مجلس یازدهم که به اعتراف حاکمیت انتخاباتش پایینترین نرخ مشارکت پس از انقلاب ۵۷ را داشت رسما آغاز به کار کرد. انتخاباتی که پیروزی "اصولگرایان" بر "اصلاحطلبان" و "تسخیر مجلس" نتیجه آن بود. "پیروزی" که از همان لحظات اول زیر اعتراضات وسیع و تودهای علیه حاکمیت، زیر خشم و نفرت مردم از کشتار عزیزانشان در آبانماه و سقوط هواپیمای اوکراینی در نطفه خفه شد و "ماتم شکستی" با کمترین توجه و تاثیر در جامعه را به همراه داشت.
نه کشمکش چند ماهه جناحها بر سر آینده خود پس از انتخابات، نه بحران هویتی"اصلاحطلبان" و کرکری خواندن "اصولگریان"، نه حمایت بیچون و چرای "رهبر" و فراخوان "اولویت به معیشت طبقات ضعیف"، نه شاخ و شانه کشیدن تقوی که "وکیلالدوله نیستیم، معاند الدوله هم نیستیم، بلکه یکپارچه پشت سر رهبریم" و نه امید "اصلاحطلبان" به "نبرد قدرت در مجلس" و نوید "اصولگرایان در مقابل اصولگرایان" و داغ نگاه داشتن بازار کشمکش در بالا کمترین توجهی را به خود جلب نمیکند. مجلس یازدهم و آینده آن مسائل، اختلافات و سرنوشت کشمکش جناحها در آن، مانند دولت "اعتدال" و آینده آن، در حاشیه مهمترین مشغلهها و مسائل پائینیها قرار گرفته است. مجلس یازدهم مرده به دنیا آمد!
بالاییها زیر سایه "خطر" سرنگونی و انقلاب مشغول تسویه حسابهای درونی و تجدید آرایش برای دور آتی جدال با مردم اند و پائینیها که بیش از دو سال است اعلام کردهاند برای دستیابی به آزادی، رفاه ، برابری و امنیت، به چیزی جز رفتن کلیت رژیم و بنیادهای آن رضایت نمیدهند، مشغول تجدید قوا، سنگربندی و آماده شدن برای جمع کردن بساط همگیشان اند. مدتها است اصلاحطلب و اصولگرا در کنار "مقام معظم" و سلحشوران سپاه و دولت و مجلس و ... همگی پشت به دیوار اند و راه فراری ندارند!
۲۸ مه ۲۰۲۰