مصاحبه رادیو نینا با آذر مدرسی 

رادیو نینا: پس از 15 ماه کشتار مردم بی دفاع غزه، که یکی از خونبارترین جنایات و نسل کشی تاریخ بشریت که توسط اسرائیل و همکاری همه جانبه متحدین آنها  از جمله آمریکا و انگلستان که پس از کشتار 56 هزار نفر که اکثریت آنها کودکان بودند و همچنین زخمی شدن بیشر از 110 هزار نفر و ده ها هزار نفر مفقود و چندین میلیون نفر از مردم فلسطین آواره و ویرانی همه جانبه غزه ، پس از 15 ماه گرسنگی ، بی آبی ، ترس و وحشت از غرش بمب افکنهای اسرائیل با اعلام آتش بس و قطع بمباران و کشتار مردم فلسطین که تا آخرین لحظات ادامه داشت ، موجی از شادی سرتاسر فلسطین را فرا گرفت  و فرصتی شد تا مردم این منطقه  بدنبال جنازه عزیزان خود بگردند و بر ویرانه خانه های خود به سوگ عزیزان خود بنشینند. اینکه اسرائیل پس از این آتش بس بدنبال چیست و آینده مردم فلسطین چه خواهد شد، و چه تضمینی برای ادامه این آتش بس خواهد بود و تلاش ترامپ و نتانیاهو برای تغییر نقشه جغرافیای خاورمیانه و اینکه مردم آزادی خواه و متمدن جهان در کجای این قضایا ایستاده اند، سوالاتی است که در مقابل مهمان این برنامه ،رفیق آذر مدرسی دبیر کمیته مرکزی حزب حکمتیست خط رسمی قرار دارد. 

طی روزهای اخیر بر ویرانه های غزه شاهد معاوضه اسرا از سوی حماس و اسرائیل بودیم، میدیای راست آتش بس را نتیجه سر کار آمدن ترامپ می دانند، با این سوال از شما می خواهم شروع کنم که قصابان غزه اعلام کرده بودند که تا اخرین فلسطینی در غزه جنگ را ادامه خواهند داد، واقعا چه اتفاقی افتاد که اسرائیل مجبور به قبول اتش بس در غزه شد و ترامپ در این میان چه نقشی داشت؟ 

آذر مدرسی:  ببینید به طور واقعی در 15 ماه گذشته همانطور که خود شما اشاره کردید، دینا شاهد یکی از فجیع ترین جنایات تاریخ بشری بود. نسل کشی عریان و کامل مردم بیگناه فلسطین و اساسا کودکان و زنانی که هیچ گناهی نداشتند  بجز اینکه در آن جغرافیا زندگی می کردند و مهر مردم فلسطین و فلسطینی بر پیشانیشان زده شده بود.  15 ماه اسرائیل با اهداف اعلام شده خود که به اصطلاح خلع سلاح بخش نظامی حماس و کوتاه کردن دست حماس  ویا نابوی کامل حماس و بازگرداندن اسرا، این جنگ را علیه مردم فلسطین آغاز کرد. 15 ماه تلاش کرد که نشان بدهند که به اهداف سیاسی و نطامی خودش می رسد. صرف قبول آتش بس مستقل از اینکه آینده این طرح چه خواهد شد و چقدر اسرائیل به این طرح و به مراحلی که در آن مطرح شده پایبند خواهد بود و آینده مردم فلسظین چه خواهد شد، ولی صرف قبول آتس بس از طرف دولت اسرائیل اعلام شکست اسرائیل در رسیدن به اهداف اعلام شده خودش بود. ما بعد از 15 ماه مشاهده کردیم که اسرائیل به هیچکدام از اهداف سیاسی و نظامی خودش نرسید به اضافه اینکه بر ویرانه های غزه مهر بی آبروی و مهر انزوای دولت اسرائیل زده شد. ویرانه های غزه و قتل عام وحشتناک مردم غزه بیشتر از هر چیزی دولت اسرائیل را در چشم تمام دنیا منزوی کرد.  مستقل از اینکه میدیای راست چه می گویند، مستقل از اینکه دول غربی تا چه حد می خواهند در حمایت از دولت اسرائیل و سیاست های فاشیستی شان پیش بروند، مستقل از تبلیغات و هیاهوی که  خود فاشیزم حاکم در اسرائیل می کند، مستقل از همه اینها وقتی که شما امروز به موقعیت اسرائیل نگاه می کنید دولت اسرائیل ،دولتی منزوی تر، ضعیف شده تر در انظار نه فقط مردم جهان بلکه این مردم  با جنبش های خودشان به دولتهایشان تحمیل کردند که اسرائیل را باید بیشتر از همیشه منزوی کرد.
امروز وقتی دولت اسرائیل پابه پای قبول طرح آتش بس به کسانی که در ارتش اسرائیل خدمت کره اند،هشدار می دهد که در سفربه اصطلاح خارجی خودشان محتاط باشند، برای اینکه ممکنه به جرم جنایت بر علیه بشریت در هر کدام از این کشورها دستگیر بشوند، وقتی تعدادی از کشورها اعلام می کنند که ما پرسشنامه می گذاریم برای توریستهای اسرائیلی که ببینیم آیا در ارتش خدمت کرده اند و آیا در جنابات جنگی شرکت داشته اند یا نه ،موقعیت ضعیف دولت اسرائیل را و در عین حال، وضعیت بسیار دردناکی که برای مردم خود اسرائیل به وجود آورده است و تهدیدی که برای خود مردم اسرائیل بوده را نشان می دهد.

