آیا دین و تبعاتش از جمله محرم و رمضان و افطار...، نشان دینداری و سیاست پایه ای جمهوری اسلامی است؟ مطلقا چنین نیست. دین و اسلام درطول تاریخ بشر و در هیچ کجای جهان بدون شمشیر و تفنگ و کشتار و جنایت و توحش و تجاوز نتوانسته است حیات داشته باشد. داعش و طالبان و جمهوری اسلامی و نیابتی هایش نمونه های امروز این ایدئولوژی پوسیده و نکبت بار است. اما این ها فقط جنبش های اسلامی جنایتکار تحمیل شده به بخشی از بشریت امروز است، نه انتخاب توده های طبقات زحمتکشی که پیشرفت های زندگی انسان و رفاه و ازادی را تجربه کرده و می کنند.
جمهوری اسلامی می داند و افکار عمومی جهان متمدن هم بویژه بعد از خیزش های پی درپی و جنبش آزادی زن در شهریور ۱۴۰۱ آگاه است که جامعه ایران جامعه ای مذهبی نیست. پایه های ایدئولوژی اسلامی مدت ها است فرو ریخته است. مردم ایران خواستار رفاه و ازادی و خوشبختی اند. سبک زندگی مردم همانی است که با آن زندگی می کنند و گوشه ای از آن همین روز و شب ها و در جشن های استقبال از سال نو در مقابل چشمان جهانیان به نمایش گذاشته شد.
دین و گرسنگی دو ابزار جمهوری اسلامی برای بزانو در آوردن مردم است. برای تحقیر و به استیصال کشاندن جامعه است.
جمهوری اسلامی سفره ی گدایی در استادیوم ورزشی و خیابان های تهران پهن کرده است تا گرسنگان را به حقارت بکشاند و به حرمت شان اهانت کند. کودکان گرسنه خانواده هایی که به گفته ی یکی از سیلیبریتی های طرفدار جمهوری اسلامی تا کنون پنیر و شیرینی و کیک نخورده اند.
در ایران ثروتمندترین کشور خاورمیانه، در ایران کارتل های نفتی و بنگاه های صاحب ده ها میلیارد دلار وابسته به بیت رهبری و سرمایه داران کاخ نشین سپاهی و آخوندهای لم داده بر گنج بیشمار ملک و مال و پول، پهن کردن سفره ی گدایی برای بینوایان و گرسنگان به نام افطار نه بخاطر دین داری بلکه برای نشان دادن اوج خباثت و تبهکاری نظام جمهوری اسلامی و دهن کجی به مردم است.
افزایش 35 درصدی دستمزد کارگر در شرایط گرانی چند صد در صدی سال های اخیر و تورم آشکار 50 درصدی، بخشی از همین سیاست گرسنه نگه داشتن ده ها میلیون خانوار کارگری است.
تماشای گرسنگان بر سر سفره ی ریا و خیانت، نفرت انگیز است، شرم آور است. باید به روی گرداندن نمایش تبهکارانه ی اهانت به مردم تف انداخت.
آیا جمهوری اسلامی می تواند مردم ایران را همچنان نیازمند و محتاج خیرات وبرکات رمضان و شعبان و محرم نگه دارد؟ جواب روشن است. نه ابزار نفرت انگیز دین و ایدنولوژی پوسیده ی مذهب می تواند گرسنگان را بفریبد و نه سیاست سرکوب و کشتار توانسته و می تواند مردم را مرعوب کند. خیزش ها و جنبش های آزادیخواهانه و رفاه طلبانه مدت ها است پرده ی ریا و فریب و سرکوب را دریده اند.
طبقه کارگر این غول خفته بیدار شده است. طبقه کارگر بعنوان طلایه دار جنبش ازادی و برابری تنها امید جامعه برای بزانو در آوردن اهریمن سرمایه و سود و دین است.
طبقه کارگر خود را برای نبردی سرنوشت ساز نه فقط بر سر دستمزد چند برابر و پاره کردن زنجیر اسارت قراردادهای موقت و اسارت بردگی مزدی بخور و نمیر، بلکه برای رهایی کل جامعه از نکبت جمهوری اسلامی آماده می کند. کلید سیر شدن شکم گرسنگان بر سر سفره ی گدایی جمهوری اسلامی نیست، در دستان پرقدرت طبقه کارگر است. طبقه کارگر تنها ناجی خود نیست، ناجی کل جامعه است.
