مدتی است که “ویروس کرونا” به ایران رسیده است و نام ایران هم به یکی از رتبه های ردیف اول در لیست جغرافیاهای آلوده در جهان که شیوع شتابان این ویروس در آن نگران کننده است٬ اضافه شده است. موضع سیاسی “مخالف” یا “موافقت” با جمهوری اسلامی و تعلق “جناحی” لازم ندارد٬ قدرت پیش بینی زیادی و “نوکر” بیگانگان یا “سرباز ولایت” بودن نمی خواست و نمی خواهد تا به محض بروز اولین نشانه های این اپیدمی در گوشه ای از جهان٬ اطمینان داشت که شتابان به ایران خواهد رسید و بسرعت گسترش خواهد یافت! چرا که حکومت ایران٬ حکومتی که تمام امکانات و ثروت جامعه را در انحصار و در احتکار دارد و هرکس هم کمترین “توقع” در سطح انتظار “رعیت از ارباب” و “برده از برده دار”٬ “حیوان وابسته از صاحب خود” از مسئولین داشته باشد را یا پشت میله های زندان حبس و یا مخفیانه بر شقیقه ش شلیک میکند٬ شناخته شده تر از آن است که سرنوشت این اپیدمی و خطرات ش نه تنها برای هشتاد میلیون جمعیت ایران٬ که برای منطقه و جهان٬ از پیش قابل پیش بینی نبوده باشد. پذیرش کمترین مسئولیت در قبال تامین یک زندگی بخور نمیر برای هشتاد میلیون نفر چهل سال است که از این هیولا“ زیاده خواهی است”! روزهایی هم که قادر نشده است از بار مسئولیت شانه خالی و از پاسخ گویی فرار کند٬ تنها و تنها به خاطر فشار و زور جامعه٬ زور جنگ حکومت شوندگان با او در همه سطوح و سلسله مراتب قدرت ش٬ بوده است! جلوگیری از اشاعه بیماری و مقابله با زلزله و سیل و طوفان و ریزگردها و آلودگی محیط زیست در ایران همه “سیاسی” و “امنیتی” است و از منظر حکومت باید با آن طوری برخورد کرد که “دشمنان نظام” یعنی مردم نتوانند در مقابل حکومت فرصت عرض اندام بیابند!
از استاندارهای ایمنی زیست در جهان امروز و از “اعلامیه جهانی حقوق حیوانات” بخوانیم که میگوید: “حفظ امنیت حیوانات بر عهده سازمان های دولتی است”! “به حق زندگی تمامی حیوانات باید احترام گذاشت”٬ از هر حیوانی که به انسان وابسته است باید به شایستگی نگهداری و مراقبت گردد”. در کنار این استاندارد٬ در حالی که نگرانی و اضطراب از این اپیدمی و مخاطرات آن سراسر ایران را فرا گرفته است و “سازمان جهانی بهداشت” و “گزارشگران بدون مرز” در مورد خطرات پنهان کاری و اهمال حکومت تهران در مقابله با آن هشدار داده اند٬ در این شرایط عکس العمل خامنه ای و روحانی در مورد رابطه حکومت شان با “حفاظت” از هشتاد میلیون انسان گرفتار در چنگال شان٬ را بخوانید: رهبر جمهوری اسلامی در پیامی همزمان با یک تیر دونشان٬ مضحکه انتخابات شان را به “خطر کرونا” گره زد و با تاکید بر «درخشش مطلوب ملت ایران در امتحان بزرگ انتخابات مجلس» اعلام کرد:« در دو روز آخر نیز به بهانه یک بیماری و ویروس، رسانههای آنها (دشمن) از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشمپوشی نکردند.» رئیس جمهوری هم، در نخستین جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا گفت:«نقشهها و توطئههای دشمنان ما هست که با هراسافکنی زیاد در جامعه کشور را به تعطیلی بکشانند.» ایشان در ادامه نشست روز سهشنبه ستاد ملی مبارزه با کرونا تاکید کرده که “از روز شنبه همه چیز باید به روال عادی خود بازگردد و نقشهها و توطئههای دشمنان موجب تعطیلی کشور نشود.” از مقام معظم که در فکر استفاده سیاسی و تولید “برکت” از “یک ویروس” است برای دامن زدن به تبلیغات مستهجن حول مضحکه انتخابات شان و پوشاندن کسادی مطلق بازار آن٬ تا رئیس جمهور “دولت اعتدال” شان که در فکر فرار از رویارویی با مردم است و مشغول خالی کردن بادگلو٬ همه و همه تلاش دارند که از این فاجعه هم برکت سیاسی برای بقا نظام٬ سرمایه بسازند. باید مشت های گره کرده خود برای فرود آوردن بر سر هردو این مقامات و همه دوستان شان در حاکمیت و خشم برحق خود را٬ برای تعیین تکلیف نهایی٬ نگاه داشت! این درجه از وقاحت و بی شرمی٬ این درجه از دریدگی و به ریشخند گرفتن سلامت هشتاد میلیون نفر٬ تنها و تنها موقعیت پوسیده٬ پوشالی و انگلی آنها در مقابل مردم و در منظر جامعه ٬ را منعکس می کند!
