به منسابت بيستمين سالروز کمون پاريس
شهروندان زن و شهروندان مرد: بيست سال پيش در چنين روزی، زحمتکشان پاريس همانند يک تن واحد در مقابل حمله ی جنايتکارانه ی بورژواها که تحت رهبری تيرس و يونکرها بودند برپا خاستند. اين دشمنان پرولتاريا وقتی مشاهده کردند که کارگران پاريس برای دفاع از حقوق خود، اسلحه به دست گرفته و متشکل شدهاند، از وحشت به لرزه درآمدند. تيرس می خواست سلاحهای آنها را از چنگشان خارج کند، سلاحهائی که با آن شهامت برضد متجاوزين خارجی بکار برده بودند و می خواستند در آينده با شهامت باز هم بيشتری در مقابله با حملات جيره خواران ورسای مورد استفاده قرار دهند. يونکرها و بورژواها بخاطر غلبه بر قيام کنندگان پاريس، برای گرفتن کمک دست تکدی به سوی پروس دراز کردند و از اين کمک نيز برخوردار شدند و پاريس بعد از يک مبارزه ی قهرمانانه در برابر قدرت نابرابر دشمن له شد و خلع سلاح گرديد.
اکنون بيست سال است که کارگران پاريس بی سلاح می باشند و همه جا به همين منوال است. در تمام کشورهای متمدن، وسايل مادی دفاعی از پرولتاريا گرفته شده است. در همه جا دشمنان و استثمارکنندگان طبقه ی کارگر هستند که تمام قدرت مسلح نظامی را در اختيار دارند.
و اين امر کار را به کجا کشانده است؟
به آنجا که – چون هر مرد به درد بخور وارد ارتش می شود – امروز اين ارتشها - هر چه بيشتر بازتابی از احساسات و نظريات مردم شده اند،
به آنجا که اين ارتشها [یعنی] ابزار اصلی ستم - روز به روز [از نظر دولت] غيرقابل اعتمادتر می شوند. مردانی که در رأس دولتهای بزرگ قرار دارند، از هم اکنون بيمناکانه فرا رسيدن روزی را می بينند که در آن سربازان مسلح از کشتار برادران و پدران خود امتناع خواهند ورزيد.
ما در پاريس شاهد اين امر بوده ايم و ديديم که چگونه جوليوس فری ويتنامی اين جسارت را به خرج داد که مدعی رياست جمهوری فرانسه بشود و امروز در برلین می بينيم که جانشين بيسمارک [کاپريوی]، از رايشتاگ خواستار وسايلی می شود که بتواند توسط درجه داران روحيه ی فرمانبرداری را در ارتش تثبيت نمايد، درجه دارانی که به وسيله ی پاداش پولی خريداری شدهاند و اين از آن جهت است که عده ی زيادی از درجه داران، سوسياليست می باشند!
وقتی چنين موضوعاتی روی می دهند، وقتی حتی در ارتش سايه روشنهای بامدادی ظاهر می شوند، آنوقت پايان دنيای قديم چندان دور نخواهد بود.
اميد است که سرنوشت ها تحقق يابند! اميد است که بورژوازی در حال زوال، کنار زده شود و يا مضمحل گردد.
زنده باد پرولتاريا!
زنده باد انقلاب سوسياليستی انترناسيونال!
ف. انگلس
۲۵ مارس ۱۸۹۱