در دفاع از نان، در دفاع از کرامت انسانی! مردم، خیرات و صدقه بس است، حق و زندگی را از گلوی جمهوری اسلامی بیرون بکشیم!
"رزمایش کمک مومنانه" به حمله سازمان یافته و سراسری به معیشت و همزمان به حرمت انسانی و اجتماعی توده زحمتکش تبدیل شده است. اپیدمی کرونا و استنکاف رسمی دولت از تامین زندگی و سلامتی توده مردم زحمتکش جامعه را با سراسیمگی معیشت روبرو ساخته است. توده زحمتکش ایران در قرق قحطی و گرسنگی و بیماری است. بجای نقشه و مسئولیت و حساب پس دادن، ایران را در بسته های هردنبیل هر از چند گاه خیرات و صدقه غرق کرده اند. میلیونها نفر پس از چند ماه قحطی و قرنطینه چشم به دوره ای به همان اندازه تاریک و نامعلوم برای تامین معیشت باز میکنند، دولت آنها را به کیسه ای سربسته حواله میدهد که شاید چیزی برای جویدن در آن یافت شود. میلیونها نفر در حسرت وسیله دفاع در مقابل بیماری میسوزند، دولت آنها را به ماسک های کذایی "تولیدات" بسیج مساجد حواله میدهد. دولت در مقابل دستمزدها و بیمه بیکاری؛ در زمینه اشتغال و بیمه ها و بهداشت و مسکن از هر مسئولیتی شانه خالی میکند، دولت هر روز بیش از پیش به یک هنبونه دروغ و یاوه سرایی پوست میاندازد، و با سرعتی بیشتر زندگی مردم را به بازیچه مالیخولیای "جهش تولیدی" از طریق "کمک های مومنانه خیران در ماه مبارک" تبدیل میسازد. جامعه ایران، قریب پنجاه میلیون عضو خانواده زحمتکش در "زندان نان" جمهوری اسلامی کورمال، کورمال با تباهی دست و پنجه نرم میکند، حاکمان و طبقه حاکمه، داستان "زحمتکشان عزیز و صبور و سپاسگزار" را در سر میپرورانند. دولت سر گردنه معیشت به کمین نشسته است و در ازاء نان، چاقو به گردن حرمت و کرامت اجتماعی رهگذران سراسیمه گذاشته است.
کمک های ناچیز جمهوری اسلامی، حتی قطره ای در مقابل دریای عظیم نیازهای مردم هم نیست. اینرا خودشان هم خوب میدانند. این دولت در مقابل جبران مافات و غرامت خسارات وارده، در جبران خون بهای کشته شدگان مسئول است. اما خود را به نفهمی میزند. این همه قیل و قال از طرف دولتی است که از بازماندگان جهنم اسلامی کرونا طلبکار است، مردم را شایسته چیز بیشتری از ته مانده بودجه، انتظار بیشتری جز از خیرات و ترحم نمیداند.
امروز در ایران نه فقط نان، بلکه بیشتر از آن شرافت و حرمت انسانی است که خود را به در و دیوار میکوبد. نیاز این مردم هر چقدر هم حاد و ضروری باشد، اما نباید بر حرمت آنها خدشه وارد آورد. از طرف دولت همه این مراسم فقط یک فستیوال نکبت و نفرت زده در خلع ید جامعه از حق و حق طلبی در دوره پس از کرونا است. نیاز این مردم هر چقدر ضروری و حیاتی که باشد، همیاری مستقل مردمی هر چقدر مهم که باشد؛ اما باید و نمیتواند چشم بر دو جنبه اساسی ببندد:
اولا، در حقیقت و بسادگی این دولت وزارت کار، موسسات مسئول هستند که دارند گدایی میکننند، بدون ذره ای شرم وظیفه خود را به گردن مردم میاندازند؛ دریوزگی و بی عرضگی خود را در کمال پست فطرتی بر روی جامعه استفراغ میکنند.
ثانیا، این وضعیت جزیی از بردگی و بی حقوقی کارگران و زحمتکشان جامعه در حکومت سرمایه و در خدمت بهره کشی و استثمار طبقه کارگر است. کمک و همیاری موثر و اساسی ما در تقویت مبارزه مشترک بر علیه دولت، در همبستگی و حق طلبی ما در برخورداری از معیشت، مسکن و رفاه است.
رزمایش و نمایش کمک های خیرات منشانه دهن کجی به نیازهای فوری و حیاتی مردم نیازمند و لگدی است که جمهوری اسلامی به حق و حقوق و انتظارات همه مردم زحمتکش میزند. باید در مقابل آن متحدانه صف بست. صف متحدانه در مقابل تعرض و تحقیر جمهوری اسلامی در گرو شوراهای مردمی محلات متکی به مجمع عمومی است که در آن:
اولا، تمام کمک های ارسالی توسط کمیته انتخابی محل صورت میپذیرد. این کمک ها باید کنترل و بازرسی شود. چندش آور است که درب خانه انسانها انبار تحویل "هر چه آید، خوش آید" فرض میگردد. دولت بیجا میکند، منت ممنوع! اسب پیش کشی بی فایده را باید به کول دولت فرصت طلب بست!
ثانیا، برای دولت کمک های دریافتی ضمانتی است که نیازهای واقعی انسانها را بی اعتبار میسازد. چندش آور است با هر کیسه "اهدایی" انبوهی سجده و تکریم و تسلیم مطالبه میگردد. هر کمک و هر قدم در جهت منافع واقعی مردم محلات را باید با چند قدم در راه همبستگی و اتحاد و حق طلبی ساکنین همراه کرد.
کسی که میخواهد بداد و به درد مردم برسد فکری بحال برق مجانی، کرایه خانه مجانی، سر و سامان فاضل آب محله، یک رختشویخانه عمومی، مهد کودک و ... کند.
مسخره است، در یک چشم بهم زدن هر آنچه از تمدن هست را با یک مسجد و یک کدخدا عوض کرده اند. دوباره بساط بسیج پهن شده است. تمدن و دولت و سازمان اجتماعی جای خود را به وانت باری داده است که میتواند از راه برسد... یا نرسد. معیشت یک باره از دستمزدها و از بیمه بیکاری خط خورد، دولت و وزارت کار و وزارت بهداشت دود شد و هوا رفت؛ رزمایش، آنهم به همت کمک های مومنانه جای آن نشست!
کارگران و مردم زحمتکش!
از هستی و ارزش های انسانی خود دفاع کنیم. نبرد خیزش بنزین، نبرد دستمزدها یک آن دم و باز دم آن جامعه را باز نمیگذارد.
متحد شویم و با تشکیل مجامع عمومی نیروی خود در محلات را متحد کنیم . با حق طلبی خود راه به جلو باز کنیم.