نویسنده: مظفر محمدی
خالد عزیزی رییس حزب دمکرات کردستان، اخیرا برای شیفت از ترامپ به بایدن به واشنگتن رفت. بد نیست از او پرسیده شود که در مورد مذاکره با جمهوری اسلامی به مامورین دون پایه سیا (CIA) چه توضیحی دادید؟ آیا پاسخ شما همانی است که بطور مکرر به میدیای فارسی زبان از جمله تلویزیون صدای امریکا دادید؟ برای یادآوری خوانندگان، خالد عزیزی در مصاحبه ای با این تلویزیون در جواب مسوول برنامه که پرسید چند بار با ماموران رژیم مذاکره کردید و چه جوابی شنیدید و هدف شما چه بود؟ با لکنت زبان و نهایت استیصال و البته بلاهت، گفت دو بار در اربیل و یک بار در نروژ. اما نتیجه ای نداشت و هدف ما طرفداری از "حل مسالمت امیز مساله کرد" است.
سیاست به کنار ولی حداقل یک جو شعور لازم است که اولا با رژیمی مذاکره کنید که از طرف جنبش های اجتماعی عظیم و طبقاتی سراسر ایران فاتحه اش خوانده شده، دوما گیریم جمهوری اسلامی قبول کرد شما به کردستان بروید و یک پاسگاه ژاندارمری تحویل بگیرید؛ آیا تجربه تاریخ را فراموش کردید که سر فرصت و هنوز آب خوشی از گلویتان پایین نرفته سرتان بالای دار رفته است! یک جو شعور لازم است که بفهمی سر همه ی سردمداران جبهه کردایتی از قاضی محمد تا قاسملو و شرفکندی و همراهان... با همین روش و سیاست تسلیم و باخت و استیصال، هیچی گیرشان نیامد و سرشان بالای دار رفت یا هدف گلوله های ماموران رژیم قرار گرفتند. سوما، خالد عزیزی ها اقلا در مقابل کشته شدگانشان در حمله موشکی رژیم به مقرهایشان هم شرم نمی کنند!
آیا فهمیدن این واقعیت ها کار سختی است؟ ظاهرا برای خالد عزیزی و همکارانش در مرکز همکاری این سرنوشت مقبول و پذیرفتنی تر از نقش اپوزیسیون رژیم بازی کردن است. رژیمی که بیش از چهار دهه است خون می ریزد و از قبل رنج و کار و زندگی و حرمت انسانها ارتزاق می کند و بوی عفونت جسد گندیده اش نه تنها ایران بلکه عراق و فلسطین و سوریه و یمن... را هم فرا گرفته است.
خالد عزیزی و مهتدی و دیگر همکارانشان خواب حاکمیت در کردستان را می بینند و در تخیلات ذهن بیمار و فرسوده شان رویای حکومت کردی را در سر می پرورانند. خالد عزیزی در سودای حاکمیت کردی و شوق "اعدام کردها به دست کردها" است.
"بگذار کرد به دست کرد اعدام شود"! این عفونت کلام یک بیمار مالیخولیایی بی شرم و حیا است. خالد عزیزی این نوچه ی تازه به دوران رسیده در سودای حاکمیت نوع اقلیم کردستان عراق است که خون مردم را در شیشه کرده و کرور کرور داراییهای جامعه را غصب و تصاحب کرده و جوانان بیکار و مایوس از زندگی و فراری از جهنم حاکمیت کردایتی، جنازه شان را از آب گرفته، به خاک مقدس اقلیم کردستان می آورند و در بسته بندی پرچم مقدس کردایتی و سرود ای رقیب ، به گور سپرده می شوند.
