کرونا همه مرزهای جهان را در نوردیده است و هر روز عده بیشتری را به کام مرگ فرو میبرد. بی مسئولیتی دول کاپیتالیستی حاکم بر جهان در قبال این معضل و جان و هستی انسانها بر کسی پوشیده نیست. امروز بشریت از دریچه کرونا و برخورد دولتهای بورژوایی با این اپیدمی، و مخاطراتی که جان و هستی بشریت را تهدید میکند، عمق تعفن و ضدیت آنها با هر نوع انسان دوستی، با حرمت و کرامت، زندگی و هستی انسانها را به شکل زمختی مشاهده میکند.
دولتهای بورژوایی نماینده اقلیتی انگل، که اقتصاد و دارایی جهانیان را قبضه کرده اند، با حمله به سطح معیشت طبقه کارگر و مردم کارکن جامعه، با زدن بیمه های اجتماعی، خدمات پزشکی و درمانی، با تحمیل فقر و گرسنگی و بی امکاناتی، با دامن زدن به جنگ، با تحمیل آوارگی و فلاکت و ناامنی، بخش عظیمی از بشریت را در این دوره حساس با مخاطرات جدی روبرو کرده اند. مردم محروم و اکثریت عظیمی که زیر خط فقر زندگی میکنند، اکثریتی که به بهداشت مناسب، امکانات پزشکی لازم و تغذیه سالم دسترسی ندارند، قربانیان اصلی این ویروس هستند.
در ایران که وضع به مراتب بدتر است. مردم ایران بدون کمترین امکانات پزشکی و درمانی و .... در مقابل خطر کرونا رها شده اند و جمهوری اسلامی در کیسه دارایی های وسیع جامعه را بر روی آنها بسته است. روسای جمهوری اسلامی نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر هر روز توصیه میکنند که مردم در خانه بمانند، بدون اینکه به این واقعیت جوابگو باشند که تامین نان شب و امکانات اولیه زندگی برای میلیونها انسانی که قبل از کرونا هم با فقر کامل دست و پنجه نرم میکردند، بر عهده کیست. ریاکارانه و در نهایت بی شرمی و شقاوت و بیرحمی از هم اکنون مسبب مرگهای چند صد نفر در روز را نه بی مسئولیتی مطلق کل حاکمیت، نه عدم تلاش در حفاظت از جان و سلامت و زندگی مردم بلکه مردم و عدم رعایت نکات ایمنی از جانب آنها اعلام میکنند.
همین حقایق در بسیاری از کشورها مردم انساندوست و عدالتخواه را به همیاری و تلاش برای کمک به هم کشانده است. در ایران نیز از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب انسانهای شرافتمند برای کمک به هم و مقابله با کرونا در تلاشند و انواع ابتکارات را در دستور گذاشته اند. جامعه ایران زیر حاکمیت جمهوری اسلامی و چهل سال بی مسئولیتی در قبال جان و زندگی انسانها، آموخته است که نباید دست روی دست گذاشت و منتظر حاکمیت شد. آموخته است برای مقابله با زلزله و سیل و انواع "بلایای طبیعی" باید به نیروی خود، به انساندوستی خود متکی شود و طی چند دهه گذشته در مقابله با همه "بلایای طبیعی" تجارب گرنبهایی را کسب کرده اند. انسان دوستی، کمک به همنوع، تلاش برای دست در دست هم گذاشتن و معضلات را حل کردن، در این جامعه موج میزند. بی تردید امروز و در مقابله با کرونا، این بزرگترین سرمایه ما است. باید این سرمایه بزرگ را سازمان داد و به بهترین وجه به همیاری همدیگر پرداخت.
در این زمینه بحثها و جدلهای زیادی در میان فعالین این میدان و در میان فعالین انسان دوست و کمونیست موجود است که تلاش میکنم به پاره ای از آنها جواب بدهم.
