اعتصاب شكوهمند و متحد كارگران گروه ملی فولاد بعد از ۸ روز و با تحمیل بخشی از مطالبات خود به كارفرمایان و دولت، روز شنبه نهم دیماه ۱۴۰۲ (۳۰ دسامبر ۲۰۲۳) پایان یافت. اعتصاب اخیر كارگران ادامه بیش از چهل روز تلاش و تجمعات مختلف برای تامین مطالبات بر حق ۳ هزار كارگر این مركز بود. این اعتراضات سرانجام در روز ۲۳ بهمن و بعد از ممانعت از ورود ۲۱ نفر از كارگران به مجتمع فولاد و تصمیم به اخراج آنها از جانب مدیریت، بطور یكپارچه شروع شد.
خواست و مطالبات كارگران فولاد از جمله عبارت بودند از : اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، رفع ممنوعیت ورود به شرکت کارگران تعلیق شده، بازگشت به كار كارگران اخراجی از جمله كریم سیاحی، قراردادی شدن كلیه كارگران "شفق راهیان اكسین"، همسان سازی دستمزدها برابر با حقوق فولاد اكسین، اخراج محمدی مدیر عامل گروه، خلع مالکیت از بانک ملی و...
در این مدت چندین نشست میان نمایندگانی از كارگران و مسئولین فولاد و مقامات دولتی انجام گرفت و سرانجام با پذیرش بخشی از مطالبات كارگران، این اعتصاب پایان یافت. بر اساس گزارشهایی كه از این نشست ها و توافقات منتشر شده است، كارگران به بخشی از مطالبات خود رسیده اند كه عبارتند از :
- اجرای بخشی از خواست طرح طبقه بندی مشاغل برای تمام كارگران به ارزش ده میلیون تومان ماهانه به صورت علی الحساب تا اجرای كامل طرح.
- رفع انسداد كارتها و بازگشت به كار ۳۸ نفر از كارگران تعلیقی
- اختصاص مبلغ یاد شده به كارگران شركت شفق
كارگران فولاد بعلاوه به مدیریت سه روز فرصت داده اند كه شكایت خود از آنها را پس بگیرد و اعلام كرده اند در صورت خودداری مدیریت از آن، تجمعات و اعتصاب خود را از سر میگیرند.
پیروزی كارگران فولاد در این اعتصاب نتیجه هوشیاری آنها و اتحاد بالایی بود كه به نمایش گذاشتند. كارگران در این مدت تلاش كردند با تجمعات وسیع و برگزاری مجامع عمومی خود، به عنوان یك تن واحد ظاهر شوند، با هم بحث و مشورت كنند، به ناروشنی ها و ابهامات و تردیدها پاسخ دهند و بر آنها فایق آیند و نهایتا جمعی تصمیم بگیرند و جمعی اجرا كنند. آنها در مجامع عمومی خود نمایندگانی را انتخاب كردند تا در مذاكرات كارگران را نمایندگی كنند. متحد وارد اعتصاب شدند و متحد به آن پایان دادند. همین واقعیت هم توانست كارگران فولاد را در كنار هم و در مقابل همه دسیسه و توطئه های مدیریت و مقامات دولتی و وزارت اطلاعات و...، متحد نگه دارد و پیروزمند به بخشی از اهداف خود برساند.
كارگران در طول اعتصاب كنترل كامل فولاد را در دست داشتند، ورود و خروج شركت را بستند، اخبار اعتصاب خود را كم و بیش به اطلاع عموم رساندند، حمایتهای قابل توجهی را جلب كردند. كارگران فولاد هوشیارانه اقدامات دولت و بانك ملی و كارفرمایان در همكاری كامل با وزارت اطلاعات و ارگانهای سركوب و عوامل كارفرما، از تهدید به اخراج و زندان تا قطع تمام خدمات از سرویس های ایاب و ذهاب تا غذا و ... را خنثی كردند. در این مدت عوامل كارفرما و وزارت اطلاعات به عناوین مختلف به نام خبرنگار و حمایت از كارگران تلاش كردند در صف متحد كارگران فولاد نفوذ كنند، تردید و تزلزل راه بیندازند، به خبرچینی بپردازند، انشقاق و چند دستگی ایجاد كنند. اما تجمعات هر روزه كارگران، تلاش كارگران آگاه و نمایندگان آنها، بحثها و مشورتهای همیشگی آنها، این عوامل را خنثی كرد.