مردم کردستان در مقابل سیاست که چه عرض کنم ولی بلاهت خالد عزیزی و همراهانش، از او می پرسند کی و کجا مردم کردستان به شما رای و اجازه دادند که شما بخت برگشته های مفلس و مستاصل، نماینده شان بشوید و بر سر حقوقشان با جمهوری اسلامی مذاکره که چه عرض کنم، گدایی کنید؟ کی؟ کجا؟
باید به امثال خالد عزیزی ها و مهتدی ها و همکارانشان در مرکز همکاری گفت، صراحت و یک ذره شرافت، طلب می کند که با مردم کردستان برای یک بار هم شده رو راست باشید. بگویید و اعتراف کنید که هدف، سیاست و بیزنس تان ربطی به منفعت مردم کردستان یا "حل مسالمت آمیز مساله کرد" ندارد. بین این ادعای تقلبی شما با منفعت مردم کردستان یک دره عمیق است.
سران جریانات کردایتی در مرکز همکاری و خالد عزیزی ها، انگار نمی فهمند که دنیا عوض شده است. مردم کردستان همان مردمی نیستند که چهار دهه قبل بود، کارگرش همان کارگر نیست، معلمش همان معلم نیست، زن و جوانش همان نیست. جامعه عوض شده، مردم در کوران مبارزه ای بی امان و سخت، آبدیده شده و ترس شان ریخته است. توازن قوا بین مردم و دشمنان مردم تغییر کرده است. مردم ایران و کردستان به کم تر از آزادی و رفاه و معیشت و برابری راضی نمی شوند. انگار در گوش خود پنبه می گذارید که مدت ها است، کارگر، معلم، دانشجو و زن و جوانان ایران و کردستان فریاد می زنند دیگر فلاکت را نمی پذیرند!
فراموش نکردیم که هم کیشان احزاب مرکز همکاری در پژاک و به نام " کودار" به جمهوری اسلامی اعلام کردند، به شرطی که این رژیم آن ها را بپذیرد، حاضرند در حل بحران هایش کمک کنند!
پذیرفته شدن توسط جمهوری اسلامی به هر قیمت، لب کلام و هدف کلیه احزاب ناسیونالیست کرد است. اما ادعای کمک "کودار" به حل بحران های جمهوری اسلامی همانقدر جوک است که ادعای خالد عزیزی و همکارانش در باره ی "حل مسالمت آمیز مساله کرد" با این رژیم !
اگر این احزاب با صراحت و بدون پرده، حل مساله خودشان را از رژیم می خواستند به هدف نزدیک تر بودند. نصیحت ما به این قوم مستاصل همین است که بروید مساله خودتان را با جمهوری اسلامی حل کنید! با خودتان، با مردم کردستان و با جمهوری اسلامی رو راست باشید!
خالد عزیزی و همکارانش هر شب با رویای حاکمیت برادر بزرگ هایشان در دولت اقلیم می خوابند و از خود می پرسند مگر ما چه کم داریم، چرا ان ها حکومت می کنند و درآمد میلیاردی به دست آورده اند و ما هنوز در اردوگاه ها مگس می کشیم!
