جنايت از سر "جنون"، هميشه ممکن است وجود داشته باشد. اما آن نوع جنونى که قربانيانش، از خيابان و خانه تا مدرسه و کارخانه، عمدتا زنان هستند، ديگر جنون نيست، بلکه بيان جنون آميز گوشه اى از عقل حاکم بر جامعه است. (منصور حکمت)
اپیزود اول: رومینا و «عظمت» نظام
به موازات دیپلماسی پشتپرده آمریکا و ایران و رسیدن نفتکشهای جمهوری اسلامی به سواحل کارایب، قتل وحشیانه رومینا دختر ۱۳ ساله تالشی توسط پدرش، بار دیگر نفس را در سینه میلیونها انسان در سراسر ایران حبس کرد. درست همانگونه که شلیک موشکی نظام به هواپیمای مسافربری اوکراینی و کشتار صدها انسان بیگناه بر فراز آسمانهای تهران، چوب لای چرخ عربدههای مستانه و «عظمتطلبانه» نظام و مدافعینش در ثنای "سردار" سلیمانیشان گذاشت، اینبار هم بالماسکه خودنمایی جمهوری اسلامی در دریای کارایب بیش از دو روز به درازا نکشید! ناگهان میلیونها زن در ایران در اعلام همسرنوشتی با رومینا، زبان به انتقاد و بازگو کردن سرنوشت خود زیر سایه سیاه حاکمیت چهل ساله جمهوری اسلامی گشودند؛ ناگهان آبروی نداشته نظام و اسلام دوباره از ته منجلاب بالا آمد و کار بجایی رسید که حتی خودیترین خودیهایشان را مجبور به واکنش کرد؛ از روحانی تا معاون وزارت دادگستری خواستار «مجازات شدید قاتل» شده اند!! گویی فقط پدر رومینا قاتل بوده است!
اما ترور رومینا تنها به عامل پدرش محدود نمانده و ما و میلیونها انسان را به یک دستگاه مخوف کودککشی و زنکشی در جامعه ایران میرساند؛ رومینا قبل از آنکه توسط پدرش به قتل برسد، بار اول توسط یک مرد ۳۰ ساله تحت نام "پسری که دوستش میداشت" مورد سواستفاده جنسی و کودک آزاری قرار میگیرد و بار دوم توسط عوامل حکومت دستگیر میشود و قاضی اجرای حکم ترورش را به پدر واگذار میکند. رومینا قربانی یک نظام سراپا گندیده، پدوفیل و ضد زن شد. در پیشگاه کثیفترین حاکمیت مدافع ستم جنسی دنیای معاصر، سلاخی شد. مثل همیشه در ایران تحت حاکمیت اسلام، فرض بر مجرم بودن زن و دختر خردسال است. قوانین بر این اساس ساخته و پرداخته شدهاند. اصل در این سیستم قضایی بر برائت متجاوزان به زنان است. اگر با جامعهای انسانی روبرو بودیم در قوانین جزایی آن تعدی و تجاوز به جسم و آسایش روحی انسان، خشونت علیه زن و پدوفیلی جرایمی سنگینتر در قیاس با تعدی به حقوق ملکی و اموال خصوصی و دولتی میبود. اما در ایران آنچه مبنا نیست حقوق انسانی، آسایش جسمی و روحی مردم و بویژه زنان و کودکان است. سیستم قضایی و کل دستگاه دولت بر علیه امنیت و آزادی مردم و حقوقشان طراحی شده است. اعدام و قصاص ضمانت اجرایی این سیستم است. بجز این، یکروز "عظمت" چنین نظامی سرپا نگه داشته نمیشود.
نفس یک مورد از این جنایات در حق کودکان و زنان، باید کافی میبود تا جامعه به دفاع و تعرض برخاسته و پاسخ درخوری به این توحش سازمانیافته بدهد. اما ما در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی زندگی میکنیم. جامعهای که قوانین رسمی مملکت مشروعیت بخشیدن به خشونت آشکار، رسمی و سازمانیافته در حق زنان و دختران خردسال است. حکومتی که زن رسما از حقوق انسانی محروم است، تجاوز، بیحقوقی، تبعیض و آپارتاید جنسی، سیاه روی سفید، قانون است. حکومتی که رسما به مردان حق تملک زنان را داده و آنها را ناموس و برده مردان تعریف کرده و هر نوع تخطی زنان از نرمها و سنتهای ضد انسانی را با اشد مجازات پاسخ میدهد. اگر جامعه دست طبقه کارگر و سوسیالیستها بود، فورا جانیان و تجاوزکنندگان دستگیر و محاکمه میشدند، با سنت و فرهنگ و اخلاقیات پوسیده و ضد زن مبارزه میشد و برابری کامل زن و مرد، حاکم میشد.
