روزشمار  جنایتکاری و کشتار  وحشیانه مردم غزه توسط اسرائیل از چهارمین ماه گذشت .  قتل عام نزدیک به  بیست  و پنج هزار نفر در چنین زمان کوتاهی که  بیش از ده هزار نفر از آن را فقط کودکان تشکیل میدهد، تنها از عهده جریان و دولتی با ویژه گی های فاشیستی برمی آید. به گفته سازمان ملل متحد حجم این فاجعه و جنایت در قتل عام کودکان در غزه و در طول چنین مدت کوتاهی حتی  قابل مقایسه با جنگ های دیگر در منطقه به عنوان مثال در طول ١١ سال جنگ در سوریه، تعداد قربانیان کودک ١٢٠٠٠ نفر ، در ١٢ سال جنگ در  افغانستان، حدود ٨٠٠٠ هزار کودک و در یمن  با آمار ٣٧٠٠  کودک در طول ٧،٥ سال،  نیست. 
 
از زمان این تعرض جنایتکارانه دولت اسرائیل به مرده غزه، روزی نیست که مردم در سراسر جهان، چه با حضور در تظاهرات های گسترده خیابانی، کنفرانس و میتینگ و چه در اشکال دیگر ، علیه  اسرائیل و  دولتهای حامی آن به اعتراض نپرداخته باشند. هم اسرائیل و هم دولتهای ذینفع در این کشتار بی رحمانه مردم غزه، تصور نمیکردند این چنین با  یک جبهه وسیع انسانی از سراسر جهان روبرو گردند. دولت اسرائیل کاملا به این اطمینان رسیده بود که به بهانه حماس، بی هیچ اعتراضی و در سکوت ، میتواند با بمب  و بولدوزر غزه را با تمام جمعیت ساکن در آن را تبدیل به یک گورستان دسته جمعی کند. اما واکنش های جهانی به این حجم از وحشیگری دولت اسرائیل به عنوان یک دولت فاشیستی،  نه تنها انزوای هر بیشتر برای اسرائیل و در راس آن نتانیاهو را رقم زد، بلکه ژست دروغین دموکراسی و حقوق بشری دولتهای غربی را برای یکبار دیگر برملا کرد.
 
افکار عمومی از آمریکا، آفریقا، اروپا تا خاورمیانه و تا ایران و کردستان، به حق در سمت درست تاریخ ایستاده اند. حمایت و همدردی جهانی با مردم غزه و فلسطین، نه مذهب و قومیتی را به رسمیت میشناسند و نه تبلیغاتهای ریاکارانه دولتها و جریانات پرو اسرائیلی در" دفاع مشروع از خود". 
 
 از اینرو سکوت احزاب و شخصیتهای ناسیونالیست کرد از زمان شروع جنگ در غزه و نسل کشی توسط دولت اسرائیل ،اتفاقی نیست. تا آنجا که به  رهبران و بعضا فعالین این احزاب برمیگردد، اساسا در اینباره سکوت پیشه کرده اند. این درجه از بی تفاوتی و چشم فروبستن بر چنین فاجعه ای، بر دو علت استوار است. اول اینکه این احزاب، احزابی  پرو اسرائیلی میباشند و اسرائیل را قدرت مناسبی در منطقه  برای حمایت از خود در نظر گرفته اند. برای احزاب کرد ایران و عراق سیاست نزدیکی هر دولتی به آمریکا در منطقه ، مصداق نیروی  قابل اتکا در به خدمت درآمدن برای این دولتها  تعریف خواهد شد. حزب دمکرات  کردستان ایران میتواند یک روز نیروی نیابتی عربستان باشد و امروز پرو اسرائیلی.  برای پ ک ک و اقمار آن در ایران و ترکیه و سوریه  یک روز و همزمان  میتواند  با بشار اسد و جمهوری اسلامی باشد و روز دیگر نزدیک به اسرائیل و مقابل ایران و سوریه. این  روابط  بسته به دوری و نزدیکی هر کدام از این دولتها با جمهوری اسلامی یا دولت ترکیه  متغیر خواهد بود. اما  تا آنجا که به اسرائیل و سیاستهای منطقه ای اش برگردد، به خدمت درآوردن  این دسته از احزاب بخصوص احزاب کرد  به عنوان نیروهای نیابتی در منطقه و علیه دشمنان منطقه ای خود نیز، سیاستی دور از انتظار نیست و قابل فهم است. احزاب کرد در ایران، ترکیه و عراق و سوریه، گزینه های مناسبی برای تامین این نیرو برای اسرائیل در منطقه خواهند  بود.
 