برای حکومتی که بیش از سه سال است نزد هشتاد میلیون نفر٬ نه تنها مطلقا مشروعیتی برایش باقی نمانده است که از حسابرسی٬ خشم و خیزش های پی در پی آنها خورد و خوراک ندارد٬ از امروز به فردا و از این لحظه به آن لحظه٬ خود را به زور سرپا نگاه داشته است٬ حکومتی که میداند رفتنی است و تا همین جا هم زیادی مانده است٬ میداند نمی خواهندش٬ میداند که دشمنان او٬ در صف محرومین و طبقه کارگر٬ زنان٬ معلمان و دانشجویان و پرستاران و بازنشستگان و بیکاران٬ کودکان کار٬ مردم سیل زده و زلزله زده در شهرها و روستاها٬ برای حمله در کمین ش نشسته اند و هر طرفند ش نه تنها آنها را عقب ننشانده٬ که خشمگین تر عزم شان را جزم تر کرده است٬ برای چنین جنازه عفونی “مردم داری”٬ “آبروداری” و بعنوان “مسئول” ابراز وجود جدی کردن٬ ٖ چه “اهمیت” و “فایده ای” دارد! برای این کالبد متعفن و پوشالی نشسته بر پول و اسلحه و زندان و ادم کشی٬ تنها و تنها یک قانون٬ یک منفعت٬ و یک اهمیت٬ وجود دارد. همه چیز٬ به معنی واقعی کلمه٬ در خدمت بقا جنازه پوسیده ش٬ همه چیز در گرو حفظ “امنیت” نظام جهنمی ش! از منظر خامنه ای و روحانی و همه مقامات شان در سپاه و مجلس و وزارتخانه های متعدد٬ وقتی حکومت و نظام نباشد٬ تلاشی کامل جامعه٬ تلاشی جامعه هشتاد میلیونی٬ با انسانها و آب و هوا و طبیعت و حیوانات ش٬ بهایی است که باید پرداخت! اگر بتوانتد و شانس و فرصت ش را بیابند٬ که همراه تلاشی خود٬ جامعه ای بزرگ و با انسانهای بیشمار را به لبه پرتگاه و تلاشی بکشانند! در ایران اگر چهل سال گذشته در خفا و “پنهانی” همه چیز امنیتی بود! اگر در “ملا عام” و “ابراز وجود رسمی” امنیت جهنمی شان را “انتخاب مردم” از چهل سال قبل اعلام میکردند! اگر مقررات سرکوبگرانه شان از تحمیل حجاب و ممنوعیت کاندوم و موسیقی و مصرف مشروبات الکلی و تعیین سهیمه های جنسیتی و برگزاری امتحانات ایدئولوژیک در مدارس و دانشگاه ها تا سرکوب اعتصاب و اعتراض و اعمال حاکمیت اسلام و کنترل مطلق بر هرنوع ابرازوجود اجتماعی و فرهنگی و ورزشی و سینمایی تحت قوانین اسلامی را برای جامعه ایران“طبیعی” جلوه میدادند! امروز که پائین همه پرده های فریبکاری را تماما به قدرت خود دریده است و نظام را بعنوان دشمن مردم لخت و عور نمایان کرده و مورد هدف قرار داده است٬ برای این نظام٬ دیگر جایی برای عوام فریبی٬ “مردم داری” و فریبکاری