و عفونت برای حضور دولت کردی در زندگی و تاریخ سی سال گذشته را، از جنس محصولات فرهنگی کمونیست های "ضد ملت کرد" میداند، میتواند به دفتر اطلاعات برادران هم جنبشی خود در سلیمانیه و اربیل مراجعه و از دست آنها برای بی آبرو کردن حاکامیت شان، شکایت کند...

در همین باره، از زبان مردم کوچه و بازار می شنوید که مانع در مقابل خدمات درمانی و دکتر و درمان و بهداشت، فساد اقتصادی است. مانع در مقابل تامین آب و برق، آنهم بعداز ۲۹ سال، فساد اقتصادی است. علت عدم پرداخت حقوق کارمندان و کارکنان دولتی، فساد اقتصادی است، علت ناتوانی در تامین یک آینده  حداقلی برای جوانان و فرار مداوم آنها از کردستان، فساد اقتصادی است،...

ورد زبان همه هم هست که تنها تخصص مشترک تمام مسئولین حکومتی در کردستان عراق، دزدی و دزدی و دزدی است....

نهایتا همین دیروز در مدیای اجتماعی، بحث گرم در جمع فعالین ناسیونالیست کرد، بر سر این واقعیت تلخ بود که مردم  زیر سلطه حاکمان امروز، تاسف دوران صدارت صدام حسین را میخورند...

اطلاعات و اخبار هم به ما میگوید که زیر سلطه اینها، این فقط آب و برق و درمان  و خدمات دوران صدام حسین نیست که از مردم دریغ میشود، بلکه اثری هم از آن تعداد از کارخانه و مراکز صنعتی دوران صدام باقی نمانده است.

 این یادداشت کوتاه نمیخواهد اوضاع فعلی کردستان عراق را تحلیل و علل ناکامی مردم زحمتکش در رسیدن به ارزوهای شان را  ریشه یابی کند. اصلا و ابدا قرار هم نیست از خوب و بد اوضاع، و از مضررات و زیان و ضررهای سی ساله کارگر و زحمتکش بگوید. به عنوان کمونیستی که برای سرنگونی هرچه حکومت این چنینی است، میکوشد، قول میدهم به نسبت توان خود، برای پایداری و طول عمر این حکومت نزد خدای نداشته خویش دعا کنم که اینها بمانند، تا هر فریب خورده  دست خرافات ملی و تبلیغات و هارت و پورت کردایتی به جای باور وعده های دروغین و شیادی های رنگین اینها، بتواند ببیند که تفاوتی بین نوع کرد این حاکمیت با نوع عرب آن، در میان نیست.

بگذار اینها بمانند، البته اگر بمانند، نمونه ای از بهترین دستاوردهای "کرد" برای کارگر و انسان محروم باشند تا با یک مشاهده ساده به هر آدمی با عقل متوسط حالی کند که بین این سیستم حکومتی و سیستم حکومتی همسایگان در کشورهای منطقه، مویی تفاوت وجود ندارد.

بگذار همه ببینند و بدانند که بین این دولت با بقیه دول منطقه، تنها یک تفاوت است؛ اگر آنها دولت عرب و عجم اند، این یکی خالص مال کرد است. نتیجتا این عجم و عرب ضد "کرد" نیست که حتی صنایع دوران حکومت سرنگون شده را هم به نابودی می کشاند، بلکه  تمام دستاوردهای خدمات شهری قدیم، سیستم درمانی و بهداشتی قدیم، سیستم اب و برق قدیم، سیستم آموزش و پرورش قدیم و ... را توسط مسئولین خیلی کرد خویش، از زندگی جامعه جارو، و به جایش جنگلستان "زیبایی" از محرومیت  به کارگر و انسان دردمند، ارائه میدهد.

بگذار همه بدانند، که این نه سرمایه داران  غیر کرد، که سرمایه داران و حاکمان کرد ملت "خودمان" اند که ثروت و سامان این جامعه را برای خود جارو میکنند، درآمدها را می بلعند و دست دزدان عرب و عجم را از پشت می بندند. بگذار همه بدانند که امروز در "کردستان آزاد"، تبعیض  و نابرابری و ثروت و فقر، همه بدون تفاوت، اما به "سبک کردی" کنار هم تلینار میشوند.

بگذار هر انسان محرومی بداند که تفاوت حکومت "کرد" که اسم مستعار ناسیونالیسم و سرمایه داران کرد است، با حکومت عرب و عجم، نه در مضمون و محتوا، تفاوت در زبان شان است. برای کارگر به عنوان تنها طبقه تولید کننده تعمات زندگی، تفاوت فقط و فقط در زبان استثمارگر و سرکوبگر جامعه است. به همین دلیل، آن دستفروش در مصاحبه مشهورش در وسط خیابان، با تلویزیون ان آر تی، در ابتدای مصاحبه اش با دلی مملو از نفرت و کینه از حاکمین، میگوید؛ از" دولت کرد، از پرچم کرد و از سرود کرد" بیزارم، چون اینها 29 سال است به همین زبان و با تکیه بر همین عوامفریبی ها، سلطه ظالمانه خویش بر گرده ما را حفظ کرده اند...

اگر  اینجا و در این فرصت تحلیل دولت و حاکمیت ناسیونالیسم و کردایتی در کردستان عراق هدف نیست، اما جلب توجه کارگر و زحمتکش در کردستان ایران به اوضاع هم طبقه های شان در کردستان عراق و زیر بیرق احزاب کردایتی، مهم است. مهم است کارگر این وضع را بعداز سه دهه حاکمیت دولت کردی ببیند و از خودبپرسد که راستی احزاب هم جنس همین ها در کردستان ایران، با هر پرونده ای که دارند، از برادران عراقی خویش متفاوت ترند؟