مصاحبه چند سال پیش اورشلیم پست  با مصطفی هجری  در این زمینه قابل تامل میباشد. در این مصاحبه مصطفی هجری از حزب الله و حماس و به عنوان همکار در  پیش بردن  سیاست دشمنی  جمهوری اسلامی با اسرائیل یاد می کند. از آن طرف جایگاه  خود و حزب متبوع اش را درست در همان  موقعیتی که حزب الله و حماس برای جمهوری اسلامی دارند نشان میدهد، اما برای طرف اسرائیلی معامله.
نقل قول های زیر برگرفته از متن فارسی مصاحبه اورشلیم پست  با مصطفی هجری میباشد که در سایت کوردستان میدیا چاپ شده است.
نخستین سخن مصطفی هجری در اینرابطه که چرا ایران با اسرائیل دشمنی میکند، این بود: ما دشمن مشترک داریم، اما اکثریت کشورها از اسرائیل حمایت میکنند.
مصطفی هجری در آنجا میگوید:  ایران پول زیادی را صرف حمایت از حزبالله و حماس علیه اسرائیل میکند و به نظر من اسرائیل باید رژیم ایران را دشمن اصلی خود تلقی نموده و در جهت تضعیف آن تلاش نماید. حزبالله و حماس کمکهای مالی فراوانی از ایران دریافت میکنند و آنان نیز با ایران در جهت دشمنی با اسرائیل همکاری دارند، به همین دلیل باید اسرائیل از احزاب اپوزیسیون ایران علیه رژیم ایران حمایت نماید.
 
مصطفی هجری همچنین در چند جا سعی دارد بگوید که حزب دمکرات کردستان ایران میتواند آن نیروی باشد که به داخل نیرو اعزام کند و به اقدامات مسلحانه دست بزند، اگر از جانب دولت یا دولتی های دیگر و مشخصا اسرائیل  مورد حمایت قرار بگیرد. مصطفی هجری رسما اعلام میکند که اگر جمهوری اسلامی میتواند برای حماس و حزب الله هزینه مالی کند، چرا اسرائیل با چنین اپوزیسیونی علیه  جمهوری اسلامی از در معامله در نیاید؟!
 
در همانجا آمده: طی چند ماه اخیر، حزب دمکرات حمله به سپاه پاسداران را مجدداً آغاز نموده و دهها نظامی ایرانی در درگیری با پیشمرگهها به هلاکت رسیدهاند.
مصطفی هجری در این‌باره می‌گوید: سال ٢٠١٥ میلادی، وقتی که دیدیم رژیم ایران هیچ انگیزهای برای حل مسألهی کرد ندارد، تصمیم به اعزام نیروهای پیشمرگه به ایران گرفتیم.
 
این مسئله در دوره ای اتفاق افتاد که حزب دمکرات کردستان ایران به عنوان نیروی نیابتی عربستان، اقدام به چندین درگیری مسلحانه در کردستان ایران کرد که همان زمان از طرف حزب حکمتیست ( خط رسمی) در مورد مخاطرات این چنین ماجراجویی های برای مردم کردستان هشدار داده شد. کشمکش های آن دوره عربستان و جمهوری اسلامی، زمینه ای را برای حزب دمکرات کردستان فراهم کرد تا بتواند برای مدت کوتاهی هم که شده به عنوان نیروی نیابتی عربستان دست به تحرک بزند.
 
او در همانجا میگوید: در حالی که رژیم زنان را مجبور می کند موهای خود را بپوشانند، زنان مسلمان کرد در این حزب که بسیاری از آنها AK-47 حمل می کنند - موهای خود را هر طور که می خواهند می پوشانند.( این بخش در ترجمه فارسی آن در سایت کوردستان میدیا، درج نشده است).
 
اما مصاحبه عبدالله مهتدی با ایران اینترنشنال هم در همین زمینه، به روشنی جایگاه این باند و رهبری آن در مورد اوضاع فاجعه بار امروز غزه و فلسطین را منعکس میکند. عبدالله مهتدی خیلی ناشیانه و در کمال بی شرمی بدون حتی یک اشاره ضمنی به نقش دولت و ارتش اسرائیل در خلق چنین جنایتی میگوید: واقعا فاجعه ای است که امروزه بر سر کودکان غزه در میاد، این همه خانه ویران شده، این همه جنایت اتفاق افتاده، چه کسی مسبب این وضع هستش؟ باید فلسطینی ها بتوانند بند ناف خودشان را از سیاستهای ارتجاعی و ویرانگر جمهوری اسلامی ببرند، تا بتوانند در همکاری با جامعه بین المللی که پشتیبان آنها است، بتوانند کشور آزاد و مستقل خودشان را تشکیل بدهند.
 