بر جای نمانده است! سه سال است که علنا و رسما همه چیز امنیتی است و چاره ای جز از ابراز علنی و “بی شرمانه” آن ندارند. پزشک قانونی دستور و نحوه صدور جوازهای مرگ٬ اعلام دلیل پزشکی مرگ و قتل مردم٬ از کشتارهای دیماه و آبانماه و حمله موشکی سپاه به هواپیمای پرواز داخلی تا قتل در زندان ها و مرگ بر اثر نوع بیماری٬ را همه و همه مستقیما و علنا از مقامات امنیت اجازه و دستور میگیرد! معلوم نیست چند نفر قربانی آنفولانزا چند نفر قربانی کرونا شده اند و چقدر امکانات پیشگیرانه در اختیار مردم قرار گرفته است. اعلام این ها٬ همه و هر روز و هر لحظه٬ “امنیتی” است! مطابق مقتضیات امنیت روز و “لحظه ای” نظام میتواند تغییر کند! امروز آمار و اظهارات مقامات در مورد دامنه گسترش شیوع ویروس کرونا هم٬ بسته به منفعت نظام٬ و بسته به حفظ “امنیت” آن در مقابل تعرض پایین٬ هر روز تغییر میکند! در چنین موقعیت انگلی٬ حکومت سر کدام کیسه ذخایر نظام و هزینه های حفظ “امنیت” خود را شل کنند! به بودجه سپاه و بسیج و “ناجا” و دم و دستگاه تبلیغات اسلامی و فیضیه و ریخت و پاش های شان در تحرکات میلیتاریستی در منطقه و خرج مراکز نظامی و سیاسی و مذهبی و دم و دستگاه زندان و حاکمیت شان را٬ دست نمی زنند! چرا که “نظام شان به خطر” می افتد. همه چیز فدای حفظ نظام و جیب های گشاد مسئولین و مقامات آن٬ این اول و آخر استراتژی و تاکتیک امروز حکومتی است که از فردای ماندن خود مطمئن نیست! این ها نه میخواهند و نه میتوانند جامعه را در مقابل هیچ خطری٬ چه نظامی٬ چه تغییرات اقلیمی٬ چه شیوع بیماری و کرونا٬ حفظ کنند! خود یکی از “ویروس ترین ویروس” های جهان معاصراند٬ که به جان مردم در ایران انداخته شدند. تخم آن در ایران٬ چهل سال قبل با بازو و ماهیچه های جریان ضدکارگری - ضدکمونستی روز٬ کاشته شد! انگلی که چهل سال از پیکره جامعه ایران تغذید و رشد کرد! پیکر و قامت بلند و عظیم جامعه ایران را فرسوده و بیمار کرد! و امروز که با مقاوت و جدال تک به تک همه سلول های بیمار٬ دفع میشود و به لبه گور و آخر عمرش رسیده است٬ کمر به کشتن بیماری داد که سه سال است جان تازه ای گرفته است! تا اگر بتواند و فرصت کند٬ مرگ خود را با مرگ بیمار همراه کند! امکان و فرصتی که سه سال گذشته نشان داده است که مردم به سادگی در اختیار انگلی که سراسر پیکر جامعه شان را گرفته است٬ قرار نمی دهند.
