جنگ های ادیان و اشراف و قبایل، در تاریخ عصر بربریت عریان ثبت شده است. هزارو پانصد سال قبل چند نسل انسان با شمشیر خلفای راشدین اسلام به خون کشیده شدند، اموالشان غارت و به زنان و کودکانشان تجاور کردند تا اگر زنده ای باقی بماند را بردگان دین کنند. دینی که صاحبانش خود از بی باورترین ها هستند!
هشتصد سال قبل قوم تاتار مغول، آسیا تا شرق اروپا را به خاک و خون کشید. از عصر رنسانس و پایان قرون وسطی در جهان متمدن، جنگ های جهانی حکام سرمایه، بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی را در تاریخ سیاه این نظام ثبت کرد.
اواسط قرن بیستم باز حکام سرمایه به مدت بیست سال شهر و روستاهای ویتنام را بر سر مردم ویران کردند و به مدت نیم قرن کودکان و مردم کوبا را با محاصره اقتصادی کامل دچار گرسنگی و بی دارویی کردند.
در جهان امروز بار دیگر شمشیرهای دین از آستین اسلام راستین طالبان و داعش باز هم بخشی از خاورمیانه را به خون آغشته کرد. اسلامی که از زیر عبای اسلام سیاسی جمهوری اسلامی ایران با کشتار جمعی  زنان و جوانان در دهه ی شصت که فقط ریش و حجاب نداشتند، سر برآورد.
مردم اوکراین قربانی رقابت ناتو و دولت روسیه است. اشک تمساح دول غربی برای مردم اوکراین یک ریاکاری تبهکارانه است!
و امروز جهان در اوج پیشرفت علم و صنعت و تفکر و آگاهی بشر، هنوز اسیر نظام سرمایه و دین و نژاد است. بشریت جهان امروز نظاره گر دست تبهکار دول متظاهر به تمدن از امریکا تا اروپا است که از آستین نتنیاهو و دولت نظامی اش بیرون آمده و بار دیگر بربریت" متمدنانه" ای را به بشریت تحمیل کرده است.
نسل کشی در غزه توسط دولت نژآدپرست اسراییل و حامیان کاخ سفید و پنتاگون و دول اروپایی یاد آور بربریت تاتارهای مغول این بار نه با شمشیر، با ۳۰ هزار تن بمب بر سر زنان و کودکان و سالمندان فلسطینی است.
 
سوال ساده این است، چه کسی باید دولت نظامی و نتنیاهو، این گراز وحشی را مهار کند؟ کیست نداند که نتنیاهو و دولت نظامی اش، بدون چراغ سبز و حمایت دول غرب و امریکا نمی توانست چنین حمام خونی در غزه راه بیندازد. از نتنیاهوی مجرم و صهیونیست های حاکم بر کشور اسراییل، تا سرمایه داران یهودی امریکا که با سیطره بر اقتصاد این کشور، دولت ها و سیاست خارجی شان را رقم می زنند، پنتاگون، سرویس های اطلاعات نظامی بریتانیا، همگی یعنی کل سیستم نظامی وسیاسی حکام سرمایه در غرب و امریکا و خاورمیانه دست هایشان تا آستین در خون مردم غزه رنگین است.
 توقع این که این مجرمین قلاده ی نتنیاهو و دولت نظامی اش را بکشند بیهوده و پوچ است. سازمان ملل و حقوق بشرشان هم مترسکی بیشت نیست. داستان کمک های بشردوستانه شان هم شرم آور است.
صهیونیسم، تاریخی حدود یکصد ساله نژآدپرستی و تجاوز و محاصره و کشتارجمعی مردم فلسطین دارد، اما ملی گرایی فقط به صهیونیسم خلاصه نمی شود. این ملی گرایی امروز پشت دلار و یورو و پوند انگلیس چهره تمیزتری از صهیونیسم ندارد.
زمانی که دولت المان به نیروی کار احتیاج دارد یک میلیون مهاجر سوریه را می پذیرد، در جنگ اوکراین درب کشورهای اروپایی به روی پناهندگان اوکراینی باز است، چون خون اروپایی از خون فلسطینی رنگین تر است. چون نژاد اروپایی برتر است. اما مردم غزه که از هوا و زمین و دریا محاصره و نزدیک به صدهزار نفرشان کشته و زخمی شده اند و بیش از ده هزار کودک کشته و یا از گرسنگی و بی دارویی جان داده اند، مرزهای مقدس شرق و غرب هم به رویشان بسته شده است. گیریم افسار صهیونیست های اسراییلی را رها کرده اید، ولی دیگر مرزها را چرا بروی گرسنگان و زنان و مردان و سالمندان و کودکان زخمی و مریض بسته اید؟ یکصدم هزینه میلیاردها دلار و یورو و سلاح و مهمات کشتار جمعی امریکا و اروپا هدیه به نتنیاهو و هزینه ی کشتار مردم غزه برای نجات بازماندگان جنگ کافی بود و هست؟
دولت های عربی که دور گنجینه های نفت حلقه بسته و پز اتحادیه عرب و اوپک می دهند و مدیایشان مملو از تبلیغات "میهنی" و "ملی" خون و شرف عربی است، چرا مرزها را به روی غزه بسته اند؟ آیا پناه دادن یک میلیون آواره ی  غزه برای کشورهای نفتخیز و میلیاردرهای خوک صفتی که حتی دستگیره درب و پنجره های قصرهایشان هم طلا است، خرج زیادی داشت و دارد؟!