پس بیایید وبا مردم کردستان رو راست باشید و بگویید که امال و ارزوهایتان چیست. ما درد شما را می دانیم. از یک طرف اکثریت مردم کردستان و ایران شرافت شان را و ازادیشان را و رفاه و معیشت و برابری طلبی و خوشبختی شان را با معامله گری شما عوض نمی کنند، جمهوری اسلامی هم روی امثال شماها که کوتوله های بی عرضه هستید حساب باز نکرده است. شما ها اگر یک جو شرافت داشتید صریح و روشن به مردم کردستان می گفتید، دلتان برای پذیرفته شدن و سهم خواهی از جمهوری اسلامی لک زده اشت. می گفتید در سودای سهمی ولو ناچیز از دلارها و ثروت های اندوخته ی سران نظام از قبل رنج و کار زحمتکشان هستید. بگویید می خواهید در کنار جمهوری اسلامی قرار بگیرید تا شاید از پس مانده های خرده ریز سفره شان سهمی به شما برسد. مگر غیر از این است؟
ما و مردم کردستان دست شما را خواندیم. شما حق ندارید اهداف بزدلانه و از فرط استیصال تان را در بسته بندی طرفداری از "حل مسالمت امیز مساله کرد"، بپیچید و به مردم بفروشید. این را مردم از شما نمی خرند. این را جمهوری اسلامی هم می داند. اگر رژیم تصور می کرد شما می توانید مردم کردستان را ساکت کنید و دست بسته تحویل رژیم بدهید، در همه ی این دهه ها یک لحظه هم در پذیرفتن تان صبر نمی کرد. مردم کردستان این را می فهمند. به نفع شما است و قول می دهم اگر با این هدف و ارزوی واقعی و صریح و رو راست به مذاکره با جمهوری اسلامی بروید زودتر به مقصد می رسید و احتمال این که رژیم شما ها را بپذیرد زیاد است. جمهوری اسلامی از شما بهتر فهمیده و مبارزه مردم کردستان علیه رژیم پلیدش را تجربه کرده است. می فهمد که "حل مسالمت امیز مساله کرد" لقمه گنده ای است در دهان شما که نمی توانید مردم کردستان را ساکت و کت بسته تحویل جمهوری اسلامی بدهید.
با خودتان و با جمهوری اسلامی و با مردم کردستان روراست باشید. بیزنس شما ربطی به "مساله کرد" ندارد، به عطش شما و رویای شراکت در حیف و میل اموال جامعه مربوط است. رک و راست بروید و بگویید به شما اجازه بدهند اردوگاه و سلاح هایتان را تحویل بدهید و آماده خدمت شوید. اینطور شاید نانی گیرتان بیاید. وگر نه مردم کردستان مثل همه ی زحمتکشان ایران ازادی و رفاه و امنیت و معیشت می خواهند. زنان در کردستان برابری می خواهند. حتی مذهب و سنی گری در کردستان که شما این روزها آن را باد می زنید، صاحب دارد، ویروس های سلفی چه در قالب طرفداران مفتی زاده و چه امام جمعه های شهرهای کردستان و شیوخ نقشبندی و دراویش و صوفی های بدبخت، لشکر سنی گری در کردستان هستند. انها از شما رو راست ترند. بروید به آنها بپیوندید و در کنارشان و در کنار جمهوری اسلامی یک بیزنس دیگر دایر کنید.
شما ها که همه ی درب ها را زدید، از امریکا و اسراییل و دولت اقلیم تا شیوخ و ملاها... را دستبوسی کردید. شما و احزابتان با شعار مغزهای معیوب و خیالبافی "حل مسالمت آمیز مساله کرد" از جمهوری اسلامی چیزی گیر نمی آورید. جمهوری اسلامی از مردم کردستان از جنبش انقلابی اش و از کارگر و کمونیست و ازادیخواهی و برابری طلبی اش زخم ها بر تن دارد. می فهمد شماها نمی توانید حلال مساله کرد و تسلیم کردن مردم کردستان به این رژیم باشید. رژیم قبل از شما و بهتر از شما می داند که مردم کردستان چه می خواهند. جمهوری اسلامی مردم را می شناسد و شمارا هم می شناسد. در نتیجه، به نام "حل مساله کرد" چیزی نصیبتان نمی شود. شما ها اگر یک جو شرافت داشتید و با مردم و با رژیم و با خودتان صریح و رو راست بودید، می رفتید و تسلیم می شدید. شاید شامل عفو عمومی در بار خامنه ای بشوید... شرافتا این برازنده شما است. مگر تجربه اصلاح طلبان کرد، تشکل کردهای مقیم مرکز، فراکسیون کردها در مجلس اسلامی...، به شما نفهمانده است که به نام اصلاحات و "حل مسالمت آمیز مساله کرد"، چیزی گیرتان نمی اید!