نگاهی به لیست ابتکارات و اقدامات جمعی و فردی شهرندان در سراسر کشور٬ برای مقابله با هراس و “پانیک” فلج کننده٬ و برای کمک و همیاری جمعی برای مقابله با این اپیدمی٬ کافی است که نشان دهد که٬ بی اعتمادی برحق مردم که چنان دامنه وسیع و گسترده ای دارد که به هیچ آمار و وعده رسیدگی حکومت و مسئولین اعتماد نمی کنند٬ همراه خود به چه دخالت ها و ابتکارات عظیمی دامن زده است. در دل این بی اعتمادی مطلق به حکومت و مسئولین٬ ما به ازا اجتماعی از پايئن برای فشار به بالا برای اختصاص دادن امکانات براه افتاده است. مردم دست به کار شده اند! خود برای حفاظت از بخش های ضعیف تر و آسیب پذیر تر٬ از کودکان کار تا زندانیان سیاسی٬ در محل های کار٬ کارخانه ها و ادارات و شهرها و روستاها و مراکز تحصیل٬ با ابتکارات بی شمار٬ دست به کار شده اند. باید مجبورشان کرد! امکانات را به زور گرفت! متحد و متشکل در کمیته ها٬ انجمن ها٬ سندیکاها٬ اتحادیه ها٬ مجامع عمومی٬ از طریق شبکه های اجتماعی و... و به هر شکل و در هر سطحی٬ اجازه نداد که فرصت کنند به قیمت ادامه بقا شان٬ جان و سلامت حتی یک نفر را به خطر اندازند. ویروس کرونا و گسترش آن٬ جهانی را به تناسب جغرافیایی که در آن زندگی میکنند٬ به هراس و نگرانی انداخته است. چشم جهانیان به کشف واکسن این ویروس برای کنترل آن است و بنظر میرسد که پروسه کشف واکسن بیش از آنچه که تصور می شد٬ به درازا خواهد کشید. این اپیدمی هم که هنوز ریشه و علت ظهور آن کاملا روشن نیست و تحت الشعاع تبلیغات کمپانی ها و دولت ها و معادلات قدرت و رقابت و منافع آنها است٬ در ایران بیش از هر جای دیگری توسط حاکمیت دستمایه منافع سیاسی شده است. در ایران اعلام اینکه ویروس کرونا در جامعه بروزی داشته است یا نه٬ دستمایه گرم یا سرد نگاه داشتن بازار مضحکه انتخابات میشود! حناح ها و دستجات قدرت در مجلس و وزارت خانه ها و بیت رهبری٬ هرکدام مشغول دوختن کلاه نمدی برای خود٬ از یک فاجعه انسانی در کمین مردم اند! نظامی که زیر فشار انفجارات اعتراضی پی در پی علیه فقر و اختناق و فساد و گندیدگی بر لبه پرتگاه سقوط رسیده است٬ تلاش میکند از این ویروس هم "برکتی" برای پنهان کردن مسئولیت ش در فقر وبی حقوقی و ناامنی و بی امکاناتی اکثریت هشتاد میلیون شهروندان جامعه بسازد و مرگ و خطر گسترش این فاجعه انسانی را هم به تحریم ها و جنگ با آمریکا مربوط کند و برای حفظ خود٬ به قیمت به خطر انداختن جان و سلامت میلیون ها نفر٬ سنگر دفاعی بسازد! این نقطه سازش٬ استفاده سیاسی از ویروس “کرونا” و عواقب مرگبار آن برای مردم ایران را باید و میتوان به نیروی متحد و متشکل خود خنثی و بی اثر کرد. دخالت وسیع مردمی٬ ایفای نقش رهبران عملی و پیشروان و دست اندرکاران مبارزات کارگری و مردمی٬ تنها ضامن حفظ امنیت و سلامت جامعه است. در ایران٬ کاپیتان٬ سکانداران و همه خدمه کشتی٬ به محض تلاطم٬ تلاش میکنند که خود را حفظ کنند! با قایق های بادی پا به فرار میگذارند! سکان و کشتی را رها و بدست امواج سرگردان دریاها و طوفان ها می سپارند! “کرونا” بی تقصیر است! اینجا همه چیز “امنیتی” و قربانی بقا نظام است! تا دیر نشده است باید کاپیتان ها و سکانداران٬ خدمه و پرسنل خود را وارد میدان کرد.
۲۷ فوریه ۲۰۲۰ ۸ اسفند ۱۳۹۸