در نتیجه صرف قبول آتش بس به نظر من یک شکست جدی در اهداف اعلام شده شان بود. آیا این آتش بس پیش خواهد رفت؟ تاریخ 75 ساله وجود دولت اسرائیل نشان داده است که هیچ طرحی ،هیچ طرح صلحی وهیچ طرح آتش بسی  برای حل مسئله فلسطین نبوده است که دولت اسرائیل در آن مانع تراشی و پیمان شکنی نکند و طرح را زیر پا نگذارند و با مصونیت سیاسی که غرب برای آن ایجاد کرده است جان سالم از این اتفاق به در نبرد.

این دفعه هم قطعا استثنا نخواهد بود و به همین دلیل است که  در کنار شادی عظیمی که مردم جهان و بشریت متمدن دارند از اینکه بالاخره مردم غزه می توانند حتی اگر کوتاه مدت هم  شده باشد بدون خطر بمباران، بدون صدای بمب افکنها و بدون صدای پهبادها زندگی بکنند. علی رغم ،غم سنگینی که به همه تحمیل  می شود و بر دوش دارند، که مردم چگونه  بر ویرانه های غزه بر می گردند. ولی یک نکته مسلم است و آن این است که حتی این اتش بس موقت تضمین شده نیست.  از طرف دولت اسرائیل و فاشیزم حاکم بر اسرائیل این آتش بس موقت حتی تضمین شده نیست.

در نتیجه صرف اعلام آتش بس نشانه شکست است اما برشانه ویرانی نوارغزه و بر شانه کشتار وسیعی از مردم غزه . آینده این آتش بس راهیچ کس نمی تواند هیچ تضمینی برای آن داشته باشد، به همین دلیل تمام طرفین جنگ که یکی از این طرفین ، مردم آزادیخواه در دنیا هستند، نباید سنگر دفاع از مردم فلسطین را ترک کنند. ارتش اسرئیل سنگر اصلی خودش را ترک نکرده و همچنین ترامپ سنگر اصلی خودش را ترک نکرده است، دولتهای غربی سنگر های خودشان را ترک نکرده اند، بنا براین مردم آزادیخواه دنیا نباید سنگرهای خودشان را ترک بکنند. 

این یک شکست موقت برای دولت اسرائیل بر ویرانه های غزه است ،این را هیچ وقت نباید فراموش کرد. و نباید اجازه داد که این توقف موقت به تعرض های بیشتری تبدیل بشود ، چیزی که متاسفانه نشانه های آن را می توان از همین حالا مشاهده کرد. برگرداندن لوله های توپ و تانک به طرف کرانه ی باختری و تلاش برای نابودی و اشغال بخش وسیعتری از کرانه باختری نشان می دهد که توفق در نسل کشی در نوار غزه به هیچ عنوان، بعنوان آتش بس با مردم فلسطین و کوتاه شدن دست اسرائیل از کشتار مردم فلسطین در آن جغرافیا نیست.  این خطری است که به همه ما نشان می دهد که به هیچ عنوان نباید جنبش جهانی حمایت از مردم فلسطین را حتی یک لحظه سنگرش را ترک کنیم . چیزی که شاهد آن هستیم با وجود اتش بس درکشورهای مختلف اروپایی شاهد تظاهرات های در حمایت از مردم فلسطین و در محکومیت دولتهای خودشان  ودر محکومیت کشتار و نسل کشی مردم فلسطین .

