مصاحبه با سمیر عادل دبیر کمیتهی مرکزی حزب کمونیست کارگری عراق
کمونیست: دامنه و گستردگی اعتراضات وسیعی که از اکتبر تا کنون در عراق در جریان بودهاند به طور قطع قابل مقایسه با اعتراضات پیش از آن نیست. دلایل اعتراضات جاری چه ها هستند، مطالبات مردم چه چیز هایی هستند و چگونه این اعتراضات اینطور گسترش یافتهاند؟
سمیر عادل: این اعتراضاتی که اکثر شهرهای عراق را در بر گرفته است باید از دیدگاه بحران بورژوازی جهانی و آلترناتیو های اقتصادی و سیاسی آن دیده شوند. آنچه که در عراق شاهد آن هستیم توسط جنبش "جلیقه زرد ها" در فرانسه تکرار شد. و همچنین در سودان، الجزایر، اکوادور، شیلی، ایران و لبنان هم دیده شد. سیستم کاپیتالیستی که بر ستم طبقاتی و استثمار سرمایه انسانی استوار است دارد مشروعیتش را از دست میدهد. این سیستم بدون غارت دسترنج طبقهی کارگر و افزایش چرخهی فقر و تنگدستی نمیتواند به حیات خود ادامه دهد. البته تفاوت بین عراق و کشورهایی که ذکر کردم این است که از زمان تهاجم به عراق و اشغال این کشور و سرنگونی دولت آن، بورژوازی هنوز نتوانسته مسئلهی قدرت سیاسی را حل کند. این بحران به قوت خود باقی ماند، تا زمانی که اعتراضات از اوائل اکتبر امسال آغاز شدند و بحران سیاسی را عمیق تر کردند.
بیکاری، فقر و فساد جرقهی این اعتراضات را زد. اعتراضاتی که ما به آن "خیزش اکتبر" میگوییم. طبقهی سیاسی حاکم بیعدالتی و فسادش را به تمام سطوح جامعه بسط داده و عراق را به یک سیستم فئودالی تبدیل کرده که توسط گروههایی متشکل از باند های حزبی و شبه نظامیان جنایتکار اداره میشود، در حالی که میلیون ها نفر زیر خط فقر زندگی میکنند.
بر اساس آمار و ارقام صندوق بینالمللی پول در سال ٢٠١٨ نرخ بیکاری در عراق از مرز ٤٠ درصد گذشته و بیش از یک سوم مردم این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. پیش از اکتبر ٢٠١٩ شهر های زیادی در عراق شاهد تحصن ها و تظاهرات فارغالحصیلان بیکار بود که با سرکوب شدید مواجه شد. علاوه بر این نیرو های امنیتی، با بهانهی "زیبا سازی شهر ها" به دستفروشان خیابانی حمله کردند. نیرو های امنیتی ادعا میکردند که این دست فروشان یا از قوانین شهرداری تخطی کرده بودند و یا از دولت اجازه کار نداشتند. و در همین حال احزاب سیاسی و شخصیت هایشان در خلال فرایند سیاسی کاخ ها و زمین های کشور را بدون هیچ پایه و اساس قانونیای تسخیر کردهاند.
کشور عراق آمادهی شروع خیزش اکتبر بود. به فعالین فراخوان داده شده بود که در روز اول اکتبر تظاهرات مسالمت آمیزی را در میدان تحریر بغداد سازمان بدهند. نیرو های امنیتی و شبه نظامیان با آتش گلوله به آنها پاسخ دادند و تعدادی از آنها را به قتل رساندند. مردم از این عمل نیرو های امنیتی خشمگین شدند و میلیون ها نفر برای اعتراض به خیابان ها آمدند. با وجود حملات شبه نظامیان به مناطق مسکونی و استفاده از تک تیر اندازها بر روی ساختمانها برای کشتن معترضان، مردم شجاع به تظاهرات برای احقاق حقشان ادامه دادند.
کمونیست: بدنهی حاکمیت عراق بر اساس توافقاتِ صورت گرفته بین نیرو های مذهبی قبیلهای/ملی، در یک چارچوب فدرال شکل گرفته است. آیا این نیرو ها و شبکه های مافیایی آنها در بدنهی حاکمیت عراق و یا کشور های منطقه که از آنها حمایت میکنند نقش یا دستی در این اعتراضات دارند؟
سمیر عادل: مطمئنا. جمهوری اسلامی در عراق حضور نظامی و معنوی دارد. او از طریق گروه های شبه نظامی که حامیاش هستند و از طریق مشاوران نظامیاش که نقش بزرگی در کشتار و ربودن مردم دارند حضور دارد. ما همه به یاد داریم که خامنهای از اعتراضات در عراق به عنوان هرج و مرج و خرابکاری یاد کرد. او همچنین گفت که ایالات متحده و اسرائیل پشت این خیزش هستند. حمایت های محلی هم از سوی کشور های منطقه صورت میگیرد، مانند ترکیه از طرف رجب طیب اردوغان و کشور قطر، که اینها برای صدور و حمایت از تروریسم در سراسر جهان و تاثیرشان در حکومت فاسد و جنایتکار عراق شناخته شدهاند. از سوی دیگر آمریکا سعی میکند تحت عنوان "دفاع از دمکراسی" در این اعتراضات ایفای نقش کند، اما در حقیقت سعی دارد از این اعتراضات استفاده کند تا نفوذ خودش در مقابل نفوذ ایران در عراق را بیشتر کند.