چه چیزی را سازمان دهیم و با کدام هدف
مبارزه با کرونا و تلاش برای کاهش میزان تلفات انسانی آن ، امروز مهمترین امر هر انسان شرافتمند و آزادیخواهی است. زمانیکه از سازمان صحبت میکنیم تنها مسئله سازمان دان خود به عنوان کمونیستها، به عنوان فعالین اجتماعی و انساندوست در یک شهر و یا محله و محدوده جغرافیای نیست. بحث بر سر سازمان دادن فعالین کمونیست در یک محل یا "فعالین حزبی" برای مبارزه با کرونا نیست. قطعا سازمان دادن نیروی خود امری مهم است، اما بحث بر سر سازمان دادن یک نیروی عظیم اجتماعی و موجود در جامعه برای مقابله با کرونا و دفاع از جان انسانها است. سازمان یافتن این نیرو و دعوت به پیوستن دیگران به آن، وسعت دادن دامنه نفوذ سازمانیافته گروههای همیاری، جمعهای و گروههای مبارزه با این ویروس، گروههای دفاع از زندگی، باید هدف و امر ما باشد. محدود کردن سازمان این نیروی عظیم به فعالین کمونیست، فعالین اجتماعی کنونی که در فاجعه زلزله و سیل و... به مردم نیازمند یاری رساندند، بسیار محدود و کم تاثیر است. کافی است در محلات مختلف از داوطلبین هسته ها و جمعهای اولیه همیاری و کمک رسانی را سازمان داد و به مرور مردم شرافتمند را به پیوستن دعوت و تشویق کرد. قدم به قدم انسانهای دیگر را به این شبکه ها اضافه و در گروههای مختلف کاری با توجه به امکانات و مهارت و تجربه و توانایی داوطلبین استفاده کرد. باید از جایی شروع کرد و کم کم دامنه سازمانیابی از یک محله را به محلات دیگر و از یک شهر به شهرهای دیگر کشاند و این زنجیره عظیم انسانی را به هم وصل کرد. امروز صدها هزار انسان داوطلب این کمک رسانی و انجام کاری هستند که بدون سازمان راه به جای نمیبرند و قادر به پیشبرد کاری موثر نخواهند بود.
هدف اصلی امروز مبارزه با کرونا، کاهش تلفات آن و نجات زندگی مردمی است که بدون کمترین امکاناتی رها شده اند. این گروهها هیچ پرچمی جز پرچم انسانیت و دفاع از جان و هستی انسانها را بر خود ندارند. این گروهها تابع هیچ ملیت و قوم و مذهب و غیره ای نیستند. این گروهها جمع انسانهای شرافتمندی هستند که مستقل از تفکرات فردی و عقیده داشتن و نداشتن به هر دین و آیین و مکتب و مقدساتی، امروز علیه کرونا و برای نجات جان مردم متحد شده اند.
بی تردید گروهها و شبکه هایی که با این نیت تشکیل میشوند باید تلاش کنند، به هم وصل شوند، روابطی تعریف شده میان خود برقرار کنند، همدیگر را کمک و از تجارب هم استفاده کنند، با هم مشورت و همکاری کنند. اینها واحدهای یک جنبش انسانی و عدالتخواهانه علیه کرونا و برای نجات جان انسانها و به این اعتبار هر جای ایران هستند گوشه ای از یک ساختمان و یک شبکه عظیم انسانی و اعضای یک تن واحدند.
سلامتی خود این گروهها
طبیعتا سلامتی این گروهها و اطلاع و آگاهی اعضا آن از چگونگی مبتلا نشدن و به این اعتبار آموزش اولیه آنها، تامین امکانات حفاظتی از خود اولویت اول است. چه برای این کار و چه کمک به مردم، اعضا این گروهها باید آموزش اولیه ای ببینند. برای این کار مستقل از اطلاعات وسیعی که امروز همه جا برای مقابله با ویرس و مبتلا نشدن موجود است، کمک گرفتن از متخصصین، پزشک و پرستار و ... یک امر حیاتی است. این گروهها طبیعتا برای پیشبرد کارخود در کمک رسانی و بالا بردن آگاهی عمومی جامعه به مخاطرات و تبدیل موازین بهداشتی مقابله با کرونا به داده مردم، باید ابتدا خود به این مسائل اگاه باشند. لذا کمک رسانان و یاری دهندگان باید بطور جدی حفظ سلامت خود و امکانات لازم برای حفاظت را در اختیار و به آن مجهز باشند. در شرایطی که مراکز بهداشتی و بیمارستانها با کمبود امکانات پزشکی و پرسنل متخصص روبرو هستند و حاکمیت نیز حاضر به صرف هزینه لازم به این عرصه نیست، تلاش برای اموزش داوطلبینی که سازمان یافته اند از اهمیت صد چندانی برخوردار است.
