در سال‌های اخیر و با وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی مردم در ایران، تب و تاب تبلیغات کثیف حاکمیت علیه شهروندان افغانستانی در ایران یک لحظه فروکش نکرده است و هر دفعه با نیرنگ جدیدی تقصیر تمام مشکلات و معضلات جامعه ایران را، به گردن شهروندان افغانستانی می‌اندازند.

حضور اتباع افغانستانی پدیده‌‌ی تازه‌ای نیست اما از سه سال پیش که نیروهای طالبان دوباره کنترل افغانستان را در دست گرفتند عده‌ی زیادی از مردم این کشور مجبور به فرار شدند و در کشورهای همسایه، از جمله ایران و پاکستان، به جستجو برای سرپناه و تامین نیازهای اولیه‌ی زندگی مشغول شدند. مهاجران افغانستانی ساکن در ایران گاهی حتی بعد از سه نسل و حتی با وجود داشتن پدر یا مادر ایرانی باز هم از داشتن اوراق هویتی ایرانی محروم می‌مانند و حتی نمی‌توانند به تحصیل بپردازند و یا برای خود خانه‌ای یا حتی سیم‌کارتی خریداری کنند. مراجعه‌‌ی این افراد به مراجع قضایی در صورت شکایت از کسی بی‌ثمر می‌ماند چون برای ثبت شکایت اوراق هویتی لازم است. و یا در مواردی پیوند اعضای یک ایرانی به تبعه‌ی افغانستان از لحاظ قانونی ممنوع است و این افراد گاهی جاشنان را به خاطر این قوانین غیر انسانی و فاشیستی از دست می‌دهند.

 دولت های میزبان افغانستانی ها چندان مهمان‌نواز نبوده و در مقاطع و به شکل‌های مختلف خواهان اخراج این آوارگان شده‌اند. دولت پاکستان در چند ماهه‌ی گذشته هزاران پناهجوی افغانستانی را اخراج کرده و ایران هم در این زمینه عقب که نمانده هیچ، بلکه گوی سبقت را از همسایه‌اش ربوده و هر روز چند هزار نفر را به افغانستان اخراج می‌کند. حاکمیت در شهرهایی مانند تبریز و کرمانشاه عملا هرگونه ورود و حضور اتباع افغانستان را ممنوع کرده‌ است و در ویدئوهای منزجر کننده‌ای که در فضای مجازی منتشر شده‌است اوباشی دیده می شوند که با قمه و چاقو درحال شکنجه‌ی یک مرد افغانستانی هستند و به او هشدار می‌دهند که اگر به کشورش برنگردد او را می‌کشند. در نمونه‌ی دیگری در میبُد یزد مزدوران محلی خانه‌ها و آلونک‌های محل زندگی این مهاجران را به آتش کشیدند.

حاکمیت در صدد است تا با حربه افغان ستیزی به منحرف کردن پیکانِ خشمِ مردم علیه حاکمیت به سمت بی‌دفاع‌ترین قشرِ ساکن در جغرافیای ایران، بیشترین سوء‌استفاده را بکند و شهروندان افغانستانی را منشاء و دلیل تمام نابسامانی‌ها و فلاکتِ مردم جلوه دهد. و در همان حال از نیروی کار ارزان کارگر افغانستانی هم بهره می‌برد و در مواردی از این افراد، به زور برای فرستادن به جنگ سوریه نیز بهره می‌برد. این نوع سیاست و فرافکنی را در رفتار و گفتار و اعمال سیاستمداران راست و راست افراطی کشورهای غربی علیه پناهجویان و فراریان از جهنم خاورمیانه هم به خوبی می‌توان دید. سیاستمدارانی که برای مسائل پیچیده پاسخ‌های ساده و به اصطلاح ٬٬دمِ دستی٬٬ ارائه می‌دهند و اذهان عمومی‌را به سمتی می‌چرخانند که خودشان مطلوب می‌دانند. وقاحت مقامات جمهوری اسلامی تا جایی پیش رفته که یکی از آنان در مصاحبه تلویزیونی یکی از دلایل ضعف دستگاه امنیتی در ماجرای ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران را حضور اتباع بیگانه در ایران معرفی می‌کند!

در فضای مجازی فارسی‌زبان هم کارزارهای متعددی به راه انداخته اند تا به اشکال مختلف به دروغ از قول جامعه، از حاکمیت جمهوری اسلامی بخواهند همه‌ی شهروندان با پیشینه افغانستانی را از کشور اخراج کنند و تقریبا تمام این کارزارها در ارائه‌ی استدلال برای این خواسته‌ی غیر منطقی و غیر انسانیِ خود از ادبیات و پروپاگاندای مقامات جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند. از جمله دلایل این نوع کارزارهای پرو-حکومتی این است که:" افزایش نگران کننده جمعیت افغان‌ها در تمامی شهرها و روستاهای کشور و به خصوص نواحی حاشیه‌ای شهرهای بزرگ و مرزی زمینه‌ساز بروز آسیب‌های اجتماعی فراوانی از جمله افزایش تنش‌های اجتماعی میان جامعه میزبان و مهاجر، تکدی‌گری، افزایش پدیده کودکان کار و خیابان، افزایش ازدواج‌های غیر رسمی، غیر قانونی و صوری با زنان، دختران و مردان ایرانی به قصد دست‌اندازی به تابعیت ایرانی، تصاحب مشاغل خرد و ساده در بخش‌های حرفه‌ای و نیمه حرفه‌ای، افزایش نرخ بیکاری آشکار و پنهان اتباع ایرانی، افزایش مفاسد و آسیب‌های اجتماعی – اخلاقی گوناگون، تغییر الگوها و فرهنگ کار در ایران و وابستگی شدید برخی خدمات در حوزه‌های ساختمانی، کشاورزی و صنعتی به وجود کارگران خارجی و تغییر بافت جمعیتی در مناطق روستایی، صنعتی، کشاورزی و سکونتگاه‌های غیر رسمی در استان‌ها و شهرهای بزرگ بخصوص استان‌های شرقی، مرکزی و شمالی، افزایش گستره حاشیه‌نشینی با تمام ابعاد و تالی فسادهای اجتماعی و امنیتی کشور شده است."

در این فضای مسموم ضد شهروند افغانستانی که حاکمیت به راه انداخته است، مردم آزادیخواه، برابری طلب و بسر دوست ایران هم به اشکال مختلف و در حد توان خود علیه این لجن‌پراکنی‌ها می‌ایستند و در فضای مجازی و حقیقی به حمایت از مهاجران افغانستانی می‌پردازند و تلاش می‌کنند جهت پیکان خشم عمومی ‌را کماکان در مسیر درست آن، یعنی رو به حاکمیت اسلامی نگه دارند. خنثی کردن حمله حاکمیت به شهروندان و مهاجرین افغانستانی در این اوضاع نابسامان اقتصادی یکی از مهم‌ترین وظایف جنبش آزادیخواهانه مردم علیه جمهوری اسلامی و وظیفه هر انسان‌ آگاه و طرفدار عدالت است. راه حل پایان دادن به فقر و فلاکت اقتصادی، حمله فاشیستی به شهروندان بی دفاع افغانستانی و اخراج آنها نیست؛ سازمان دادن و شریک کردن آنها در مبارزه با جمهوری اسلامی، دفاع از برابری همه انسانها فارغ از پیشینه ملی و قومی، مبارزه برای تصویب قوانین مترقی و بهره‌مند کردن برابر شهروندان مستقل از هویت های کاذب ملی و قومی، امر جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه مردم ایران است.