کسانی که جنایت  حماس در هفتم اکتبر را مبدء تاریخ جنگ اسراییل در فلسطین می نامند، اگر مغرض نباشند، ابله اند. نزدیک به یک  قرن محاصره مردم فلسطین و بیرون راندن حدود ده میلیون فلسطینی از خانه و کاشانه ی خود و آواره ی کشورهای عربی که شهروند درجه دوم نامیده شده و نیروی کار ارزان سرمایه داران این کشورها هستند، کشتار مکرر کودکان و نوجوانانی که با سنگ در مقابل گلوله می ایستند، به بهانه ی یک اقدام تروریستی... تاریخی خونین و ننگی بر پیشانی نژادپرستان یهودی و حامیان امریکایی و غربی شان است.
این تاریخ با خون مردم فلسطین نوشته شده است. مردم فلسطین تا همین اواخر حماس و جهاد اسلامی نداشت. دنیا می داند که حماس را خود اسراییل علیه مردم فلسطین و برای ایجاد تفرقه در بین این مردم سازمان داد و موفق شد فلسطین را دوشقه و چند شقه کند. دلارهای امارات در چمدان های دولت اسراییل به حماس داده شد... 
 
متاسفانه در میان بخش ناآگاه جامعه ایران هم بدلیل جنایات جمهوری اسلامی و حمایت این رژیم از حماس، از نسل کشی در غزه چشم پوشی و دشمنی اسراییل و جمهوری اسلامی به نفع مردم ایران قلمداد می شود. این طیف انسان ها کم یا زیاد، باید از خود بپرسند  که 75 سال جنایت اسراییل به کنار، آیا بیست هزار کشته ی مردم غزه در این دو ماه که ده هزارشان کودک اند، حماس بودند؟ آیا با خاک یکسان کردن غزه و کشتار و آواره کردن دو میلیون انسان، شکست حماس نامیده می شود؟ این تصوری ابلهانه است. اسراییل بازنده ای این جنگ کثیف نژادپرستانه است. ویرانی شهرها و کشتار جمعی نشانه ی پیروزی هیچکس نیست. بمب های چند تنی که بر سر مردم غزه ریخته می شوند از امریکا فرستاده شده اند. انگار جهان حکام سرمایه از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب علیه مردم غزه بسیج شده است. ایا این به معنای پیروزی دولت صهیونیست اسراییل است؟ مطلقا نیست. شکست اسراییل در افکار عمومی و روان جامعه ی بشری از پیش ثبت و درج شده است. تاریخ بشر این نسل کشی را فراموش نمی کند و نمی بخشد. برنده ی میدان جنگ الزاما پیروز نیست. این رسوایی تاریخی نظام سرمایه داری از شمال امریکا تا اروپا و استرالیا و خاورمیانه در کتاب تاریخ امروز و ایندگان بشر ثبت می شود. این ننگ بر پیشانی نظام تبهکار سرمایه و سود و اسلحه پاک نمی شود!
جو بایدن و ریشی سوناک  و از جمله محمد ال نهیان امارات وعبدالفتاح سیسی  مصر...،  کم تر از نتنیاهو مجرم نیستند. این مجرمین در تاریخ ذهنیت و وجدان میلیاردها انسان کره زمین محاکمه و محکوم اند. جنایات نتنیاهو و بایدن روی جنایات جمهوری اسلامی را سفید کرده است.
مبارزات مردم ایران با آزادی مردم غزه و فلسطین هیچ مغایرتی ندارد. یکی اسیر و قربانی اسلامیسم و دیگری قربانی صهیونیسم است. هر دو از یک جنس اند. مردم فلسطین، کارگران و زنان و کودکان فلسطینی با طبقه کارگر و مردم ستمدیده ایران یک منفعت مشترک دارند. ما همچنان که علیه جمهوری اسلامی هستیم در کنار مردم فلسطین قرار داریم. 
تنها بشریت متمدن و آزادیخواه جهان می تواند قلاده ی این سگ هار در خاورمیانه را بکشد. هنوز بخش بسیار کوچکی از این بشریت فریاد برآورده اند. این در حالی است که هیچ انسان صاحب وجدان و انسانیتی نیست که در این شب و روزهای سیاه و شوم شبی را با خیال راحت بر بالین گذاشته و صبح بدون دغدغه ای این نسل کشی و کشتار جمعی بیدار شود. این میلیاردها انسان نمی تواند از تغییر این شرایط مرگبار و ضد بشری مایوس گردد.
نمی توان و نباید صحنه ی دریدن شکم یک مادر کشته شده بخاطر نجات کودکش را دید و فقط تاسف خورد یا گریست. نباید فقط مشاهده عمل جراحی قطع پای کودکان زخمی جنگ بدون داروی بیهوشی را فقط دید و گریست. اشک های ما، خشم ما اگر طوفان نشود، جز استیصال معنی ندارد. کجا است خشم ده ها و صدها میلیونی مردم جهان! کجا است طبقه کارگر بیدار و رویای جهان ازاد و برابر!