یكی از دستاوردهای این اعتصاب، زنجیره ای حمایتی در میان بخشهای دیگر طبقه كارگر و مردم آزادیخواه از كارگران اعتصابی بود. اعلام حمایت گرم كارگران هفت تپه از هم طبقه ای های خود در فولاد، حمایت كارگران لوله سازی فولاد خوزستان، كاركنان راهبردی مترو و خط راه آهن، حمایت صمیمانه بازنشستگان خوزستان و كرمانشاه و همچنین جمعها و نهادهای دانشجویی و مردم آزادیخواه در خوزستان، نه تنها ارزشمند و قدمی به جلو بود، بعلاوه ترس از ادامه این حمایتها بر عقب نشینی دولت و مقامات آنها و كارفرمایان و مدیریت فولاد موثر بود.
اعتصاب كارگران با موفقیت پایان یافت. اما كارگران فولاد با تجربه بزرگی كه دارند، بیش از هر كس به این حقیقت آگاهند كه، روی هیچ قول و عده دولت و كارفرمایان نمیتوان حساب كرد. قول و قرارهای فراوانی كه با زور و فشار كارگران در چندین سال اعتراض و اعتصاب و جدال به كارفرمایان تحمیل شده و سرانجام نه كاری جدی و نه اقدام عملی قابل توجهی كرده اند، كم نیست. بعد از هر اعتصابی كارفرمایان در حمایت كامل جمهوری اسلامی و ارگانهای سركوب آنها، تلاش برای تهدید و ارعاب و ترساندن و پرونده سازی را شروع كرده اند. اخراج از كار و حكم زندان و جریمه و شلاق در همین مركز كارگری و در بسیاری از مراكز دیگر را كارگران فولاد فراموش نمیكنند. كارگران میدانند كه ما برای هر لقمه نانی و گرفتن هر ریالی از نتیجه كار خود، با همه وجود و توان جنگیده ایم. تنها ضامن هر درجه پیشروی و هر دستاورد كوچك یا بزرگ، نتیجه اتحاد محكم و ایستادگی و هوشیاری كارگران و حمایتهای بخشهای دیگر طبقه كارگر و مردم آزادیخواه بوده است.
اعتصاب كنونی پایان یافت و كارگران هم به بخشی از مطالبات رسیده اند. خود كارگران فولاد تاكید كرده اند كه هنوز بخش زیادی از مطالبات آنها مانده است و بعلاوه توافقات باید عملی شود و هزار دسیسه و حقه بازی و دغل كاری و بهانه های مختلف از جانب كارفرمایان و دولت بر سر راهند. هر اعتصاب و اعتراض كارگری بسته به زوری كه دارد و نیرویی كه پشت اعتصاب است و توازن قوایی كه میان طبقه كارگر و بورژوازی و حكومتش برقرار است، به مطالباتی كم یا بیش بسته به توان و قدرت میرسد. لذا پایان اعتصاب مطلقا پایان جدال نیست، پایان نیاز به تجمع و مشورت و تصمیم جمعی روی هر معضلی كه كارگران داشته باشند نیست. حفظ اتحاد و دمیدن در روح همبستگی و یكی بودن و متحد ماندن، نیاز همیشگی ما است. برگزاری مجامع عمومی كارگری كه كارگران فولاد در اعتصابات دوره گذشته به آن متكی بودند و تجربه شایانی دارند، فقط در روزهای اعتصاب كافی نیست.
بورژوازی ایران و حكومتش با همه ابزارها روزانه همچون خوره به جان طبقه كارگر می افتند، مغزشویی میكنند، تخم نفاق و چند دستگی به نام مذهب و ملیت و جنسیت، به نام بومی و غیر بومی و... میكارند. یكی از مشكلات ما مستقل از نداشتن تشكلات رسمی مستقل كارگری از جمله در فولاد، ادامه دار نبودن مجامع عمومی كارگری، بحث و مشورت ها و درد دل ها و شنیدن پیشنهادها و راه حل معضلات در جمع وسیع كارگران به عنوان تنها ابزار متحد نگهداشتن ما است. قدرت ما در نقش و توان ما در مختل كردن خط تولید، در ایست دادن به ماشین سودآوری سرمایه است و این جز با اتحاد محكم و همه جانبه میسر نیست. دفاع از حقوق كارگران بدون مجامع عمومی منظم بعنوان یک مرکز قدرت جمعی و بدون دخالت جمعی ما ممكن نیست. مهم این است که جمعی تصمیم بگیریم، جمعی پای اعتصاب برویم و جمعی توافق كنیم و جمعی به اعتصاب و اعتراض و تجمع پایان دهیم. نفس این با هم بودن و اتحاد برای كارگران فولاد و برای طبقه كارگر مقدس است.
