دوم مرداد ماه با افتتاح بهره برداری از معادن طلای تفتان در منطقه خاش از استان سیستان و بلوچستان رویای طبقه حاکم در ایران به تحقق پیوست.. بیش از بیست سال انتظار و مقدمه چینی به سر میرسد. اعتراض و مقاومت مردم ساکن مناطق تحت پوشش معادن دال بر مخاطرات شیمیایی و جغرافیایی برای محیط زیست پس زده شد و شرکت "توسعه معادن پارس" ادامه پروژه عظیم تولید شمش طلای تفتان را بعهده گرفت. امروز لب و لوچه آویزان طبقه حاکم حول و حوش محاسبات اولیه دایر بر ۲۴ تن طلا در ده سال اولیه پر بیراه به نظر نمیرسد. این رویا از در بستر طبقاتی جامعه وارونه زاده شد.
کارخانه؟ تولید؟ عکس منتشره از فضای "کارخانه" یک مستطیل در محاصره دیواره خاکریز و سیم خاردار از چند دستگاه سنگشکنهای صنعتی و آسیابهای گلولهای و چند حوضچه شستشوی خاک طلا در محلول سیانید؛ فراتر نمیرود. تولید واقعی روی خاک معادن و توسط کارگران صورت خواهد گرفت. چیز زیادی در آمادگی لازم برای پذیرش معدنچیان به چشم نمیخورد. مراسم افتتاحیه و اخبار مربوطه نه از صنعت، نه از شکوفایی و رونق مطلقا نشانی نمیتوان یافت. وزارت صنعت و معادن بجای خود، وزارت کار نیز در هیچ سطح زحمت حضور را بخود ندادند؛ در مقابل مشتی از ماموران امنیتی، خبرچین و کاسه لیس سرکوب کارگری پذیرای جمع خبرنگاران گشتند.
اگر کسی جویای نشانی از امکانات کار و استراحت، امکانات رفاهی و امنیت کارگران آتی نشد، اما در میان مسئولین تامین، دادستانی و دستگاه قضایی جای تردید نگذاشتند که دادستانی و زندان های دور و نزدیک بسیج شده و آماده هستند: "دستگاه قضایی قطعاً و با قوت بر فعالیت معدن و کارخانه طلای تفتان و پیشگیری از تعطیلی آن، نگاه ویژهای دارد و هرگز به افراد سودجو، مخالفان نظام و معاندان اجازه سنگ اندازی و جلوگیری از پیشرفت منطقه داده نمیشود."
کسی از میان خبرنگاران نخواست بپرسد "ریش سفیدان" و "جمع معتمد محلی" دیگر چه مقوله ای است که قرار است به جای نمایندگان مستقیم و منتخب مردم و کارگران نظارت بر کارکرد معدن و مقامات دولتی را تحت نظارت قرار دهند؟
تا آنجا که به طبقه کارگر مربوط میشود کنترل بر شاهرگ دیگری از ثروت و اقتدار طبقه حاکم مستقیما در حیطه اقتدار کارگری جامعه قرار میگیرد. در مقابل مقامات مربوطه نه از طلای نهفته در دل سنگهای انجیرک بلکه از کارگران اسیر قانون کار به هیجان در آمده اند.
گزارش مندرج در جملگی جراید صبح در گزارش مراسم افتتاح "انجیرک تفتان"؛ نمایشی تمام قد از بورژوازی حاکم بر ایران، فقط میتواند موجب شرمساری باشد. نقشه ریخته اند... دست اندرکاران دوایر، شخصیت ها و مراجع تصمیم گیری گرد آورده اند تا از نقشه های آتی پرده بر دارند. منت میگذارند که با ایجاد فرصت های کاریابی تا ۶۰۰ نفر از اهالی بومی را بکار خواهند گرفت. همه رویای بهترین های تکنوکرات طبقه حاکم از بهره برداری ۲۴ تن طلا در سال از چرب کردن سبیل چند خرکچی "ریش سفید" و "معتمد محلی" و زور آزمایی واحد شلاق دادستانی برای تحمیل دستمزد زیر خط فقر فراتر نمیرود. آذین بندی افتتاحیه بزرگترین معادن طلای منطقه در دل جهنم دره فقر و تهیدستی و بیکاری حاکم با خط و نشان " نگاه ویژه" در مقابل "افراد سودجو، مخالفان نظام و معاندان نظام" چیزی جز مقدمات رویای عالیجنابان در بالاکشبدن حق بیمه کارگر نیست.
در همان محدوده معادن از طلای سیاه، طلای سرخ، و طلای زرد؛ از نفت و گاز و پتروشیمی، تا تکاب و زرشوران، از تیتانیوم کهنوج تا مس سینگون؛ باندازه کافی از نیروی طبقه کارگر را در خود گرد آورده که در اولین گامهای استوار در اتحاد و همبستگی طبقاتی این بساط تحقیر و جبن حاکم بورژوایی در ایران را در هم بپیچند. یک تشکل سراسری معدنچیان در ایران، زمانی که از موضع تعرض و تعیین تکلیف ظاهر شود، ورق را بر میگرداند. به چیزی کمتر از این نباید رضایت داد.
ورود معدنچیان طلای انجیرک تفتان را به معادلات سیاسی و اقتصادی ایران و جهان خیر مقدم میگوئیم.