هزینه ها چگونه تامین میشود؟
در اینکه حکومت کنندگان وظیفه حفظ سلامت و تامین امکانات لازم از هر زاویه ای برای مقابله با کرونا را دارند که به آن تن نمیدهند، شکی نیست که بعد به آن ميپردازم. اما برای تامین امکانات کمک رسانی چه وسایل بهداشتی و چه بسته های حمایتی غذایی برای خانواده هایی که امکان تامین نان شب خود را ندارند، باید به کمکهای مردم در همان جامعه متکی بود. فعالینی که در این میدان کار میکنند، بی تردید امکان تامین بخشی ناچیز از هزینه های این فعالیت را هم ندارند. تامین مالی این گروهها و تامین امکانات مورد نیاز به پول احتیاج دارد و پول را باید از همان مردم شرافتمند در محل گرفت. در آن جامعه کم نیستند انسانهایی که دستشان به دهنشان میرسد و حاضر به کمک هستند، باید جمع آوری کمک از آنها را سازمان داد و این بخشی جدی از کار است. باید راه و چگونگی آن، نوع کمکها از پول تا امکانات بهداشتی و غذایی را سازمان داد. باید در هر محله ای لیستی از کسانی که نیازمند کمک هستند و در این شرایط امکان قرنطینه کردن خود و همزمان تامین مواد اولیه زندگی را ندارند، تهیه کرد و به کمک مردم محل نیازمندی هایشان را تامین کرد.
جلب همکاری و همیاری معتمدین، اشخاص خوشنام و با اتوریته کسانیکه مردم به آنها اعتماد میکنند، از آنها حرف شنوی دارند، در محل، شهر و .... امری جدی است.
اطلاع رسانی، انتقال تجربه
باید مردم را از فعالیتهای خود، از مجموعه اقدامات خود، از موانع و مشکلات خود و از نیازمندی های خود مطلع کرد. باید وظیفه خود دانست که مردم را در هر سطحی و به هر شکلی که مناسب است در جریان کار خود قرار داد. خود این راهی برای جلب توجه آنها، مطلع کردن آنها و دخالت دادن آنها است. این بعلاوه کانالی برای تشویق کردن مردم، بیدار کردن وجدان انسانها، و انگشت گذاشتن بر انسانیت آنها برای همکاری و کمک به اشکال مختلف است.
اطلاع رسانی در عین حال راهی برای اطلاع کل جامعه و استفاده از تجارب مختلف برای پیشروی در این امر و تکثیر این فعالیتها در اماکن و محلات و شهرهای دیگر است. باید تجارب خود و مشکلات و چگونگی رفع آن و همه ابتکارات با ارزش خود را در اختیار همگان قرار داد. باید مشکلات و موانع را با مردم شریک و سهیم شد.
این شبکه ها و این زنجیره انسانی در عین حال به تمرکزی در سطح سراسری محتاج است. تجربه کمک رسانی به زلزله زدگان، سیل زدگان نشان داده است که چنین شبکه هایی روابطی در هم تنیده و پایدارتر ایجاد میکند که میتواند در آینده و در هر واقعه ناگور و همزمان در مقابله با حاکمیت یک نیروی جدی و پایدار را شکل دهد. باید از این تجربه ها آموخت و آگاهانه به استقبال آن، به آگاهانه و نقشه مند کردن این روابط و پایدار کردن این شبکه ها دست زد. وجود یک تمرکز سراسری همبستگی و یک صدایی و قدرت بزرگی را شکل میدهد که از هر زاویه ای و از جمله و امروز در مبارزه با کرونا دامنه تاثیر و حفظ جان انسانها را بشدت بالا میبرد. این مهم امکان مقابله سراسری با حاکمیت جهت تامین مایحتاج عمومی و افزایش امکانات بیمارستانها، تامین دارو و درمان و امکانات بهداشتی و نگهداری و... را و همزمان تامین حداقلی برای زندگی مردم را فراهم میکند.
