به نظام کاپیتالیستی موجود که هیچگاه در تاریخ بشر تا این درجه  در هر “دم و بازدم” گندیدگی و تناقضش،  نه تنها با زندگی میلیاردها انسانی که بیش از دو قرن است  در چنگال فقر و محرومیت و جنگ های جهانی و بمب اتم و تخریب آن اسیرند که ناخوانایی و دشمنی اش  با زیست و حیات کره خاکی، با بقاء آب ها و جنگل ها و ماهی ها و درختها و محیط و منابع زیستی، را در مقابل بشریت نگذاشته بود رضایت دهید!  چرا؟ چون خانم آلیسون شریگر،  “اقتصاددان” و ژورنالیست “ طرفدار این هیولای نابود کننده، میگویند که “رضایت دهید”!  چرا؟ چون “سوسیالیسم شدنی نیست”! “چرا سوسیالیسم شدنی نیست”*، عنوان مقاله آلیسون شریگر است که ۱۵ ژانویه  امسال در مجله “فارن پالیستی”، منتشر شده است.

خانم شریگر در این مقاله تلاش میکند که بین دو گرایش در  جوامع غربی: یکم در مقابل “چپ” غربی طرفدار درجه ای از عدالت اجتماعی و خواهان مهار زدن بر افسار گسیخته سرمایه و “اقتصاد بازار آزاد” و اعمال درجه ای از کنترل توسط دولت، یعنی در مقابل امثال “کوربین” در انگلستان و “سندرز” در آمریکا که نگاهی به زندگیهای فلاکت بار محرومین و طبقه کارگر دارند، محکم “مقاومت” کند. و دوم  برای “اصلاح و بهبود حال” نیروهای راست افراطی طرفدار “اقتصاد بازار آزاد”، که امروز مرعوب هیولای مخلوق خودشان شده اند و به فقدان مدل رشد اقتصادی،  به بن بست و بی پاسخی نظام  شان،  یکی پس از دیگری اعتراف میکنند، “راه میان بر” و “اصلاحاتی”  نشان دهد!

او مختصرا معتقد است که با وجود همه “معایب و معضلات”، که او آنها را نه ناشی از خصلت نظام اقتصاد کاپیتالیستی که  ناشی از “بی ثباتی اجتماعی” و تحرکات پیامد آن یا در واقع ناشی از فشار  جنبشهای اعتراضی از پایین میداند و در این راستا  از جمله با اشاره به “برکزیت” بعنوان ضربه مهمی به اقتصادی که در غرب به اعتقاد او شانس “بلند شدن” مجدد را داشت اشاره میکند و میگوید که: از نظر اقصتادی “کاپیتالیسم هنوز “بهترین” راه است.  با سه فاکتور: یکم، مواجه با ریسک و  “قبول خطر”،  دوم، تقویت “نوآوری” (خلاقیت) و سوم “بهروری”، “کاپیتالیسم هنوز بهترین راه” است.

بررسی این سه فاکتور که اساسا مقایسه  ای بین سرمایه داری دولتی با سرمایه داری اقتصاد بازار آزاد است،  کاملا دفاعی و رو به گذشته و با شاخص های بررسی های خود اقتصاد بورژوایی، بی مایه و سطحی است. بررسی که  ناتوان از ایجاد کمترین سطح تماسی نه با ریشه که حتی  با جوانبی از معضلات و مصایب اقتصاد تولید  بر مبنای سود،  چه دولتی چه خصوصی، است.

با این وجود در دل هیچیک از این فاکتورهایی که زمانی در دوران “جنگ سرد” و جدال با کمپ “سرمایه داری دولتی” به اصطلاح برگه برنده در رقابت جهان دو قطبی بود، مطلب “فارن پالیسی” امروز حاوی کمترین راه خروجی از بن بست و بی افقی “راه رشد” است.  برای حفظ همین درجه از سودآوری، و راه مقابله با ترکش های عظیم سیاسی و اجتماعی و سیلآب و باطلاق مصائبی که آفریده اند،  فاقد کمترین راه برون رفتی است.