رادیو نینا: بعد از سر کار آمدن ترامپ ، فروش بمب های 2000 پوندی یا 1 تنی به اسرائیل که قبلا ممنوع شده بود دوباره از سر گرفته شده است و همانطور که شما هم به آن اشاره کردید غزه عملا به یک ویرانه تبدیل شده است و زندگی کردن در غزه در میان این ویرانه ها بسیار دشوار و مشکل است و در طی روزهای اخیر ما اخباری بر مبنای اینکه ترامپ از مصر و اردن خواسته است که آوارگان فلسطینی را در کشورهای خود اسکان بدهند ، گویا این کشورها نیز با این موضوع مخالفت کرده اند. آمریکا و هیئت حاکمه فاشیست اسرائیل بارها اعلام کرده اند خواهان تغییر نقشه خاورمیانه هستند و نقشه شومی که در آن اثری از فلسطین درآن نیست، شما این مواضع را چگونه می بینید؟ 

آذر مدرسی:  اجازه بدهید همین جا به بخشی از سوال قبلی تان که من متاسفانه فراموش کردم  به آن بپردازم و مسئله نقش ترامپ در این قضایا است برگردم، بایدن خیلی تلاش کرد که بگویید که این نتیجه تلاش آخرین سیاسیت من است بعد از اینکه در تمام آن نسل کشی به اندازه  خود نتانیاهوبه عنوان شخص نقش داشته و متهم است  و ترامپ هم سعی در آن داشت که بگوید که این ماجرا ابتکار سیاسی و فشار من بوده است، ترامپ به طور واقعی برای اینکه نشان بدهد که سیاست ادامه جنگ را ندارد احتیاج داشت یا دراوکراین یا در فلسطین یک صلح موقت، یک آتش بس موقت و به قول انگلیسی یک بریک موقت را در این کشتار به وجود بیاورد و قطعا فشار را بر دولت اسرائیل  و به شخص نتانیاهو وارد کرد که این امر را ممکن بکند. بیشتر از اینکه سرمسئله پایان دادن واقعی به مصائب مردم فلسطین وپایان دادن  به نسل کشی باشد، نیازی بود که ترامپ احتیاج داشت ، برای اینکه با این هیاهو بیایید که بگوید ببینید من قول داده بودم که قضیه فلسطین و اوکراین را تمام می کنم و قضیه فلسطین را تمام کردم و اوکراین نیز در راه است.
در نتیجه این تبلیغاتی است که می کنند، اما به طور واقعی همانطور که اشاره کردم اسرائیل در زیر یک فشار جهانی و فشار جنبش حمایت از مردم فلسطین و شکست نظامی که به طور واقعی در نوار غزه خورده بود، بهترین راه فرارش این بود که آتش بس موقت را قبول بکند حتی اگر یک وقفه کوتاه مدتی باشد. 

اما اینکه خود مسئله فلسطین چی می شود من در بخش اول سئوال اول شما به آن اشاره کردم که فاصله عمیقی هست بین متوقف کردن کشتار جمعی درنوار غزه تا حل مسئله فلسطین و یا بالاخره پایان دادن به مصائب مردم فلسطین. وقتی که به این نکته و ریشه مسئله بر می گردیم  می بینیم که نه سیاست دولت اسرائیل عوض شده ،البته درسیاست اعلام نشده اش، سیاست اعلام شده اش که در آن شکست خورد و تمام شد . اهداف اعلام نشده اش  که همان پاکسازی کل فلسطین از مردم فلسطین و تبدیل آن به یک اسرائیل به اصطلاح جدید در یک خاورمیانه جدید با محوریت اسرائیل از دستور خارج نشده است. و نه صورت مسئله ترامپ در اینکه این مسئله را به این روش حل و فصل بکند، نه از طریق نسل کشی اما به اصطلاح از طریق کمتر خشونت آمیز، کمتر مورد توجه جامعه جهانی و با انتقالشان ، طرح قبلی انتقال مردم فلسیطن در نوار غزه به صحرای سینا طرح دولت نتانیاهو بود  و امروز صحرای سینا و کرانه باختری ،همچنین به اردن بروند طرحی است که دوباره آن را هنوز دارند، حالا از نوار غزه شروع می کنند و بعد کرانه باختری را مثل نوارغزه تبدیل به ویرانه کردند، به کرانه باختری هم می گویند.  در نتیجه اهدافشان واقعا در نسل کشی مردم فلسطین و پاکسازی مردم فلسطین در آن جغرافیا از مردم فلسطین کماکان بردوام است. اما بحث بر سر این است که چقدر در این امر موفق می شوند.من فکر می کنم که 15 ماه گذشته  و جنایات وسیعی که علیه مردم فلسطین شد حتی دولت های عربی را در موقعیتی قرار داده است که نتوانند به راحتی به بخاطر هر منفعت اقتصادی و سیاسی که دارند به این درجه سازش تن بدهند و قبول بکنند.