اول اینکه مسبب اصلی چنین جنایتی در وهله اول خود اسرائیل با دولت فاشیستی آن است. این دیگر تنها یک ادعا نیست بلکه همان مجامع بین المللی مدنظر شما هم بر این باور است. بیش از هفت دهه  خانه بدوشی، آواره گی، سرکوب، زندان، قتل مردم فلسطین، مسببش دولت اسرائیل و دولت های حامی آن میباشد. سرکوب و استثمار میلیونها فلسطینی و بیرون کردن از خانه های خود، از زمان تولد حماس و حزب الله شروع نشده است که امروز با آنها هم پایان یابد.عروج جریانات و گروههای ارتجاعی همچون حماس، جهاد اسلامی و حزب الله اتفاقا محصول سیاستهای فاشیستی اسرائیل و باتلاقی است که برای مردم فلسطین پدید آورند.
 
 جمهوری اسلامی ایران نیز بی گمان در تغذیه این چنین گروههای برای تامین منافع منطقه ای خود دست به کار خواهد شد، همچنان که تا به امروز و با عناوین مختلف ادامه داده است. اکثریت جامعه بشری امروز فریاد میزند که حل مسئله فلسطین باید امروز جواب بگیرد، اما این حضرات حل  مسئله  را به  بعد از جمهوری اسلامی موکول میکنند. در ثانی  باید کسی  خیلی شارلاتان باشد که بند ناف کل فلسطین و فلسطینیان را به جمهوری اسلامی  ایران گره بزند، و بگوید به همین خاطر است که چنین فاجعه ای بر سرشان می آید. این یعنی سرپوش گذاشتن ضمنی بر این فاجعه و تروریست نامیدن تمام مردم غزه و فلسطین، همچنانکه هم پالگی های این حضرات در صف ناسیونالیستهای عظمت طلب ایرانی از جمله رضا پهلوی و اقمارش نشخوار میکنند.
 
برخلاف ادعای شخصیتهای ریز و درشت جنبش کردایتی، با طرح این مسئله که معضل  مردم غزه، معضل  کردها نیست، بنابراین نباید وارد این عرصه از سیاست شد، باید اعلام کرد که  منظورتان از کردها طبعا احزاب جنبش کردایتی است  دیگر، که عجالتا در بازار خرید  نیروهای نیابتی ، به صف شده تا مورد پسند یکی از قدرتها واقع گردند؟! وگرنه چرا  برای شهروندان و احزاب و گروهها در  انگلیس، آلمان و آمریکا و آفریقای جنوبی و … دفاع و حمایت از  مردم غزه یک امر طبیعی و مستحق بیشترین حمایتها قرار میگیرد، اما برای مردم کردستان و ایران نه؟! مگر در جریان خیزش انقلابی ١٤٠١ کل ایران از کردستان تا بلوچستان مورد بیشترین و جهانی ترین حمایتها قرار نگرفتند؟
 
نه حضرات فرصت طلب، مسئله شما مردم کردستان و منافع آنها نیست، بلکه دم تکان دادن برای اربابان منطقه ای و جهانی تان است که در این فاجعه عظیم انسانی، ما احزاب ناسیونالیست و جنبش کردایتی کردستان میتوانیم در سمت غلط تاریخ بایستیم تا نشان دهیم وفادار به منافع شما  در منطقه هستیم.
باید به این حضرات اعلام کرد، همانطور که ناف شما و احزابتان به دولتهای مرتجع منطقه و دنیا  از عربستان و اسرائیل و آمریکا بند است، دلیل بر این نیست که ناف مردم کردستان نیز به این دولتها بند است. شما که حتی با مهرهای رده پایین اطلاعات جمهور اسلامی بارها به صورت مخفیانه به ملاقات نشسته اید، صلاحیت این را ندارید نه تنها در مورد مردم فلسطین، حتی مردم کردستان هم ابراز نظر کنید. مردم کردستان تاریخا مدافع و حامی ستمدیدگان  فلسطین بوده اند. این همدلی  نه از سر معامله گری است و نه برای عرضه خود در بازار دولت های دیگر است بلکه نشان از یک همسرنوشتی جهانی است که امروز شهرهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، سوئد، فنلاند، نروژ، یونان، اسپانیا، و دهها کشور دیگر اروپایی تا مصر، تونس، عراق و … را پیموده. یک فرد عادی در کردستان امروز  بر این مسئله واقف است که حساب فلسطین و غزه با گروههای مرتجع در آن و جمهوری اسلامی ایران جدا است. همانطور که حساب مردم آمریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه با دولتهای شان که تمام قد در این جنایت ضد بشری در کنار اسرائیل قرار گرفته اند، جدا است.
فوریه ٢٠٢٤