ترامپ کیست؟ ترامپ یک فرد و یک شخصیت انتزاعی نیست. او فرزند خلف تاریخ حکام مختلف امریکا است. ترامپ عقبه ی کوکلس کلان های گذشته و امروز نژاد برتر سفید و تفاله ی مک کارتیسم عوام پرست ضد کمونیست با دادگاه های نمایشی، تفتیش عقاید، فهرست های سیاه، گزینش شغلی و... دهه ی پنجاه است.

ترامپ کپی ریگان و تاچر، شخصیت های منفوری است که بزرگ ترین تعرض به دستمزد کارگران و رفاهیات جامعه را سازمان دادند. دست سرمایه داران را برای استثمار وحشیانه و افسارگسیخته علیه جوامع بشری باز گذاشتند. دولت را از  قبول مسئولیت تامین رفاه و آموزش و بهداشت و خدمات رایگان برای مردم معاف کردند. 

تاریخ حکام امریکا با خون مردم ویتنام، افغانستان، عراق، سوریه، لیبی... نوشته شده است. حکامی که بیش از نیم قرن محاصره اقتصادی مردم  کوبا و محروم کردن کودکان از  دارو و دیگر نیازهای حیاتی را در پرونده دارند. 

ترامپ تاجری حریص و تشنه ی قدرت و ثروت است. حلقه ی میلیاردرهای امریکایی دور ترامپ، قاب عکس زشتی است از دهن کجی اقلیت زالو صفتی که خون اکثریت نود درصدی کارگران و زنان، از سفید پوستان تا رنگین پوستان و مهاجران، را می مکند. اکثریت کارگران و زحمتکشان که امریکای امروز بر شانه های آن ها ساخته شده است. انتخاب ترامپ و ادعای اینکه سندیکاها ی کارگری هم به او رای دادند  فاجعه ای تلخ برای طبقه کارگر و مردم امریکا است. طبقات محروم امریکا  فراموش نکرده اند که ترامپ اقدام ناچیز اوباما در زمینه ی تامین اجتماعی را  کمونیستی خواند. ترامپ ضد کمونیست، ضد طبقه کارگر، ضد زن، ضد کارگران مهاجر است. 

اما تاریخ امریکا فقط تاریخ سرمایه داران و تجار و میلیونرها نیست. تاریخ مبارزه طبقه کارگر و زنان امریکا هم هست. تاریخ ریختن خون کارگران بر کف خیابان های شیکاگو و دیگر شهرهای امریکا  و تحمیل ۸ ساعت کار به جای ۱۴ ساعت به سرمایه داران و کارفرماهای امریکایی هم هست. تاریخ جنبش حق رای زنان و برابری زن و مرد در امریکا هم، که تا بسرانجام رسیدن آن حدود نیم قرن طول کشید، است. تاریخ جنبش سیاه پوستان و بردگان علیه نابرابری و آپارتاید، بخشی از تاریخ امریکا هم هست. این تاریخ بشریت آگاه و مبارز و آزادیخواهی است که در هیچ ارگان تبلیغاتی طبقات حاکم و دارا نقل نمی شود و هیچ عنصری از سازندگان واقعی جامعه در حاکمیت و اداره جامعه دخالت ندارند. ترامپیسم و طبقه اش ادامه ی حاکمیت طبقات دارا علیه طبقه کارگر و  تهیدستان امریکا است. 

اما  رویای اقلیتی صاحب سرمایه در امریکا نمی تواند همیشگی و ازلی-ابدی باشد. زمانی فرا می رسد که طبقه کارگر و تهیدستان امریکایی برخیزند، نظم نوین خونین طبقات دارا را به گور بسپارند و نظم جدید آزادی و برابری ی و حرمت انسانی برقرار کنند.

اپوزیسیون بورژوایی ایران و ترامپ

فرقه ها و شخصیت های مفلوک اپوزیسیون بورژوایی ایران یکی پس از دیگری با ترامپ بیعت کرده اند. ترامپ را ناجی خود از استیصال، بی افقی و  بیربطی شان به جامعه ایران می دانند. بیعت نامه ی رضا پهلوی با ترامپ و توقعاتش از او، بیانگر افق  کل اپوزیسیون بورژوایی چه چپ و چه راست است. رضا پهلوی ترامپ را ״مبشر صلح و رفاه در خاورمیانه״ و تیم او را ״امید ایرانیان״ می نامد و خواهان ״فشار حداکثری״ بر  جمهوری اسلامی است. خنده دار ترین بخش بیعت نامه ی رضا پهلوی با ترامپ آنجا است که میگوید، ״من آماده هستم تا با شما و دوستان‌مان در منطقه برای تحقق هدفمان همکاری کنم!״ (یکی را در مسجد راه نمیدادند، سراغ خانه کدخدا را می گرفت).