ممکن است که پیمان ابراهیم را دوباره احیا بکنند ولی به معنی حاشیه ایی کردن مسئله فلسطین نباشد، امتیازاتی بگیرند نه برای اینکه دولت های عربی و بورژوازی در کشورهای عربی دلسوز مردم فلسطین هستند ، بلکه بخاطر اینکه  پایین در جوامع عربی تا وقتی مسئله فلسطین وجود دارد مردم در این کشورها احساس می کنند که تحت ستم هستند و مورد ستم قرار میگیرند و تبعیض درآنها قائل می شود. ممکن است که من و شما بعنوان کمونیستها در این احساس شریک نباشیم اما این احساسی هستش که آن مردم دارند.  شما تا مسئله فلسطین را حل نکنید ، مردم در کشور های عربی بعنوان یک زخم عمیق که بر تنشان هست و این انعکاس دارد در رابطه مردم با دولتهایشان و فشار به آنها می اورند علارغم دیکتاتوری عظیمی که در این کشور ها حاکم باشد.

بن سلمان فکر می کنم سال گذشته بود که گفته بود من شخصا برایم هیچ اهمیتی ندارد که مردم فلسطین چی می شوند اما امر جدی مردمی است که من برآنها حکم رانی می کنم و در نتیجه من نمی توانم به همین دلیل به این قضیه بی تفاوت باشم، و به نظر من این یکی از گفته های است که وضعیت واقعی همه آنها را بیان می کند. از شاه اردن  تا السیسی در مصر تا عربستان و قطر و امارات و همه انها اینطوری هستند. در نتیجه اینکه به این راحتی بتوانند به این شکل در ان جغرافیا بدین شکل نسل کشی و قتل عام پاکسازی نژادی بکنند، من فکر می کنم که قابل تحقق نیست و خود آن تبدیل می شود به مسئله ی که آشتی دادن کشور ها و دولتهای عربی با اسرائیل را برای ترامپ و نتانیاهو سخت خواهد کرد.

در نتیجه طرح این سناریو  که خاورمیانه جدید با محوریت اسرائیل، و وجود جغرافیایی به نام اسرائیل بدون یک فرد فلسطینی، همه اینها کماکان امکان دارد در دستور باشد، اما اینکه چقدر این احتمال ممکن است ،بنطر من امکان آن وجود ندارد.  به نظر من مستقل از اینکه دولتهای دیگر در کشمکش منظقه ایی وجهانی چقدر در مقابل این ایستادگی می کنند، ولی عملی شدن این طرح به معنی انفجار های اجتماعی در کشور های عربی خواهد شد .  و این آن چیزی است که باعث  می شود که دولتهای عربی به این آسانی حاضر بشوند که قبول بکنند ، و مردم فلسطین و وضعیت آوارگان فلسطینی در مصر و اردن را مشاهده می کنند که هنوز در اردوگاه های پناهندگی زندگی می کنند. علارغم اینکه 75 ساله در آن جغرافیا زندگی می کنند هنوز حق شهروندی ندارند و هنوز زندگیشان وضعیتی بهتر از نوار غزه ندارد. 