حل موضوعی به نام "مساله کرد" را شما، نه جنب و عرضه اش را دارید و نه سیاست اش را. مردم کردستان و ده ها میلیون کارگر و زحمتکش و معلم و زن و جوان هیچ آشتی ای با جمهوری اسلامی ندارند. جمهوری اسلامی هم هیچ شبهه ای از "اصلاحات" و "مسالمت" را نه در سیاست، نه در اقتصاد و نه در فرهنگ ومناسبات انسانی و حقوق انسان ندارد و با آن بیگانه است. چهار دهه است شمشیر را از رو بسته و از خون مردم ارتزاق و مزدورانش در منطقه را تغذیه می کند.
بروید به نام خودتان به رژیم ملحق شوید. ولی این کار را نمی کنید. چرا که می دانید مردم کردستان با شما چه رفتاری خواهند کرد. به نام مسالمت یا هر چه، با جمهوری اسلامی در کوی و برزن ایران پیدا شوید، به صورتتان تف خواهند کرد.
شما از کدام "حل مسالمت آمیز مساله کرد" حرف می زنید! ما که به تهران حمله نکردیم. ما و مردم کردستان از انقلاب و خواستهای ازادیخواهانه ی انقلاب دفاع کردیم. ما انقلاب کردیم و خواستیم سرنوشت مردم دست خودش باشد. نه تنها در کردستان، در سراسر ایران. اگر همه مردم کردستان ندانند ما که میدانیم و هر عنصر آگاهی در کردستان می داند که ایستادگی مردم کردستان در مقابل حمله نظامی جمهوری اسلامی به کردستان، مطلوب شما نبود. شما در تمام مدت مقاومت، یک چشم تان به تهران و نگاه دیگرتان به کردستانی بود که تصمیم به مقاومت گرفته بود. مقاومت عادلانه مردم کردستان در مقابل لشکر کشی و زورگویی جمهوری اسلامی تصمیم شما نبود، به شما تحمیل شد! کیست که نداند، جنگ تان هم بخاطر فشار برای پذیرفته شدن بود. و این سیاست یا معامله تا به امروز ادامه دارد.
خالد عزیزی چرا نمی آید و به مردم کردستان بگوید در مذاکره با رژیم چه گذشت. شکی نیست شما در جلسه مذاکره تان از انچه که بر جمهوری اسلامی در کردستان گذشت برائت جستید. ولی اگر جمهوری اسلامی ظرفیت و پتانسیل شما را بعنوان نمایندگان ولو بخشی از مردم کردستان می دید شکی ندارم از همان آغاز کار، شما را جدی می گرفت و ژاندارمی در کردستان را به شما می سپرد تا شما کرد را به نام کرد اعدام کنید. این کار را نکرد، جرات این کار را نداشت و روی له له کردن شما برای مذاکره هم حساب باز نکرد. ولی شما درس نگرفتید.
کمونیسم، کارگران و همه ی ازادیخواهان و برابری طلبان در کردستان چه شما در کنار جمهوری اسلامی باشید و شما را بپذیرد و چه در شرایط انقلابی که مردم ایران برای پاک کردن جامعه از نظام پلید سرمایه و دین بپا خاستند، جای امنی برای کیسه ای که شما دوختید و همانطور که برادرانتان در کردستان عراق کردند، ندارد. شما شانسی برای تکرار سناریوی دولت اقلیم کردستان عراق در کردستان ایران، ندارید. باور کنید ندارید.
بروید تسلیم بشوید و قال قضیه را بکنید. این شعبده بازی و بندبازی را تمام کنید. یک روز در بارگاه ترامپ، امروز در بارگاه بایدن. یک پا در عربستان و "سناریوی راسان" و یک پا در کنسولگری جمهوری اسلامی در اربیل. خسته نشدید؟
شرم نمی کنید استیصال خود را به حساب مردم کردستان و "حل مسالمت امیز مساله کرد" می گذارید! بلاهت هم حدی دارد!
دی ماه ۱۴۰۰- دسامبر ۲۰۲۱