امروز باید همین کار را کرد. باید در مقابل این سنتهای ارتجاعی، در مقابل ترور زنان و کودکان تحت عنوان «ناموس» ایستاد و باید برای مقابله جدی با این فجایع، حکومت اسلامی را انداخت و بنیادهای سیستمی که چنین قساوتی را ممکن میکند، ویران کرد. جمهوری نکبت اسلامی، با فرهنگ و قوانین ضد زن و ضد کودکش باید از زندگی و مناسبات مردم ایران رخت بربندد. قتل فجیع رومینا یک سند تکان دهنده است. ادعانامه میلیونها زن و دختر خردسال در این مملکت است که آشکار و پنهان مورد تهدید و تعرض جسمی و روحی قرار گرفته اند. کیفرخواست میلیونها زنی است که در اعماق این مناسبات ضد انسانی، حتی زمانی که مورد تجاوز و تحقیر و ترور واقع میشوند، به جرم طرز لباس پوشیدن تا خندیدنشان، برصندلی متهم قرار میگیرند. عاملان ترور رومینا از دولت تا پدر همه مجرماند؛ نفرت انگیز اند؛ باید به پای میز محاکمه کشیده شوند؛ باید کاری کرد که هیچکس جرات نکند به زن و به کودک تعرض فیزیکی و معنوی بکند. باید کاری کرد که کودکان بیدفاع جامعه، حتی در پنهانیترین مناسبات خود با بزرگسالان، از سنگر قوی برای دفاع از حق خود برخوردار شوند و مورد حمایت باشند.
مورد رومینا، ادعانامه محکمی علیه جمهوری اسلامی و همه قوانین و سنتهای ضد زن و ضد کودک آن است. باید این سند را همه جا افشا کرد و باید صف محکمی از انسانهای آزادیخواه و مترقی را در سراسر ایران بر علیه این فجایع سازمان داد. تعرض اسلام و دولت و قانون آن به زنان و دختران که از گهواره تا گور در ایران جریان دارد و بويژه ابعاد دهشتناک تعرض جنسی به دختران خرد سال، تعرضی که یک رکن بازتولید مذهب و فقر و محرومیت میلیونی شهروندان است، تنها و تنها توسط یک جنبش تودهای از پاپین متوقف میشود. این جنبش در ایران بسیار قدرتمند، رادیکال و وسیع است. باید این جنبش را در یک تلاش وسیعتر و سازمان یافتهتر به پیروزی رساند تا انسانیت و حقوق جهانشمول انسان مبنای مناسبات در جامعه شود.
اپیزود دوم: حقوق کودکان در انگلستان
روزنامه گاردین به نقل از «بنیاد حقوق کودک»، گزارشی از رتبهبندی سالانه خود را درباره حقوق کودکان در ۱۸۲ کشور بر حسب امکانات و تواناییهایی اقتصادی که هر کشور دارد، منتشر کرده است که در آن انگلستان در رتبه ۱۶۹ و پس از سودان، عراق، یمن و عربستان در بدترین جایگاه تنزل قرار دارد. رئیس این بنیاد به گاردین گفته است که شرایط اسفبار کودکان در انگلستان که یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان بلحاظ امکاناتی که قادر است در اختیار جامعه قرار دهد و و نمیدهد، تنها نتیجه بحران کوید-۱۹ نیست؛ مشخصا نزدیک به دو دهه است که ریاضت اقتصادی تحمیل شده به مردم انگلستان توسط دولتهای محافطهکار و تاچریست و حمله به سطح رفاه و خدمات اجتماعی مردم، عامل اصلی تنزل موقعیت انگلستان در خصوص حقوق کودکان است. حقیقت این است که یک جنگ خاموش و اعلام نشده از ایران تا انگلستان، از آمریکا تا سوریه و آفریقا که قربانیان ردیف اولش کودکاناند در تمام این مدت در جریان بوده است. میلیونها کودک به انحا مختلف قربانی سودجویی، ریاضت اقتصادی، تجارت سکس، میلیتاریسم، فقر، مذهب و رسم و رسوم عقب ماندهاند. اين جهانی است که نه توسط خدا و سرنوشت، که توسط بشر براى کودکان ساخته شده است. تباهی هولناک و ميليونی کودکان، واقعيتی تلخ اما اجتناب پذير است. اين جهان قتلگاه کودکان است. اما این سرنوشت محتوم آنها نيست. تقدير، مصيبت آسمانی و خدا در اين میان کارهای نیستند. بیاد بیاوریم که تنها يک فقره قتل عام نقشهمند و آگاهانه کودکان محصول اجرا يکی از مصوبههاى سازمان ملل بود. تحريم اقتصادى عراق در دهسال اول اجرايش، بيش از پانصد هزار (نيم ميليون) کودک زير پنج سال را به قتل رساند! و این در حالی است که با خرج تنها یک ناوگان اتمی انگلستان ميتوان میلیونها کودک را در مقابل اين مصائب حفظ کرد! يک فقره ديگر، ترورهاى نقشهمند مذهبی - ناموسی است. احکام اين قتلها از پيش صادر شده است. مثل کشتار رومینا ۱۳ ساله!
اين نمونهها، آمارها، ارقام و شواهد، تنها جلوهاى از سيماى جهانی را پيشرو میگذارد که بر مبناى سودجویی، استثمار، ستمکشی، خرافه، تبعيض، و مذهب بنا شده است. معماران اين بناى توحش ضد کودک، صاحبين سرمايه و دولتهايشان هستند. بناى توحشی که اولين و بیدفاعترين قربانيان آن، کودکان هستند. کودکان شايسته يک دنياى بهتر، انسانی، امن و مرفهاند. جهان وارنه معاصر را میتوان و بايد بنفع کودکان بر قاعدهاش نشاند!