اگر در نوار غزه اسرائیل کنترل می کند که چقدر غذا به مردم فلسطین برسد در مصر دولت السیسی تعیین می کند که چقدر به آنها امکانات و غذا برسد، در نتیجه سرنوشت مشابهی را مردم فلسطین قبول نمی کنند. به همین دلیل من فکر می کنم که طرحها در دستور هست ولی اجرا کردنش جزو آن طرح های است که پایین در جامعه این اجازه را نخواهد داد، مستقل از اینکه منافع اقتصادی، سیاسی دولتهای عربی چه چیزی را حکم بکند. ولی انفجار های اجتماعی که دولتهای عربی از آن می ترسند و تاثیرات مخرب آن در خود این کشورها  این باعث می شود که محتاط باشند و محتاط هستند به همین دلیل فورا نه گفتند ،که حتی بعد از مصر و اردن ترامپ اعلام کرده که آلبانی به عنوان جغرافیای سوم که آنها هم قبول نکردند، به هر حال اینها را باید گذاشت به حساب بخشا تبلیغاتی و بخشا تلاشهای برای اینکه نشان بدهند که پاکسازی مردم فلسطین در دستور کار است.

رادیو نینا :  شما در طی صحبتهای خود به پیمان ابراهیم اشاره کردید که اتفاقا در همین راستا و در چند روز گذشته شاهد بودیم که دولت اسرائیل و آمریکا برای سنجیدن موضوع پیمان ابراهیم  و عادی سازی روابط اسرائیل با عربستان و دیگر کشور های عربی صحبت هایی کرده اند، من دوست دارم که شما این موضوع را کمی بیشتر تفصیر کنید و شما این قضیه را چگونه ارزیابی می کنید؟

آذر مدرسی: ببینید اگر اشتباه نکنم  پیمان ابراهیم در سال 2019 بود، در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، طرحی بود با خاورمیانه یی با محوریت اسرائیل، آن طرح با این عنوان از دستور خارج است، نسل کشی در نوار غزه عملا غیر ممکنش کرد. برقراری روابط اقتصادی و سیاسی بین اسرائیل و عربستان را نمی توان دوباره اسم آن را پیمان ابراهیم گذاشت و من فکر می کنم که این دو موضوع با همدیگر خیلی فرق دارند.  آیا عربستان حاضر می شود وارد روابطی با اسرائیل بشود در قبال امتیازاتی که از آمریکا می گیرد؟ بعید نیست، اما تا همین حالا زیر فشار فاجعه نوار غزه حداقل کشور های عربی اعلام کردند که حل مسئله فلسطین باید در دستور قرار بگیرد. و بدون پرداختن به حل مسئله فلسطین عادی سازی روابط نمی تواند در دستور آنها قرار بگیرد و این تفصیر بردار است که حل مسئله فلسطین از نظر کشورهای عربی یعنی چی؟ یعنی کم شدن فشار اجتماعی بر خودم و یک مقدار مثلا ادامه دار کردن این آتش بس و کمتر کردن فشار و کشتار مردم فلسطین ، آیا مسئله دو دولت است یا چیزی دیگر، همه اینها تفصیر بردار است ولی آنچه که مسلم است در برقراری و یا عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل امروز مردم فلسطین و سرنوشت آنها یک مولفه هستش، مولفه ی که دردوره اول ترامپ وجود نداشت و کشورهای عربی حاضر بودند قبول بکنند که آینده مردم فلسطین کاملا حاشیه ی است و حل مسئله فلسطین به هیچ عنوان در دستور آنها نیست و حاضرند که چک سفید برای برقراری رابطه اسرائیل بدهند و هیچ در این رابطه هیچ مانعی ندارند.

این سناریو عوض شد صحنه سیاست در خاورمیانه عوض شد ه است در نتیجه کپی و ادامه آن پیمان ممکن نیست، اما آیا برقراری روابط امکان دارد؟  این اصلا بعید نیست در ازاء امتیازاتی که آنها بگیرند و ممکن است امتیازاتی سیاسی باشد برای اینکه فشاری بیشتر از این را به مردم فلسطین نیاورند تا کشور عربستان و شاهزاده ش بتوانند بگویند که من هم به مردم فلسطین توجه کردم و هم به برقراری رابطه اقتصادی برای اینک به نفع کشورم  است فکر کردم . به هر حال آن پیمان با آن مختصات به نطر من از دستور خارج شده است. و مسئله عادی سازی است که در صحنه سیاسی جدید با موئلفه های جدید و با برجسته تر شدن مسئله فلسطین بر سر میز آمده و قطعا هر کسی تلاش می کند که پشت میز مذاکره امتیازات بیشتری را بگیرد برای اینکه این روابط برقراربشود.