کمونیست: شباهت های زیادی بین اعتراضات مردم در عراق با اعتراضات در لبنان و ایران وجود دارد. مردم عراق با اقدام علیه حضور جمهوری اسلامی در این کشور اتحاد خود با مردم ایران را ابراز کردهاند. به نظر شما مسئلهی مشترک اعتراضات در این سه کشور کدام ها هستند و چرا جمهوری اسلامی در عراق به چالش کشیده میشود؟
سمیر عادل: جمهوری اسلامی طبقهی فاسد و جنایتکار بورژوازی در عراق را کاملا حمایت میکند. همهی دولت هایی که از فرایند سیاسی سرِ کار آمدند همه از طریق جمهوری اسلامی مورد حمایت قرار گرفتند. بنابراین همهی نماد های فساد و کشتار کاملا و بدون استثنا توسط جمهوری اسلامی حمایت میشوند. توده های مردم عراق اعتقاد دارند که دلیل بدبختی و فقر، طبقهی حاکم است و بدون حمایت جمهوری اسلامی این طبقه فورا سقوط خواهد کرد. بنابراین در لبنان شبه نظامیان حزب الله نقشی مهم در ادارهی قدرت، که بخشی از سیستم فساد است، دارند. مردم لبنان به این مسئله آگاه هستند که بدون حمایت جمهوری اسلامی از شبه نظامیانِ حزب الله این جریان وجود نخواهد داشت.
به عبارت دیگر رژیم بورژوایی ایران، که توسط دولت ملّا ها نمایندگی میشود، یک سیستم سرکوب و تحمیل فقر و فساد در جامعه است. این زمینهی مشترک باعث شد مردم این سه کشور بندهای بردگیشان، که به واسطهی سرکوب، ارعاب و فقر حکومت ایران بر آنها تحمیل شده است را بشکنند.
کمونیست: در موج جاری اعتراضات، نقش طبقهی کارگر و موقعیت و نقش کمونیست ها چیست؟
سمیر عادل: در دو تاریخ این اعتراضات شروع شدند. موج اول در روز اول اکتبر آغاز و تا روز هفتم اکتبر ادامه پیدا کرد و همانطور که گفتم با یک سرکوب وحشیانه مواجه شد. موج دوم از روز بیست و پنجم اکتبر آغاز شد. دو یا سه روز پس از موج دوم سازمان های کارگری، که در قالب "کنفرانس هفت اتحادیهی کارگری" سازمان یافته بودند، پشتیبانی خود را از اعتراضات و مطالبات مردم اعلام کردند. پس از آن در بخش های تولیدی حساس مانند پالایشگاه بصره، مِیسان و ذیقار، کارگران چندین اعتراض را در محل های کار سازماندهی کردند. آنها همچنین عملیات سرکوبگرانهی دولت را محکوم و تقبیح کردند. اگرچه نقش طبقهی کارگر هنوز به حد اعلای خود نرسیده است. به عبارت دیگر طبقهی کارگر عراق وارد تصمیم گیری بر سر رژیم نشد، یعنی دست زدن به اعتصاب آنگونه که در انقلاب های مصر، تونس و سودان اتفاق افتاد. تلاش های بی وقفهای در جریان هستند تا شبکهای از رهبران، فعالین و کارگران فعال، خصوصا در بخش تولید، شکل بگیرد. این تلاش ها برای تقویت افق رهایی بخش در طبقهشان و ترغیب آنها به دخالت موثر در خیزش، بسیار مهم هستند.
کمونیست: شما آیندهی این اعتراضات و تقابل مردم عراق با بدنهی حاکمیت را چگونه میبینید؟ چه مسائل اساسیای باید مورد توجه قرار بگیرند تا امکان و یا احتمال پیروزی را افزایش دهند؟
سمیر عادل: احتمال شکست و پیروزی همزمان وجود دارند، مخصوصا که میدانیم که طبقهی بورژوای حاکم از تمام جنبه ها، همانطورکه گفتم، توسط ظالم ترین رژیم ها حمایت میشود. در حقیقت، با وجود اینکه این خیزش شجاعت، دلاوری و جسارت را در بین مردم عراق افزایش داده، اما دیدگاه آن تحت تسلط طبقهی بورژوا و سنت های خودش است. اگرچه مردم عراق شجاعت زیادی از خود نشان دادند- شکستن تابوهای و سمبل های مذهبی که که الگویی برای تمام دنیا شد – تمایلات نیرو های مختلف بورژوازی با اندازهی فداکاری ها و سطح مقاومت توده ها برای برخورد با ماشین سرکوب متناسب نیست.