می گوید طب را خصوصی نگاه دارید، اما تعدیل کنید! دستمزدها  و مسابقه  برای بکار گیری و استثمار کار ارزان،  را کنترل نکنید!  اما کمی “منصف” رفتار کنید! همه خدمات اجتماعی و درمانی را خصوصی نگاه دارید، اما کمی هم بفکر تعدیل باشید. این توصیه ها، بیش از آنکه راه حل اقتصادی باشد، موعظه کشیشان کاپیتالیست است که میخواهد دعای آخرت خود را  بدرقه راه جنازه ای که روی دست شان مانده است، کنند. “رشد اقتصادی کاپیتالیستی”، امروز بیش از هر زمانی با حیات کره خاکی در تناقض است. این را خانم شریگر سعی میکند که دور بزند و دعای هنوز “راه آخرت خوش” با ما است، چرا که “سوسیالیسم” شدنی نیست را در گوش مریدان سردهد.

او بشدت اکراه دارد که از تخریب عمدی محیط زیست،  توسط کارکرد تولیدی کاپیتالیستی نامی ببرد. به اکراه به آن بعنوان تغییرات اقلیمی و آب و هوایی، ظاهرا خارج از اراده انسان،  اشاره ای دارد. در واقع طرفدار ادامه استفاده افسار گسیخته از نیروی کار ارزان و بی حق و حقوق، و مقابله با همگانی شدن طلب و بهداشت و مخالف کنترل ساعت کار و تعیین حداقل دستمزد و طرفدار تداوم استفاده از  “سوخت فسیلی” و جلوگیری از استفاده از “انرژی‌های تجدیدپذیر” است. موعظه میکند که نگران نباشید، “سوسیالیسم شدنی نیست” پس زنده باد بکار گیری  هرآنچه که بتوان آن را سریع و به مقدار عظیم در رقابتی افسار گسیخته،  به سودآوری  رساند!

نویسنده “فارن پالیسی” میگوید که مصايبی که نظام سود و سودآوری بر سر کره خاکی آورده است، از فقر و گرسنگی میلیاردی تا جنگ ها و تخریب های قاره ای و  تولید “گازهای گلخانه ای” و تغییرات آب و هوایی، هنوز“بهترین” انتخاب بشریت است. 

تخریب محیط زیست،  نه آنطور که برخی از “طرفداران” افراطی محیط زیست یا “مصلحین اجتماعی”  میگویند محصول “بشر بطور کلی” یا محصول “انسان مصرفی” یا “مصرف بی رویه” یا “حرص و ولع” برخی از بنگاههای تولیدی و اقتصادهای بزرگ و جهانی، که مستقیما محصول مناسبات تولیدی است که در آن به بخش کوچک و “اپسیلونی”  از ساکنین کره خاکی امکان می دهد که هرآنچه را که بتواند،  به منظور تولید سود به کار  و “بهروری” بگیرد! بدنبال کسب سود، بدون کمترین “اخلاقیاتی” عمل کنند!  از آب و هوا و نیروی خلاقه فیزیکی یا فکری بشر، تا ارگان های زنده یا مرده، تا سعادت و رفاه و مسکن و شادی و سکس و هنر، همه چیز در این مناسبات بعنوان  کالایی برای مبادله و کسب سود، روانه بازار میشود.  نیروی فعاله این پروسه استثمار و تخریب همگانی هم، قدرت فیزیکی و فکری بشر میلیاردی است که در کره  خاکی تماما در انقیاد کامل اقتصادی قرار گرفته است و تا بشکل “برده مزد” تا “جان در بدن”  دارد کار کند و آنقدر بخورد که بتواند زنده بماند و فردا در چرخه تولید باز استثمار شود.  نویسنده “فارن پالیسی” می گوید این “بهترین” گزینه بشریت است،  نه به این دلیل که گویا راه برون رفت و میان بری برای تخفیف مصايب سرمایه دارند! بلکه به این دلیل که طبق آرزوهای ایشان” سوسیالیسم شدنی نیست”! از این اعتراف به شکست و بن بست و بی جوابی، صریح تر نمی توان پیدا کرد.