رادیو نینا : اگرچه  شما در سخنان خود به وضعیت مردم فلسطین و غزه اشاره کردید اما یکبار دیگر می خواهم بپرسم که غزه کاملا نابود شده است و هنوز هزاران جنازه زیر آوار ساختمانها مانده است و زیر ساخت های آب و برق در غزه همه از بین رفته است. مسئله بازسازی غزه و آینده مردم این منظقه به کجا خواهد رسید؟ در مرحله بعدی ،آتش بس و تضمین آن به چه شکلی خواهد بود ، نقش جنبش های آزادیخواه و مردم متمدن در جهان را در این میان چگونه می بینید؟ 

آذر مدرسی: ببینید تا آنجا که به بازسازی غزه و وضعیت مردم غزه بر می گردد ، مستقل از اینکه اسرائیل در کل این به اصطلاح اهداف سیاسی نظامی خودش شکست خورد و این چیزی است که مردم غزه و تمامی مردم در جنبش حمایت از مردم فلسطین آن را جشن می گیرند، اما آنجایی که به زندگی مردم غزه بر می گردد تاریخ بشری چنین جنایاتی را تا به حال به خود ندیده است. اگر ما فقط آمار را نگاه بکنیم  و طبق آماری که داده اند در طول شش سال  جنگ جهانی دوم ، برلین  کمی بیش از بیست میلیون تن آوار و خرابه ماحاصل از بمباران کشور های متحد بوده است بر جای ماند، اما غزه در عرض فقط 15 ماه، پنجاه میلیون تن آوار داشته است. این جغرافیا با جغرافیایی که در برلین هست  در طول زمان فقط ابعاد فاجعه را نشان می دهد. نود درصد غزه یا کامل نابود شده یا غیر قابل زندگی است، در نتیجه ما با یک ویرانی جدی روبرو هستیم که طبق گفته خود سازمان ملل چند ده سال طول می کشد تا دوباره بازسازی بشود. علی رغم این مردم فلسطین حاضر نیستند که آنجا را ترک بکنند و همانطور که شما هم در ابتدایی صحبت هایتان به آن اشاره کردید  برای حتی پیدا کردن جسد عزیزانشان زیر آوار حاضرند که  در آن بیایان و بر روی آن ویرانه ها چادر بزنند و آنجا را ترک نکنند.

آینده مردم فلسطین نه در دستان نتانیاهو است نه در دست سازمان حماس و یا نه در دست ترامپ و شاه اردن است و نه در دست جمهوری اسلامی و حزب الله، بلکه در دست جنبشی است که برای حمایت از این مردم پانزده ماه حتی یک لحظه به خود استراحت نداد، در نتیجه آینده مردم فلسطین را اگر ما بخواهیم از این دریچه نگاه کنیم که آیا این آتش بس وارد مرحله دوم می شود یا نه ، که خیلی ها به آن تردید دارند که اسرائیل حتی وارد مرحله دوم آتش بس بشود و بعد از تبادل اسرا دوباره جنگ را از سر نگیرد. 
حتی امروز که ظاهرا مردم غزه از شر بمب افکنهای اسرائیل خلاص شدند ولی پستهای بازرسی که گذاشتند که اگر دیروز ارتش اسرائیل بود امروز نیروهای مزدوری است که آمریکا آن را گذاشته و قرار است مردم را بازرسی بدنی بکند و ببیننند وقتی بر می گردند بر سر ویرانه های که برایشان باقی مانده آیا چیزی مشکوکی را با خودشان دارند یا نه ، تحمیل حقارتی که سعی می کنند حتی در شکست خودشان به مردم نوارغزه بکنند به طور واقع در شان جامعه بشری نیست بطور واقعی.

