درحاشیه غیرقانونی اعلام کردن آونروا
دولت اسرائیل آژانس امداد رسانی و کاریابی آوارگان فلسطینی، آنروا، را رسما سازمانی تروریستی خواند! طبق لایحه ای که با ۹۲ رای موافق و ۱۰ رای مخالف در کنست اسرائیل مصوب شد، اسرائیل نه تنها مخالفت رسمی و علنی بالاترین مرجع "قانونی" خود را در رساندن کمک های تنها سازمان امداد رسانی به مردم فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری را اعلام داشت، بلکه با تروریستی نامیدن این سازمان، حکم دستگیری و به قتل رساندن اعضا و کارمندان این سازمان را نیز صادر کرد. به عبارتی دیگر، اسرائیل علاوه بر بری کردن خود از جرائم جنگی تا کنونی و بمباران اماکن و کارمندان این سازمان "تروریستی"، جلوه ای "قانونی" به تروریسم دولتی خود و ادامه جرائم تا کنونی اش ارائه کرد. تروریستی اعلام کردن آنروا آخرین گام در نسل کشی و پاکسازی قومی مردم فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری است.
ممنوعیت فعالیت آنروا مدتها است در دستور دولت اسرائیل قرار گرفته است. طی یکسال گذشته دولت اسرائیل به کمک دستگاه تبلیغات جنگی غرب از پاپوشدوزی و پرونده سازی های جعلی علیه کارکنان این سازمان تا رسما محکوم کردن رهبری این سازمان بعنوان حامیان حماس را در پیش گرفت. اتهامات و پرونده سازی هایی که بلافاصله پوچی آنان اثبات شد اما مانعی در دروغپراکنی های مداوم دولت اسرائیل، آمریکا و دیگر شرکای جهانی آن، نشد.
آنروا سالها است که اصلی ترین و مهم ترین دریچه رسیدگی و سازمان دادن کمک های آموزشی، فرهنگی، امدادی، بهداشتی و ... به مردم فلسطین است. با زدن مهر تروریستی به آنروا، اسرائیل بطور کامل و همه جانبه ای هدف بستن هر امکانی برای دسترسی این مردم به حداقل های زندگی را، نه تنها در کوتاه مدت، بلکه برای همیشه قانونی کرد. این تصمیم کنست اسرائیل، ادامه سیاست فاشیستی دولت اسرائیل مبنی بر نابودی مردم بیگناه فلسطین در تمام عرصه های زندگی، و پیش بردن گامی دیگر در کشتار و نسل کشی مردم فلسطین است. تروریستی اعلام کردن آنروا سازمانی که به کمک مردمی که روزانه دهها و صدها نفر از آنان یا زیر بمبارانهای دهشتناک ارتش اسرائیل یا در محاصره غذایی و دارویی قربانی میشوند، تروریستی اعلام کردن بشردوستی و انساندوستی از طرف فاشیستی ترین دولت قرن حاضر و "قصابان غزه" است.
تاسیس آنروا، به مثابه یک سازمان امداد و کمک رسانی سازمان ملل در سال ۱۹۴۸، نه ناشی از انساندوستی دولت آمریکا و دیگر دول غربی و سازمان ملل، بلکه خود نتیجه شکل گیری فاشیسم حاکم در اسرائیل و مقابله بشریت با آن بود. در جهان دو قطبی شرق و غرب، از منظر امریکا و غرب، اسرائیل بعنوان مرکز و پایگاهی در قبال بلوک شرق، همواره مورد حمایت بی چون و چرا بود. مسئولیت ناپذیری حکومت اسرائیل، بمثابه دولت اشغالگر، در قبال مردم فلسطین و قانون شکن بودن این دولت، حتی طبق قوانین بین المللی مورد توافق قدرتها و ارتجاع جهانی، از هفت دهه پیش آغاز شد و برای همه مسجل بود. تاسیس آنروا، نه ناشی از انساندوستی و "لطف" دول غربی و مشخصا آمریکا و اروپا، بلکه نتیجه عقب نشینی آنها در پی اعتراضات گسترده و جهانی علیه حکومت فاشیستی در اسرائیل پس از جنگ های ۱۹۴۸ و زیر فشار افکار عمومی و مردم انساندوست جهان، ممکن شد. قبول تهیه بودجه این سازمان از جانب سازمان ملل بجای حکومت اسرائیل، مهر حمایت بی قید و شرط دولت امریکا از دولت اسرائیل را برخود دارد. طی نزدیک به ۷۵ سال اخیر، حیطه عملکرد این سازمان نیز به همین ترتیب، نه محدود به غزه و کرانه باختری، بلکه شامل تمام کشورهایی است که آوراگان فلسطینی، در آن ها زندگی میکنند.
