ملا بختیار در یک برنامه تلویزیونی و بدنبال آن در معرفی کتابش، به جرم ها و جنایاتی اعتراف کرده که رهبری حزب مطبوعش در آن سهیم است و بخش عمده ای از این جنایات را هم به شخص نوشیروان مصطفی منتسب نموده است. بخش های ابتدایی این اعتراف، از سرکوب مخالفین سیاسی و جنگ با آنها، تا زندانی کردن و کشتن اسرا و اقدام به ترور در شهرها، تا سرکوب و به قتل رساندن دختران و پسران عاشق، تا اسکورت ارتش دولتها و سهیم شدن در بمباران شیمیایی و انفال، تا تلاش برای منفجر کردن لوله های نفت و سدها، از همدستی با دولتها و توطئه چینی تا پیمان ها و توافقات سری… و جنایات دیگری را آشکار ساخته است. گرچه از بخش اعظمی از این جرمها که ملا بختیار به آن اعتراف کرده، مردم در کردستان کم و بیش  خبر دارند و در باره آن شنیده اند، اما آشکار شدن اینها از دهان کسی که خود یکی از کاراکترهای مجرم در آن تاریخ است و هنوز هم در رده های بالای یكی از احزاب صاحب قدرت، دارای پست و مقام است

، می تواند اعترافی مستند باشد به کارنامه ای سیاه از کشتار و پاکسازی انسانها، که جنبش کردایتی در تاریخ سپری شده خود مسبب و حامل آن است. جنبشی که با سوار شدن بر ستم ملی که از طرف رژیم عراق بر مردم کردستان تحمیل گردیده بود، توانست رنج و زندگی چندین نسل و جان هزاران جوان مبارز در کردستان را قربانی کرده و به اسم مبارزه و رهایی ملی آن را دستمایه جنگی بی انتها کند، تا طبقه بورژوازی و سرمایه داران کرد را به قدرت برساند و کنترل بازار و سرمایه را به دست بگیرد. بدون شک کارنامه این جنبش که الان ملا بختیار صفحات سیاه آن را ورق می زند، گرچه بخش بیشتر آن به حساب اتحادیه میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق نوشته می شود، اما در واقع تمام آن احزابی را شامل میشود که کردایتی و ملی گرایی را همچون مدالی به سینه زده اند و در زیر لوای خرافه هویت قومی و حق و حقوق ملت کرد، گرز بورژوازی کرد را می چرخانند. این جرم و جنایات نه تنها ناسیونالیسم و کردایتی را بی آبرو می کنند بلکه احزاب و سران آنها را در رده  مجرمان قرار می دهد.

کارگران و زحمتکشان کردستان زمانی که به این تاریخ و به این کارنامه پر از جرم ناسیونالیسم کرد و احزاب آن نگاه می کنند و آن را با درد و رنج های سه دهه زندگی خود در زیر سایه حاکمیت بورژوازی کرد می سنجند، خود را در میان سریالی از اتفاقات و جنایات روئیت می کنند که لبریز است از سرکوب و آدم کشی. از جنگ داخلی و آوارگی، از اتفاقات شانزده اکتبر، از ترور و ربودن زنان و روزنامه نگاران تا قتل عام کمونیستها در روز روشن، تا ضرب و شتم معلمین و دست درازی به مردم معترض و زندانی کردن آنها و دهها مورد غیر آشکار دیگر… تمام اینها در سایه حاکمیت و قدرت احزاب ناسیونالیست کرد، نصیب مردم کردستان شده اند. علاوه بر این مردم کردستان زمانی که زندگی سه دهه خود را بازنگری می کنند، تاریخی از غارت و فساد و ظلم و استثمار را می بینند که چگونه زندگی امروزشان را درگیر بیکاری و فقر و کمبود و هزاران درد و بدبختی دیگر کرده است. امروز این مردم آن حقیقت اجتماعی را می بینند که ثمره قدیمی و جدید جنبش ناسیونالیسم كرد، چیزی بیشتر از این که یک اقلیت مفتخور و غارتگر را با تکیه بر نیروی میلیشیای حزبی و خرافه کردایتی، قدرت را قبضه کند و هم در بغداد سهیم شود و هم دسترنج کارگران و زحمتکشان را در گلوی شرکتها و بازرگانان بریزد و در اینجا هم بهشتی برای اقلیتی سرمایه دار کرد و جهنمی برای اکثریت جامعه برپا کند، نیست. تمام این حقایق ثابت می کنند که ناسیونالیسم و جنبش کردایتی، نه تنها از هرگونه خصیصه آزدیخواهی و برابری طلبی و انسان دوستی تهی است، بلکه دقیقا در جهت مخالف اراده و توقعات و آرزوهای مردم کردستان در رسیدن به یک زندگی آسوده و شایسته انسان قرار می گیرد.