رضا پهلوی کلاه بوقی صهیونیست ها در سفر اسرائیل بر سرش را با تاج پادشاهی عوضی گرفته و خود را شریک ترامپ برای "صلح" و "پیمان ابراهیم" با اتحاد اسرائیل و کشورهای عربی معرفی کرده است. او فکر می کند ترامپ تاج سلطنتی که حاکمان پیشین امریکا از سر پدرش انداختند، به او بدهکار است. اما ترامپ نه امید ایرانیان است و نه حتی از او برای اپوزیسیون بیمایه و نوکر منش چون رضا پهلوی آبی گرم می شود.

ترامپ از پیش انتخاب خود را کرده است. او بدون تعارف خواهان تعامل و توافق با جمهوری اسلامی و حامی نظام سرمایه و دین در ایران است. "تبر دسته خود را نمی برد." اپوزیسیون بورژوایی جمهوری اسلامی در مقابل این واقعیت، خود را به نفهمی زده و بلاهتشان را نشان می دهند. 

برای ترامپ قتل عام های دهه ی ۶۰ در ایران، کشتار هزاران معترض در خیزش های مکرر تا ۱۴۰۱ در خیابان ها، از جمله ۱۵۰۰ نفر در خیزش آبان ۹۸ و  بیش از ۵۰۰ نفر در جنبش آزادی زن، منجمله ۷۵ کودک، و اسارت و شکنجه ی دهها هزار نفر در زندان ها... هیچ اهمیتی ندارد. حقوق بشر ترامپ و همپالگی های اروپاییش به درد جرز لای دیوار می خورد. هدف دول امریکا و غرب، امنیت سرمایه و نظام کاپیتالیستی جهانی و دعوت  جمهوری اسلامی به این کمپ است.

اما سرنوشت اسفبار همیشگی اپوزیسیون بورژوایی دریوزگی به درگاه این و آن دولت خارجی است. تنها ویژگی رضا پهلوی بعد از شصت و اندی سال، "فرزند کسی" بودن است. تراژیک ترین بخش این داستان این است که جمعی سلطنت‌طلب معتقد است آینده یک کشور صرفا به دلیل ״فرزند شاه بودن״ باید به پسر ارشد به ارث برسد تا همه همچون گذشته خانه‌زاد و نوکران و چاکران او باشند.

ترامپ و مردم ایران

مردم ایران خواهان عدم دخالت ترامپ و هر گونه دخالت دول ارتجاعی در جدال خود با ارتجاع حاکم در ایران اند. ترامپ و همپالگی هایش در غرب ، بانی عروج اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی و باندهای تروریست اند. دول امریکا و غرب و ناتوی شان نظم نوین خونینی را با لشکر کشی به خاورمیانه و کشتار و ویرانی در عراق، لیبی، سوریه، افغانستان...، برقرار و زمینه ی عروج اسلامیست های تروریست از جمله نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی را  فراهم کردند. این مرتجعین نظام تبهکار سرمایه با حمایت از نسل کشی نتانیاهو در نوارغزه، سناریوی سیاهی را در  این منطقه برقرار کرده اند. جنایتکاران حاکمی که خود جنگ راه میاندازند و  بعد از این که هر بار گوشه ای از  جهان را نابود کردند،  خود پیامبر صلح می شوند و منتظر جایزه ی نوبل!

طبقه کارگر و مردم ستمدیده ایران، سرسپردگی زبونانه ی اپوزیسیون راست جمهوری اسلامی  به ترامپ و  نتنیاهو و همپالگی هایشان در غرب را تقبیح می کنند. 

طبقه کارگر و زنان و جوانان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته و پرستاران و زحمتکشان تنگدست نزدیک به نیم قرن ایستادگی و مقاومت در برابر یکی از مستبد ترین و مرتج ترین حکام ایران را  رقم زده اند. مردمی که گرسنگی کشیده، تحقیر شده، زندان رفته، اعدام شده اند اما  تسلیم نگشته اند.

برخلاف پروپاگاند مریدان ترامپ، سرنوشت جامعه ایران را نه تحریم های امریکا، نه تهدیدات نتانیاهوی جنایتکار جنگی و نه معاملات و بند و بست های ترامپ با  جمهوری اسلامی، تعیین نمی کند. کارگران و زحمتکشان و زنان و جوانان ایران در آستانه ی یک تحول انقلابی و اجتماعی قرار دارند. جامعه ایران چشم به تغییر و تحولی دوخته است که نه تنها بساط رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را بر می چیند بلکه نظم نوین آزادی و برابری و حرمت انسانی را پیش پای مردم دردکشیده و رنجدیده ی منطقه خواهد گذاشت تا این بار خود انتخاب کنند. خاورمیانه  جدیدی که از تاخت و تاز امریکا و ناتو و حکام مرتجع منطقه در امان  خواهد بود!