قدرت این اعتراضات را میتوان از کاربرد آنها شناسایی کرد. این خیزش سه نکته دارد. اولین و مهم ترین نکتهی اعتراضات، ترکیب طبقاتی آن است. ستون این اعتراضات متشکل است از جوانان بیکار، کارگران، کارگران روز مزد، معلمان، کارمندان و زنانی که از حقشان محروم شدهاند. نکتهی دوم، دشمنی و جدایی آنها از اسلام سیاسی در حاکمیت است. نکتهی سوم برچیدن خرافات قومی و فرقهای است.
البته نقاط ضعف اعتراضات هم عبارتند از عدم تمایل توده ها به سازمان یافتن و غیبت یک رهبری متحد کننده، و همچنین دلایل دیگری که الآن مجال آن نیست که دربارهشان حرف بزنم.
فقدان رهبری در نتیجهی چند فاکتور به وجود آمده، که به دو مورد آن اشاره میکنم: در طول چهار دهه حکومت حزب بعث، از طریق سرکوب و استبداد و ریشه کن کردن سنت های تشکل و سازماندهی، حکومت از هر گونه آزادی سیاسی و سازماندهی ممانعت به عمل آورد. فاکتور دوم، از دست رفتن اعتماد مردم عراق به هر نوع حزب و سازمانی بدلیل حاکمیت احزاب حاکم و ضدیت آنها با منافع مردم و ناکامی این احزاب در ادارهی این کشور.
بورژوازی قادر بود که از طریق موسسات، مراکز تحقیق و تحقیقات مختلف، یک گرایش ضد سازماندهی را در بین مردم شکل دهد. درنتیجه میبینیم که این خیزش هیچ صاحبی ندارد، یا به عبارت دیگر هیچ رهبری رستگاری بخشی ندارد. شایان ذکر است که در این اعتراضات سه گرایش اساسی وجود دارد: یک گرایش ملی، به معنای عام، و متشکل است از ناسیونالیست ها با وجوه مختلف و بعثی ها. گرایش دوم یک گرایش ناسیونالیستی محلی است که مورد حمایت ایالات متحده است. این جریان توسط "صدری ها"، "عبادی" و "سی.پی.آی (حزب کمونیست عراق)" نمایندگی میشود. گرایشات اول و دوم در یک نقطه به هم میرسند و آن این است که هردویشان یک برنامهی کاری دارند که مستلزم انحلال دولت، اصلاح قانون اساسی و انتخابات زود هنگام است. گرایش سوم که ضعیف است اما وجود دارد، گرایش مترقی و کمونیستی است. این گرایش به دنبال رادیکال تر کردن این اعتراضات و خالی کردن زیر پای دو گرایش دیگر است.
دومین ضعف این اعتراضات این است که طبقهی کارگر تمام و کمال درگیر این اعتراضات نشده است. طبقهی کارگر میتواند از طریق توقف فرایند های تولید، خصوصا در زمینهی انرژی و به طور ویژهتر تولید نفت، بورژوازی را فلج کند. اگر طبقهی کارگر به این صورت در اعتراضات شرکت میکرد، منجر به تبلور یک حرکت انقلابی میشد و افق های رهایی بخشی این طبقه بر کل خیزش سایه میانداخت. بنابراین ما با تمام توان و انرژی تلاش میکنیم افق های رهایی بخشی و انقلابی طبقهی کارگر را تقویت کنیم تا این طبقه بتواند رنگ خودش را به اعتراضات بزند. این مهم از طریق تعمیق رادیکالیسم و آزادی اعتراضات از جنبه های مختلف قابل دستیابی است. برخی از این جنبه ها عبارتند از کشمکش برای قدرت و آلترناتیو سیاسی، تلاش سرسختانه برای ایجاد رهبری میدانی در میادین عمومی و جاهایی که اعتراضات دست بالا را پیدا میکنند، تلاش برای ایجاد کمیته ها در محل های کار و محله ها. ما همچنین یک نشریه داریم که دو تا سه بار در هفته چاپ میشود و منعکس کنندهی سیاست های ماست، در کنار چندین فعالیت دیگر.
در پایان باید بگویم که ما معتقدیم که استعفای دولت عبدالمهدی یک پیروزی برای توده ها در نخستین نبردشان بود، اما همانطورکه گفتم برای تمام کردن جنگ به نفع خودشان اقدامات بیشتری باید صورت گیرد.