یک هفته قطعی اینترنت کافی بود برای مزدوران جمهوری اسلامی که به سبک خود و با فراغ باز دست به قتل عام و کشتار خیابانی خیزش آبان ماه بزنند. یک هفته ی که حمام خون راه انداخته شد، هفته ای که قلب و شقیقه محرومان و ستم کشان این جامعه که برای خلاصی از بهره کشی و استثمار، در صفی متحد علیه حاکمان زر و زور ایستادند، توسط تک تک سران ریز و درشت حاکمیت مورد هدف قرار گرفت، زخمی ها را از بیمارستانها و مراکز درمانی ربودند، هر تعداد  را تا آنجا که توانستند اعدام کردند و از سرنوشت خیلی های دیگر هنوز اطلاعی در دست نیست. اما وحشی گری و ددمنشی جمهوری اسلامی تا به اینجا خاتمه نیافته، کما اینکه دستگیری های فله ای معترضان و قیام کنندگان  در خیابانها و یورش به خانه ها، خبر از فاجعه بزرگتری میدهد. پیدا شدن اجساد  بازداشت شدگان و ربوده شده ها  در رودخانه ها، سدها، نیزارها و …، تهدید به سکوت خانواده کشته شدگان، بی خبری از وضعیت دیگر بازداشت شدگان، صحنه ناتمامی است که هر روز تا مطلع شدن از وضعیت آخرین بازداشتی به اجراء در میاید.

جمهوری اسلامی  به سیم اخر زده است، راه دیگری جلوی  خود ندارد. میداند که نفس های پایانی خود را میکشد، میداند که هیچ خدا و پیغمبری دیگر قدرت اقناع جامعه را ندارد، میداند که  همه کارتهای بازی اش  سوخته است و چاره ای جز بهم زدن کافه را ندارد. قهقهه مستانه سر دادن دوره بعد از سرکوب هر چند موقتی، اما نشان  پیروزیشان نیست  بلکه ناشی از سیلی محکمی بود  که پایین جامعه و به قول خودشان "امت  مستضعف "  صورتشان را نوازش داد. یک هفته اینترنت را قطع کردید که به خیال خود میتوانید سرکوب کنید، بکشید، سر به  نیست کنید و آب هم از آب تکان نخورد، که حق السکوت بگيريد؟! کور خواندید! آمار قربانیان این دوره یکی پس از دیگری برملا  و به پرونده جنایاتتان اضافه شده است. کسی برای عربده کشی های شما تره هم خرد نمیکند. یک صدا را خفه کنید، صدها صدا بلند میشود، این آمار و ارقام ذره ای در جنایتکار بودن و داعشی بودن این نظام  و همه شما در این قرن نمی کاهد،  ولی به ازای هر قربانی با هزاران شورشی دیگر طرف خواهید شد. خواست سرنگونی جمهوری اسلامی با جمهوری اسلامی متولد شد، زندانی کردن، شکنجه کردن، اعدام و قتل عام کردن، این جنبش را تضعیف نکرد و اتفاقا آبدیده تر، آگاهتر و انقلابی تر کرد.

 

جمهوری اسلامی میداند که مردم ایران توهمی به این نظام ندارند، چهار دهه است که با گوشت و پوست آن را حس کرده اند، کرور کرور اعدامی از زندانهای این نظام تحویل گرفته اند، شلاق سرکوب و ارعاب این نظام  را بر پشت خود دیده اند. بیشمار خانواده ها داغدار شده اند و فرزندان دیگری راهشان را ادامه داده اند؛ اينها میدانند که روی خاکستری نشسته اند که زیرش آتش خشم و تنفر و  عصیان اکثریت آن جامعه  خوابیده است. میدانند که با هر وزش اعتراضي شعله کشيده و روزی فرا میرسد که تار و پود این نظام را به دود می سپارند. کرکری خواندن این و آن نماینده مجلس و وزیر و … در اعتراض به این سرکوب، خود دلیل محکمی است  بر واهمه و ترسی که بر پیکر همه جناح هاي رژيم افتاده است، از فردای خیزش های دیگر میترسند، از انتقام  قیام کنندگان و مجازات کردن تک تک عاملان و نمایندگان جمهوری اسلامی که  برای بقای آن حتی حاضر هستند علیه هم بایستند، به همدیگر جفتک بزنند تا اسباب دفاع از خود در دادگاههای مردمی را از همین امروز فراهم کنند تا مورد غضب و خشم  انقلاب مردم قرار نگیرند.

 

تاریخ  همیشه انگونه نخواهد بود و نخواهد ماند که شما تا دندان مسلح  و با تانک و نفربر صف آرایی کنيد و تهیدستان با سینه های سپر شده در خون بغلتند؛ اينبار تاريخ را ما اکچريت مردم ايران و طبقه کارگر رقم خواهيم زد؛ ما شجاعت و جانفشانی برای زندگی شایسته تر، برای فردای بهتر و رهایی از انقیاد و بردگی را از هم آموخته ایم، ما فرزندان طبقه ای هستیم که مبارزه و عصیانگری علیه نظام اسثتمارگر را نسل به نسل بر دوش کشیده ایم و تا بزیر کشیدنتان از پای نخواهیم نشست. ما آتشفشانی از خشم و عصیان را در دلهای خود داریم، ما خواهران و برادران طبقه کارگر در ایرانیم؛ هرچقدر بکشید، هرچقدر سرکوب و مرعوب کنید، باز از هر خانه و کوچه و خیابانی دوباره ميشکفيم و زمین را زیر پایتان داغ میکنیم. جست و خیز کردنهای امروزتان، پایکوبی هایتان  بسيار بسيار زودگذر خواهد بود.

 

ما کشته های خود را از زیر خاک و اعماق آبها بیرون میکشیم، بر مزارشان جمع میشویم، سرود روز پیروزی را زمزمه میکنیم و پیمان میبندیم که انتقام هر قطره خونی که ریخته شده است را از تک تک سران این نظام خواهیم گرفت. بر هر مزاری پرچمی به قامت تک تک جانباختگان این خیزش از رنگ خون و نقش آزادی و برابری می کشیم و تجدید پیمان می بندیم. بر بلندترین قله های ایران پرچمی به وسعت این قیام  را به اهتزاز درمیاوریم، جهانيان را به انقلابمان فرا ميخوانيم و فریاد زنده باد آزادی و برابری را سر میدهیم.

 

حلقه اتحاد و همبستگی طبقاتی ما با هر قطره خونی که ریخته شود، آبديده تر محکمتر خواهد شد. با هر گروگاني که ازطبقه  ما اسير کنيد، رهبران و آزادیخواهان بيشماري سربلند میکنند، اراده و عزم ما راسخ تر از گذشته برای افسار زدن بر این توحش به میدان آمده است.

 

وریا نقشبندی

18 دسامبر 2019