در این ۷۵ سال دامنه اختیارات، میزان امکانات و بودجه آنروا، دائما تحت تاثیر معادلات قطب های جهانی بوده و می باشد. در دوره پیشبرد "پیمان ابراهیم" توسط دولت ترامپ، آنروا با خطر کاهش بودجه و امکانات روبرو شد، بدنبال پاپوشدوزی اسرائیل مبنی بر دخالت تعدادی از کارمندان آن در حمله ۷ اکتبر سال گذشته، هم پیمانان غربی دولت اسرائیل بلافاصله بودجه آنروا را قطع کردند و امروز با ممنوعیت فعالیت آن، به گروگان گرفتن زندگی مردم فلسطینی که مورد حمله دائم اسرائیل و شرکای جهانی آن قرار دارند، در جریان است و دولتهای غربی تا کنون جز لفاظی هایی بیمایه عکس العمل دیگری از خود نشان نداده اند.
تصویب این لایحه در کنار نعره های فاشیستی اعضا دولت مبنی بر اشغال نوار غزه و شهرک سازی حاکی از این واقعیت است که دولت اسرائیل از کشتار مردم فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری بمراتب فراتر رفته و تلاش دارد زندگی و امنیت تمامی آوارگان فلسطینی در کل منطقه را مورد تعرض قرار دهد. هدف دولت اسرائیل اینبار، قانونی کردن نابودی هر آنچه به عنوان فلسطین و فلسطینی شناخته می شود است. این حمله بخشی از سیاست فاشیستی دولت اسرائیل، "نظم نوین خاورمیانه"، است. سیاستی که در اوج بیشرمی و وقاحت آنرا طرحی برای "صلح" و آتش بس در خاورمیانه معرفی می کند. در این نظم نوین خونین در خاورمیانه، فلسطین و فلسطینی موجود نیست و هر گونه حق بازگشت آوارگان فلسطینی به فلسطین از میان برداشته شده است. نظم نوین نتانیاهو ارتجاعی تر و خونین تر از سیاست شکست خورده نظم نوین جهانی بوش است. اما سرنوشتی مشابه را خواهد داشت. سرنوشتی که میتواند آینده اسرائیل در منطقه را نیز رقم بزند.
بر خلاف تصور کودکانه و ابلهانه اسرائیل و آمریکا، که گویی دولت اسرائیل نیز می تواند با مردم فلسطین رفتار شهرک نشینان چند قرن پیش آمریکا با سرخ پوستان را تکرار کند، حق مردم فلسطین و آزادی شان از اشغال و آپارتاید و نسل کشی، از حمایتی انسانی، جهانی و پشتیبانی گسترده و عمومی برخوردار است. از این منظر، دوره فعلی، نه دوره پیشروی، که دوره افول جایگاه آمریکا، و شکست و استیصال کامل فاشیسم حاکم در اسرائیل است. جنایات و توحش دولت اسرائیل و پشتیبانی بی چون و چرای آمریکا و سایر شرکای اسرائیل در نسل کشی و جنایات جنگی آن، با مقابله صف رو به گسترشی از مدافعان انسانیت، و انزجار از این جنایات را در تمامی سطوح جوامع مشخصا همین غرب روبرو شده است. صفی از بشریت متمدن و آزادیخواه که تا حل کامل مسئله فلسطین و آزادی کامل مردم فلسطین از پای نمی نشیند. همانگونه که در به شکست کشاندن آپارتاید در افریقای جنوبی از پای ننشست.
دولت اسرائیل هم مانند دولت آپارتاید حاکم در آفریقای جنوبی، با قدرت این نیروی جهانی دوره پایانی عمر خود را طی می کند، اما تا فرارسیدن مرگش، در استیصال موجود، لحظه ای از قربانی کردن حتی نوزادان فلسطینی باز نمی ایستد. هرچه کوتاه تر کردن این دوره، نه کار دولت ها و سازمان ملل، بلکه کار بشریت آزادیخواه و متمدنی است که هیچ قدرتی قادر به عقب راندن آن نشده است.
شکست دولت فاشیست و نژادپرست اسرائیل مانند شکست دولت آپارتاید آفریقای جنوبی و حامیان جهانی آن از بریتانیا تا آمریکا و سایر دول غربی، نه فقط ممکن است که بعنوان یکی از مهمترین وقایع قرن بیست و یک در تاریخ بشریت ثبت خواهد شد. قرن ۲۱ نباید با توحش و فاشیسم افسار گسیخته اسرائیل و متحدین غربی آن، نه با بربریت و نسل کشی مردم بیگناه فلسطین، که با سقوط کامل این فاشیسم و آزادی مردم فلسطین تداعی شود.
۳۱ اکتبر ۲۰۲۴