همگی میدانیم كه جامعه ایران روزانه شاهد دهها اعتراض و اعتصاب و تجمع كارگری برای بهبود و رفاه و آزادی و برای زندگی انسانی تر است. در همه این اعترضات دولت و بورژواها با همه امكانات مالی، میدیایی، اطلاعاتی و نظامی و مسجد و آخوند و... در كنار هم و به عنوان یك تن واحد علیه كارگر حق طلب میجنگند. هر كارگر آگاهی میداند كه ما نیز به یک مرکز قدرت نیاز داریم و در دل هر اعتصاب كارگری قدمهایی در این زمینه برداشته شده است. حمایتهای بخشهای طبقه كارگر از اعتصاب اخیر كارگران فولاد یك قدم پیشروی در این عرصه بود. اتحاد كارگران فولاد و هفت تپه در سال ۱۳۹۷ و حمایتهای صمیمانه از همدیگر، كل خوزستان را به حمایت از آنها كشاند و خون در رگ و شرایط زندگی طبقه كارگر پمپاژ کرد. تداوم و حفظ این روابط و تبدیل آن به یك زنجیره اتحاد، گسترش این روابط، تعمیق اینگونه حمایتها، ارتقا حمایتها از گفتاری و نوشتاری به اقدامات موثرتر، كاری است كه به آن نیاز داریم. تامین توان ما، تامین قدرت كافی برای مقابله با استثمار و استبداد علیه طبقه كارگر، در گسترش این حمایتها، در تحكیم آن و در افزایش اتحاد عمومی تر و سراسری تر طبقه كارگر است. سركوب شعبات پراكنده ما راحت تر است و ترس از یكی شدن ما از هر اسلحه ای برای حاكمان خطرناكتر است. نفس این یكی بودن و یكی ماندن و تامین و حفظ آن، تنها اسلحه برا و موثر ما در مقابله با طبقه بورژوا و دولت آنها است.
ما در همین مدت در بسیاری از مراكز كارگری از فولاد و ذوب آهن اصفهان تا كارگران مراكز نفتی و پتروشیمی ها و دهها مركز بزرگ و كوچك دیگر تا نسل پا به سن گذاشته و بازنشسته طبقه كارگر، همگی با مطالبات واحد اعتصاب كردیم، تجماعات برگزار كردیم، در خیابانها راهپیمانی كردیم و در مقابل دوایر دولتی جمع شدیم. خواست همه ما در تمام این تجمعات، بهبود و حق زندگی ای انسانی، كاهش استثمار و بردگی، حق اعتراض و تجمع و تشكل، علیه پرونده سازی و زندان و جنایت و در دفاع از حرمت و كرامت انسانی خود بوده است. این نیروی عظیم ما باید به هم وصل شود و یكی شود. ما همگی یك درد داریم و حل درد مشترك در مقابل طبقه سرمایه دار و دولتشان به صف متحد و طبقاتی ما نیاز دارد.
حمایتهای این دوره از اعتصاب فولاد یك قدم به جلو و قابل تقدیر بود. بی تردید عده ای انسان آگاه، عده ای كارگر هوشیار و معتمد، این نیاز را درك كردند، برایش كار كردند و این حمایت را تامین كردند. حفظ این دستاورد، گسترش شبكه های خود و وسعت دادن به روابط میان فعالین كارگری، وصل شدن به بخشهای مختلف و مراكز كارگری دیگر، كار جدی رهبران و فعالین آگاه طبقه كارگر است. در همین دوره و با تامین این نیاز، نیروی ما در فولاد اهواز و ذوب آهن و نفت و پتروشیمی برای به زانو در آوردن بورژوازی ایران و كارفرمایان و دولت و دستگاه سركوبش كافی بود.
ما در جنگ با دشمن هار و آگاه به منافع ضد كارگری و طبقاتی خود، محتاج اتحادی طبقاتی، فرا فابریكی و فرا منطقه ای هستیم. تامین این مهم برای ما ممكن است. طبقه كارگر در ایران هزاران رهبر لایق و اگاه و كمونیست را در خود پرورانده است و این عزیزان كلید تامین این اتحاد هستند. امروز كه همه جا صدای حق طلبی كارگر، صدای آزادیخواهی طبقه ما شنیده میشود، امروز كه جامعه ایران و محرومان آن، نسل جوان طبقه ما، دختران و پسران نوجوان ما به توان و قدرت ما و به عدالتخواهی و آزادیخواهی ما امید بسته و حامی ما هستند، بهترین شرایط برای برداشتن گامهای بزرگ به پیش است. هر پیروزی بزرگ یا كوچك ما و از جمله پیروزی اخیر كارگران فولاد ارزشمند است و باید به عنوان دستاورد كل طبقه ما و در خدمت دستاوردهای بزرگرتر و پیشروی های بیشتر مورد بهره برداری قرار گیرد.