بابک زنجانی از زندان آزاد شد. هیچ کس کمتر از خود خامنه ای برای آزادی او نقش ایفا نکرد. ابعاد واقعی جرایم بابک زنجانی هرگز روشن نشد. پرونده او در دست شرکای سابق او قرار داشت و امروز زمینه های آزادی او با قضاوت و پا در میانی همان شرکا صورت میگیرد. پرونده قضایی او بسیار پر سر و صدا بود. بابک زنجانی تقاضای بخشش نکرد. او مدعی و طلبکار ظاهر شد.  
این آقایان میدانند که ایران تحریم است؟ میدانند که تحریم معنیش چیست و تاکنون شده است که به یک بانک خارجی مراجعه نمایند تا با دیدن پاسپورت ایرانی ایشان را بدون هیچ عذر خواهی از بانک بیرون کنند؟ آیا اصلا ایشان مراحل فروش نفت را میدانند؟ آیا از عملیات بانکی برای انتقال پول از یک کشور به کشور دیگر آگاه هستند؟ آیا میدانند یک بشکه نفت خام چند لیتر است؟ (سایت انتخاب، ۱۲ دیماه ۱۳۹۳)

در پرونده زنجانی ارقام، میلیونها یا میلیاردها، به دلار یا یورو، بدون کوچکترین رسیدگی و بازخواست، مصارف ولنگار در رشوه و زد و بندها هرگز مساله مهمی نبود. امروز در قالب دزدی و رشوه و فساد بخصوص در میان رقبای جدید؛ از قالی باف با سیسمونی اش، زاکانی "حرامزاده" با دو میلیارد یورو اتوبوسهای کذایی  از چین، کاظم صدیقی با پر رویی در حیف و میل زمینهای مرغوب بالای شهر تهران تا افتضاح حضرات در پرونده چای دبش بزحمت میشود صندلی خالی برای زنجانی یافت. 

کِیس بابک زنجانی از جنس دیگر بود. او از قماش امید اسدبیگی است. هر دو خود را بسیجی اقتصادی نامیدند و پای مردم را بمیان کشیدند. شاه بیت هر دو آنجاست که منت بر سر کارگران گذاشتند.
"لازم به تذکر است که زنجانی هر آنچه اندوخته است وارد ایران کرده و سرمایه اش در گردش و در ریسک است نه پس انداز در بانکهای سوئیس... او با این سرمایه ای که اندوخته است چنان کارآفرینی کرده است که امروز از بر آن هزاران خانواده بهتر از دیروز زندگی میکنند ..." (سایت انتخاب، ۱۲ دیماه ۱۳۹۳)

در میان شایعات و سوالات درباره آزادی امروز زنجانی شاید جواب در همان ارزیابی سایت انتخاب نهفته باشد.
در پیسی رکود و بحران و تحریم در حالیکه نظام چهره های زمانی اصیل خود از روحانی و .. را به سطل آشغال میریزد، بعید نیست رافت امروز در حق بابک زنجانی مقدمه ای برای اعاده حیثیت او باشد. در هنگامه رسوایی و محاکمه که بوی حکم اعدام از آن به مشام میرسید سایت انتخاب در دفاع از او نوشت:

بابک زنجانی رانت نداشته است بلکه با عرض معذرت از همه در میان میلیونها نفر آدم چشم براه و نالان و خسته و نا امید عرضه و شهامت داشته است. (همانجا)

عمق تنفر انگیز این کلمات به جای خود. اما تصادفا این کلمات شایسته وصف جمهوری اسلامی امروز و حکم طالع روشن برای زنجانی است. بنظر میرسد قرعه به بابک زنجانی افتاده است. از فرط سرخوردگی و واماندگی، خسته و نا امید از مصاف با موج نارضایتی موجود در جامعه، در بن بست اقتصادی و انزوای سیاسی؛  بابک زنجانی همان کسی است که برای هدایت سکان نجات نظام جستجو میشود.