سه سال پیش دولت کارتونی "اشرف غنی" در افغانستان که نتیجهی بیست سال "دخالت بشردوستانهی" دولتهای غربی بود، بدون هیچ مقاومتی، دودستی به باند تبهکار طالبان تقدیم شد. مقابل چشم جهانیان، بیست سال حملهی نظامی غرب به رهبری آمریکا به بهانهی "جنگ با تروریسم" و تحت نام "صدور دمکراسی غربی" به افغانستان دود شد. هیٸت حاکمه آمریکا (از جمهوریخواه تا دمکرات) این هزیمت خود را "انتقال مسالمت آمیز قدرت" به طالبان نام گذاشتند و مردم افغانستان را بدون سپر در برابر طالبان بحال خود رها کردند؛ همگان دیدند که استراتژی دولت آمریکا بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، نه رودرویی با "تروریسم اسلامی" و نجات مردم افغانستان از چنگ طالبان، که تضمین قدرقدرتی نظامی آمریکا در مقابل سایر قدرتهای نوظهور بود.
معلوم شد که اشغال نظامی افغانستان توسط دولت آمریکا تنها دو هدف داشت: هدف اول، پیشبرد اهداف جهانی دولت آمریکا در مقابل سایر رقبای خود بود و هدف دوم، مصرف داخلی داشت؛ یعنی به وجه سیاسی خود در داخل آمریکا مشروعیت داد. با ترور بنلادن تحت نام "رفع خطر تروریسم"، این اهداف نیز مختومه اعلام شدند. در حقیقت، مردم افغانستان در طول سی سال گذشته، بهای این منطق هیٸت حاکمه آمریکا تحت عنوان "آنکه با ما نیست بر ماست" را پرداختهاند؛ بهای زهرچشم گرفتن دولت آمریکا از هر نیرویی که تسلیم قدرقدرتی وی نشده باشد.
با "پایان ماموریت آمریکا در جنگ با تروریسم" در افغانستان و تقدیم قدرت به طالبان، دول غرب و رسانههای نان بهنرخ روزخور آنها، تمام وقت در طول این سه سال، در تلاش بودهاند تا تصویر "متمدن" و شهری از باند سیاه طالبان بدست دهند که گویا سر بریدن و سنگسار زنان را کنار گذاشته و "مملکتداری" بلد است و برای پذیرفته شدن در کلوپ جهانی، "آداب" را رعایت میکند. سه سال تبلیغات مسموم و مشمٸزکننده رسانههای دستراستی برای قالب کردن طالبان تحت عنوان "انتخاب" مردم افغانستان، جز سیاست بستن راه فرار مردم از چنگ این وحوش و پسفرستادن همه فراریان از افغانستان در طول سی سال گذشته به آغوش طالبان، کارکرد دیگری نداشته است. تطهیر یک نیروی وحشی، که گویا اصول مدنیت را پیشه کرده و افغانستان را "كشور" کرده است، چه پیامی جز حمله سیستماتیک دولتها به پناهجویان افغانستانی و فراریان از جهنم طالبان و استرداد آنها دارد؟! پربیراه نیست که حکومت ایران در پس این میدیای عظیم تولید دروغ، گوی سبقت را در سرکوب و پسفرستادن شهروندان افغانستانی از دست همه دولتهای جهان ربوده است.
اما جنگ مردم افغانستان، بویژه زنان، با سیطرهی دوباره طالبان و تطهیر آن از جانب دولتهای غربی، در طول این سه سال یک لحظه هم خاموش نشده است. مردم افغانستان به هیچ گوشهای از ماهیت عصر حجری باند مخوف طالبان، "آری" نگفتهاند! باید برای کوتاه کردن دست این باند جانی از زندگی مردم در کنار مردم افغانستان ایستاد. از هر روزنهای چه در داخل افغانستان و چه در قلب اعتراضات و مناسبتهای جهانی در جوامع غربی، صدای "مرگ بر طالبان" و "زنان افغانستان را آزاد کنید" به گوش رسیده است. همبستگی بشریت متمدن با مردم افغانستان و مردم خاورمیانه، نفرت عظیم بشریت از نظم و نظامی که دول غربی و در راس آنها دولت آمریکا بعد از پایان جنگ سرد به ارمغان آوردهاند، و جز جنگ، فقر، ناامنی و آوارگی حاصلی بجا نگذاشتهاند، وصف ناپذیر است. وجه اشتراک مردم ایران با مردم افغانستان در همین نکته است که هر دو برای آزادی و برابری علیه دو نظم ضدانسانی، چه در کابل چه تهران، به میدان آمدهاند. پیروزی هر گردانی از این صف بلاواسطه به پیروزی دیگری علیه ارتجاع منجر خواهد شد. مردم افغانستان، بویژه زنان، روی انقلاب آتی ایران علیه جمهوری اسلامی از هم اکنون حساب کنند.