اما این ناجی نمی تواند طبقه ای پراکنده، بدون سازمان و بدون همبستگی سراسری باشد. جنبش مجمع عمومی منظم کارگری کلید معمای اتحاد پایدار و سراسری طبقه کارگر است. در غیاب این جنبش و عروج آن، سرمایه داران و سپاهیان و حوزه های دینی انباشت سرمایه و بیت رهبری، باز هم به حیات ننگین خود ادامه خواهند داد.
جنبش مجامع عمومی منظم کارگری جنبش اتحاد پایدار طبقه ای است که بهر میزان کارگران مراکز بزرگ صنعتی "نفت، پتروشیمی ها، فولاد، خودروسازی ها، بخش خدمات..." به آن دست پیدا کنند، عمر این نظام تبهکار کوتاه تر می شود. جنبش گرسنگان، جنبش ازادی زن، جنبش خلاصی فرهنگی جوانان تا کنون جنبش های اجتماعی مداومی بوده و خواهند بود، اما به ثمر رسیدن این جنبش ها و کم هزینه و کم درد و کم دردسر شدن این جنبش ها باز و باز در دستان طبقه کارگر بعنوان یک طبقه واحد، بهم پیوسته و متحد در جنبش مجامع عمومی کارگری بعنوان پایه ای ترین اتحاد و تشکل کارگری، است.
کارگران، دوستان!
طبقه کارگر، دستمزد چند ده میلیونی کم تر نمی خواهد، بیکاران بیمه ی بیکاری مکفی می خواهند جامعه آزادی بیان و تشکل و تحزب و ازادی اجتماعات و اعتراضات و ازادی اسرای زندانی می خواهد.
جامعه رهایی از دزدی و فساد و سرکوب و جنایت جمهوری اسلامی و آزادی و رفاه می خواهد. زنان لغو حجاب شرم آور اجباری و برابری کامل و بی قید و شرط زن و مرد می خواهند. صدایی که از گلوی کودکان دبستانی تا دانشگاه ها و دختران وزنان و جوانان محلات شهرها و بازنشستگان و پرستاران...، فریاد زده شده است.
نفرت و بیزاریتان را از پهن کردن سفره ی گدایی جمهوری اسلامی با صدای بلند اعلام کنید. از حرمت گرسنگانی که بر سر این سفره های هتک حرمت انسان، جمع می شوند، دفاع کنید! ریاکاری و بیحیایی سرمایه داران با توسل به ابزار ریاکارانه و نفرت انگیز دینداری را افشا و رسوا کنید! بخواهید به این نمایش نفرت انگیز دزدی از سفره های خالی مردم، بعنوان خیرات خود به گرسنگان، خاتمه دهند. بخواهید این سفره های بی حرمتی به انسان و انسانیت را برچینند.
کارگران کمونیست، رفقا!
جامعه منتظر عروج کارخانه ها است. بجنبیم و بعنوان گام پایه ای، جنبش مجامع عمومی منظم کارگری را در همه ی مراکز بزرگ و کوچک کار بر پا کنیم! قدرت ما در کارخانه است وقتی چرخ ماشین ها را متوقف می کنیم، وقتی مجامع عمومی مان را برپا می سازیم، وقتی بیانیه های محکم تهدید دشمنانمان را به نام مجمع صادر می کنیم، وقتی دستمزد اعلام شده ی شورایعالی کار را پاره می کنیم و نمایندگان منتخب مجامع مان از مراکز بزرگ صنایع و خدمات را برای تعیین دستمزدهای مکفی انتخاب می کنیم، وقتی اعتصاب سراسری طبقه را برای بزانو در آوردن کارفرماها و دولتشان سازمان می دهیم...
وقتی به دشمنان ریاکار و دزد نان سفره ی مردم گرسنه، اعلام می کنیم سفره های نفرت انگیز افطار و اهانت به حرمت انسان را برچینید!