مطلب خانم شريگر دفاعیه ای است که بیش از آنکه در مورد “شدنی نبودن سوسیالیسم” باشد،  گویای این واقعیت است که امروز برای مهار زدن بر هردرجه از توحش و خسارات و مصایب سرمایه، برای مقابله با هر گوشه ای از مصايب کاپیتالیسم باید سوسیالیست بود و پرچم سوسیالیسم را بلند کرد. این مقاله نه در مورد سرمایه داری دولتی و بازار آزاد، که در مورد حقانیت سوسیالیسم بعنوان تنها ابزار مهار هیولای مخوفی است که بشریت را به لبه پرتگاه نابودی کشانده است. سوسیالیسم بی تقصیر است! کاپیتالیسم از خطر، فشار، حقانیت آن در امان نیست! گریز از احساس سنگینی شبح آن، ممکن نیست! این جوهر کلام نویسنده “فارن پالیسی” است.

پژواک این دفاعیه در مقابل مدل اقتصاد سوسیالیستی، را در طیف نویسندگان راست افراطی و آنتی کمونیستی ایران، میتوان در مقاله اخیری که رادیو فردا منتشر کرده است، دید. پژواکی که به موازات عقب ماندگی راست ایران و خصلت “آنتی کمونیستی” غلیظ و آشکار آن،  که هنوز در فضای سه دهه قبل و  تبلیغات جنگ سرد به جای مانده است، امکان هرگونه دیالوگ جدی با “متفکرین” و “قلم زنان” آن را غیرممکن میکند.

 مقاله “دیکتاتوری کمونیستی و جنایت‌های تاریخی”**  نوشته وحید وحدت حق،  نویسنده، “روزنامه‌نگار و پژوهشگر مقیم آلمان”، که ۵ بهمن امسال در سایت رادیو فردا منتشر شده است،‌ از نظر فقر استدلال و عقب ماندگی، شاید یکی از نمونه های برجسته باشد. دو دهه از تبلیغات هالیودی جنگ سردی گذشته است. همه ارشیو ها و اتهامات مربوط به اتحاد جماهیر شوروی، و داعیه های جنگ سردی را خود کمپ پیروز بایگانی کرده است! گاها از انتشار مجدد آنها، ازغلظت دروغ ها و آمارهای ساختگی و پروپاگاندها و ادعاهای بی پایه تولیدات شان، سرباز میزنند.  اما آقای “وحدت حق” برای مقابله با شبح کمونیسم و سوسیالیسم در ایران، که فشار آن را بشدت احساس میکند، حرفی جز دست بردن به کیسه آن تبلیغات نخ نما بی پایه و تاریخ ها و آمار خود ساخته  ندارد.

ما مفتخریم که به ایشان اعلام کنیم که برای ما،‌ همچون هشتاد میلیون مردم ایران، برای طبقه کارگر و زنان و مردانی که امروز رفاه و ازادی و شادی و امنیت را جز با تعرض به پایه های نظام کاپیتالیستی “بهترین” انتخاب “فارن پالیسی”، همراه با چاشنی مهوع تبلیغات جنگ سردی “رادیو فردا”، سوسیالیسم تنها انتخاب است! 

شبح پیشروی تعرض انقلابی که در خاورمیانه علیه اصلی ترین قدرت های کاپیتالیستی و نمایندگان بومی شان در ایران و عراق و لبنان  براه افتاده است، احساس میشود! شبح قدرت نیرویی از پایین که  طبقات حاکم حافظ این نظام سرتاپا گندیده را  به مصاف رودررو برای رفاه، آزادی، برابری و عدالت اجتماعی کشانده است، را هم نویسنده “فارن پالیسی” و هم “رادیو فردا” بی تردید احساس میکنند.

پیشروی و پیروزی این جنبش در ایران و عراق و لبنان، بی تردید نسخه ها و روایت های واقعی تری از سوسیالیسم در غرب را روی میز طبقه کارگر  و مردم محروم در غرب قرار میدهد. تا با دست بردن به ذخایر عظیم جنبش سوسیالیستی در غرب، مارکس و انگلس را بکار گیرند و در هر کشور، با اجازه  “پژوهشگر“ رادیو فردا، “لنین” های خود را برای پراتیک کردن کمونیسم در جهان معاصر،  و با فاکتورهای جهان امروز، در مقابل صحنه بگذارند.

۲۹ ژانويه ۲۰۲۰

۹ بهمن ۱۳۹۸

 

*WHY SOCIALISM WON’T WORK

https://foreignpolicy.com/2020/01/15/socialism-wont-work-capitalism-still-best/

**دیکتاتوری کمونیستی و جنایت‌های تاریخی

https://www.radiofarda.com/a/communist-dictatorship-and-historical-drama-crime/30396692.html