در نتیجه مردم غزه خودشان را پیروز این میدان میدانند اما پیروزیی که باید از هزاران هزار قدم زیر صفر شروع بکنند برای اینکه دوباره زندگی شان را بازسازی بکنند و این دردناکترین چیزی است که در این پیروزی می توان با مردم آنجا سهیم شد. اما خود آتش بس من فکر می کنم که بشدت شکننده است و اسرائیل همانطور که در ابتدا گفتم حاضر نیست و هیچ وقت متعهد نبوده به طرح های که امضا کرده و تعهداتی که داشته و یا به قوانین بین المللی و حالا همه به این اذعان دارند.

در نتیجه آینده مردم فلسطین بشدت از طرف دولت اسرائیل و از طرف حامیان غربیش و کل ارتجاع جهانی و منطقه هنوز در خطر است. بمباران تمام شد اما مصائب مردم فلسطین به هیچ گوشه ایش  تمام نشده و در نتیجه همانطور که در بخش اول صحبت هایم به آن اشاره کردم تا حل وفصل مسئله فلسطین ،جنبش حمایت از مردم فلسطین باید در صحنه بماند و راهی بجز این ندارند. مردم فلسطین هیچ حامی ندارند بغیر از این مردم ، حق دارند که می گویند که ما اعتمادمان رابه ساختارهای جهانی، به حقوق بشرتان، به سازمان ملل تان و به همه چیز حتی به صلیب سرخ وامنسی چه آن سازمانهای که حمایت کردند ویا حمایت نکردند  ما به ساختار جهانی هیچ اعتمادی نداریم . بخاطر اینکه شماها نشستید دربهترین حالت تماشاگر قتل عام ما بودید و در بدترین حالت شما عامل قتل عام ما بودید، ولی هم زمان چشم امیدشان به مردمی است که یک لحظه از حمایت مردم فلسطین باز نایستادند در نتیجه این مهم است و آتش بس در غزه پایان کار جنبش حمایت از مردم فلسطین نیست و پایان کار ما نیست و باید در صحنه ماند و این فشار را ادامه داد ، نباید اجازه داد که توقف بمباران را بعنوان حل مسئله مردم فلسطین در جهان در بوق و کرنا کرد و آن را حاشیه ی کرد، چیزی که تا اکنون تلاش می کنند انجام بدهند و فعلا نمی توانند آن را حاشیه ی بکنند و حتی نتوانستند که در سالگرد هولوکاست بازگشت چند صد هزار از مردم فلسطین از جنوب غزه به شمال غزه را به اصطلاح   های جک بکنند و آن را حاشیه ی بکنند و برعکس آن ، مسئله مردم فلسطین سایه انداخت بر مراسم هولوکاست و در نتیجه حالا نمی توانند این قضیه را حاشیه ش بکنند اما تلاش خودشان را می کنند که آن را حاشیه ی بکنند، تلاش می کنند به تدریج فیتیله را بکشند پایین و بگویند حل و فصل شد و تلاش می کنند بگویند که تمام مسئله فقط آن بمب های بود که برسر آنها انداختند و حالا حال مردم غزه خوب است، نباید این اجازه را داد و نشان داد که این آتش بس یک سر سوزن پیشروی در حل مسئله مردم فلسطین است و تا آزادی مردم فلسطین این جنبش باید به حمایت اکتیو، روزانه و لحظه به لحظه خودش ادامه بدهد.

این آن چیزی است که همگان از دولت اسرائیل تا میدیا های رسمی و تا دولتهای مرتجع از ایران گرفته تا آمریکا همشون چه آنهایی که به دروغ سنگ دفاع از مردم فلسطین را به سینه خود می زند و یا آن کسی که رسما از پاکسازی  حرف می زند همه سعی می کنند این را مخفی بکنند چون همگان از این می ترسند. این آن جای است که مردم فلسطین می توانند به آن امید داشته باشند. این آن حنبشی است که می تواند مهر خودش را بر آزادی مردم فلسطین بزند همانطور که یک دوره در پایان دادن به آپارتاید نژادی در افریقای جنوبی زد. پیروزی جنبش ضد آپارتاید در افریقای جنوبی بدون این جنبش جهانی ممکن نبود، پیروزی مردم فلسطین و آزادی مردم فلسطین بدون این جنبش جهانی و فشارش بر دولتهای ارتجاعی ممکن نیست.

از این زاویه ما به حق گفتیم که آتش بس آغاز کار ماست و هنوز فرسنگ ها تا آزادی مردم فلسطین راه داریم ه باید پیش برویم.