عاملی که حزب گوران ( تغییر) و رهبران آن را در برابر اعترافات اخیر ملا بختیار به دستپاچگی و آشفتگی انداخته و وادار به دست بردن به فرهنگی نازل با بالاآوردن بغض فاشیستی کرده است، این است که ‪قرار بود “پاکیزه بودن نوشیروان‪” را دستمایه ای برای بقاء موجودیت سازمان شان كنند و در عین حال تاریخ پر از جرم و جنایت و شراكتشان در حفظ حاکمیت موجود روتوش بگیرند، که اكنون متعفن بودنش آشکار شده است. اكنون دیگر جایی برای مانور این حزب و همه آن ادعاهایی که پیرامون عدالت خواهی و برتری قانون و دادگاه جار میزد، باقی نمی گذارد. حزبی که رهبرایدئولوژیک آن در کارنامه ای پر از جرم و جنایت، اسم اش در صدر مجرمین قید شده باشد چگونه می تواند عدالتخواه و طرفدار حق و قانون باشد. همچنین اگر این اعترافات ملا بختیار طبق ادعاهای خودش به خاطر حقیقت گویی و عذاب وجدان است و قصد ندارد که کینه توزی و انتقام جویی شخصی خود را مستمسکی برای مقاصد سیاسی امروزش بكند، ساده ترین راه این است که تمام مدارک و اسناد این جنایات را در برابر دادگاه آشکار کند. یك فقره از این جنایات کشتن کمونیستها است، كه نه فقط از منظر ما و مردم کردستان، بلكه بعنوان كسانی كه خود شاهد این كشتار بوده ایم  بعنوان سندی از جنایات بر پیشانی آنها تا ابد باقی خواهد ماند.

اعترافات ملا بختیار همچنین سند دیگری برای محکوم کردن جنبش کردایتی و احزاب آن است. تحقق آزادی و رفاه و پایان دادن به جنگ داخلی و ترور و جلوگیری از تکرار فجایع و جنایات گذشته، تنها از راه جارو كردن این جنبش و پایان دادن به حاکمیت کنونی احزاب جنبش کردایتی ممکن می گردد. حزب کمونیست کارگری کردستان در این عرصه با تمام قدرت برای این هدف تلاش می کند. و هم زمان در رابطه با این جنایات که از جانب ملا بختیار به آنها اعتراف شده است، مردم کردستان را فرا می خواند که در راستای اجرای عدالت و ممانعت از تکرار جنایات حاکمان و احزاب جنبش کردایتی، مبارزه خود را حول این اهداف به میدان بیاورند:

‫۱- دادگاهی تمام کسانی که در تاریخ قدیم و کنونی متهم هستند و در آن جنایاتی که در حق مردم کردستان اعمال گردیده، دست داشته اند. در هر جامعه ای که حداقلی احترام برای قانون و دادگاه وجود داشته باشد، با هر اعتراف جرم صاحبان این اعتراف، باید آنها را به دادگاه کشانده و درباره این جنایات تحقیق شود. تا هیچکس توان دست درازی به زندگی و اعمال جرم علیه شهروندان را نداشته باشد.

‫۲- کسانی که از آنها اسم برده شده است و و معلوم شده که متهم هستند و اکنون هم در دستگاه های حکومتی و احزاب در جامعه دارای پست و مقام هستند باید کنار گذاشته شده و نباید جامعه در دست اشخاص گناهکار و غیر مطمئن باشد. خلع ید سیاسی و اخراج اینها در پستهای خود تا زمانی که اتهام آنها در دادگاهی عادلانه تعیین تکلیف می شود، شرطی است برای سلامتی و امنیت اجتماعی.

‫۳- باید تمام احزاب، بویژه اتحادیه میهنی و پارتی ( حزب دمکرات کردستان عراق) زیر فشار افكار عمومی و مردم آزادیخواه، ناچار گردند که در کشمکش سیاسی دست به اسلحه برای کشتار و تصفیه همدیگر نبرند. احزاب را باید به یک تعهدنامه مجبور كرد، که آزادی فعالیت سیاسی و انتقاد و بیان و حفظ مدنیت جامعه را برسمیت بشناسند و شرط لازم سالم و امن نگه داشتن فضای جامعه را تضمین كنند.

حزب کمونیست کارگری كردستان

۲۶/۹/۲۰۲۰

ترجمه از کردی به فارسی: فرزاد نازاری