مسئولیت حاکمیت چه میشود؟
ممکن است این نگرانی ایجاد شود که با این کارعملا فشار از دوش حاکمیت برداشته میشود. نفس تشکیل چنین گروههای قبل از هرچیز مهر بی اعتباری حاکمیت در دفاع از زندگی و امنیت شهروندان خود را دارد. وجود این شبکه ها و جمع و کمیته و گروههای امدادی، خصوصا اگر سراسری شوند و بتوانند طی مدتی یک هاله بزرگ انسانی را حول خود سازمان دهد که قطعا در چنین شرایطی میلیونها انسان مدافع آن خواهند شد، توان و امکان فشار به دولت و همه سخنگویان، ارگانها و نمایندگان محلی آنها را نیز بیش از پیش فراهم میکند. لذا فشار به حاکمیت، طرح توقعات و انتظارات از حاکمیت نه تنها نباید کنار گذشته شود که امکان افزایش آن هم با شکل گیری چنین زنجیره ای انسانی میتواند چند برابر شود.
باید تاکید کرد که این نهادها و گروهها مستقل از دولت و تنها پرچم آنها دفاع از انسانیت و حرمت و کرامت انسانها و حق آنها در برخورداری از یک زندگی امن و انسانی است. تلاش برای گرفتن هر درجه ای از امکانات جامعه که در اختیار مراجع و ارگانهای دولتی از فرمانداری ها تا شهرداری و مراکز درمانی و شورای شهر و... است، نه تنها بلامانع که امری ضروری است. باید تلاش کرد بخشی از امکانات را از زیر چنگ و دندان آنها بیرون کشید و در اختیار مردم قرار داد.
امروز بی مسئولیتی حاکمین و ضدیت آنها با امیال مردم، با سلامتی و حق حیات، با شادی و سعادت اکثریت مردم داده عمومی است. باید این داده عمومی را در همین شرایط ویژه که امکان تجمع و اعتراضات توده ای ممکن نیست به اشکال دیگری پیش برد. فشار به حاکمیت و طرح توقعات مردم در محله و شهر، جمع کردن طومار از مردم محل، نامه اعتراضی و اعلام کیفرخواست های هر بخش از جامعه علیه حاکمیت و بی مسئولیتی آنها، اعلام خواست و مطالبات فوری مردم محله و هر محل کاری، بخشی جدایی ناپذیر از کار است.فضای جامعه را با انواع ابتکارات باید به فضای نفرت و فشار به حاکمیت تبدیل کرد. اگر امکان تجمع اعتراضی موجود نیست، اما اعلام هر روزه کیفرخواستهای بخشهای مختلف طبقه کارگر، معلم، پرستار و دکتر تا مردم محلات، تحت فشار قرار دادن دولت، مجلس و نمایندگان و سخنگویان محلی آنها، برای تامین امکانات جهت مقابله با کرونا، تامین امکانات بهداشتی، درمانی، تامین امکانات کافی برای بیمارستانها و از جمله امکان حفاظت از جان پرسنل مراکز درمانی، تامین هزینه زندگی کسانی که در آمدی چنان ندارند و... به هر شکلی لازم و ضروری است. باید به هر اندازه ممکن و در توانمان باشد، امکانات مورد نیاز را از گلوی حاکمین بیرون کشید و آنها را مجبور به قبول مسئولیت کرد.
اما کل داستان این است که اولا مردم نباید دست روی دست منتظر حکام مرتجع شوند و باید کاری کرد و بعلاوه بخشی از کار ما فشار به حاکمیت جهت مقابله با کرونا و حفاظت از جان مردم میباشد.
ما باید این دوره را با هم و متحد سپری کنیم. دنیا بعد از این دوره و قطعا ایران بعد از کرونا مهر این دوره را بر خود خواهد داشت. مقابله متحد و سازمانیافته امروز ما در مقابل کرونا، تضمین کننده موقعیت بهتر فردای طبقه کارگر، مردم محروم و آزادیخواه در مقابل حاکمیت است. باید برای مقابله با کرونا در امروز و برای ایجاد امکان مقابله قدرتمند و متحد با حاکمیت در بعد از کرونا آماده شویم.
٢٥ مارس ٢٠٢٠