آمار قربانیان غزه از مرزهای باور جهانیان گذشته است. نه تنها کمتر خبری از توقف ماشین کشتار جمعی ارتش اسرائیل نیست که "وعده" عبور بیشتر و بیشتر آن از مرزهای انسانیت، بشریت را در سراسر جهان به خشم آورده و هراسان کرده است.
گفته میشود که ظرف یازده هفته گذشته، تعداد کشته شدگان در غزه از مرز بیست هزار که هشت هزار آن کودک هستند، مجروحین از پنجاه و دو هزار و مدفون شدگان زیر آوار از هزاران نفر هم گذشته است و قریب دومیلیون انسان از شهرها و روستاهای خود آواره شده اند! آخرین بیمارستان قابل استفاده هم بمباران شده است و کودکان مجروحی که پس از قطع عضو "نجات" پیدا کرده بودند هم به قتل رسیدند! جیمز الدر، سخنگوی یونیسف میگوید: "از اینکه کودکانی که در بیمارستانها پس از قطع عضو در حال بهبودی هستند، در آن بیمارستانها کشته میشوند، خشمگین هستم".
گاردین ١٩ دسامبر نوشت: "تعداد تلفات حملات هوایی و شرایط وخیم برای نزدیک به ٢ میلیون نفر که از خانه های خود آواره شده اند و دسترسی اندکی به غذا، آب آشامیدنی یا سرویس های بهداشتی دارند، خشم روزافزون بین المللی را حتی در میان متحدان نزدیک اسرائیل برانگیخته است." و رسانه های "متمدن" می نویسند که "چهره و نام همه آن بیست هزار نفر را، که به اندازه جمعیتی است که یک استادیوم ورزشی را پرمیکند، به خاطر بسپارید! و به نقل از بازماندگان می نویسند که "نمیخواهم عدد باشم"!
بازی مرگ دولت نژادپرست اسرائیل با جان و روان و سلامت و شهر و خانه و کاشانه بیش از دومیلیون مردم تحت محاصره اش در غزه، فرمان کوچ از شمال به جنوب از این منطقه به آن منطقه ظرف چند ساعت و چند روز و سپس بدنبال فراریان، از شمال و جنوب و مرزهایی که مردم را به فرار به آنها کشانده، رفتن و بمباران اردوگاهها و آخرین بیمارستان، بی رحم ترین عناصر فاشیست و نژادپرست، و ضدانسانی ترین جریانات ارتجاعی قومی و مذهبی در جهان را هم "متحیر" کرده است!
تاریخ به یاد میآورد که حزب نازی و فاشیسم هیتلری، در قتل و نسل کشی، در دادن چهره "لیبرال" تری از آشویتس و اردوگاههای مرگ اش، از کابینه نظامی نتانیاهو به مراتب "مردم دار" تر بود! فاشیسمی که نقشه و "اشتهای" پیروزی و تسخیر جهان را داشت، بورژوازی که به شهروندان خود و جهان وعده "رشد اقتصادی" میداد، نیاز داشت دستگاه پروپاگاندش، دروغ و دروغ های بزرگ تولید کند! اردوگاههای مرگ ش را "مناطق نرمال مسکونی جدا" و گسیل اسرا به "آشویتس" اش را "جابجایی اداری زندانیان" بنامد! جنبش نژادپرست یهودی به رهبری صهیونیسم اما، در حمایت تاریخی "بورژوازی غرب" و بعنوان سپردفاعی آن، بورژوازی که در بن بست بی افقی قادر به دادن هیچ وعده ای به شهروندان خود و جهان نیست، تنها و تنها با نقشه علنی "مجازات جمعی" فلسطینیان به دلیل نژادی، قادر به "حفظ موقعیت برتر" گذشته خود است. فاشیسم بازنده ای که نه تنها به کمترین "مردم داری" و دادن چهره ای "لیبرال" از خود نیاز ندارد که برعکس صحنه هرچه مخوف تر، کشتار علنی و رسمی هرچه وحشیانه تر و غیرانسانی تر، "هویت" او برجسته تر خواهد بود! حیرت متحدین سنتی این دستگاه آدم کشی، از ظرفیت مخوف میلیتاریسمی است که خود آن را برای مصرف امروز مجهز و بزرگ کردند! میدانند که جنگ امروز کابینه نظامی اسرائیل با بشریتی بنام عرب و فلسطینی، سنگر آخر مقاومت کمپ پیروزشان در جهان پسا جنگ سرد است. اعلام عدم رضایت شان از این تصویر غیر روتوش شده فاشیسم قرن بیست و یک با پرچم دمکراسی غربی و "جهان آزاد" است!
این ادعا که "هرجنگی ادامه جنگ قبلی خود است" ادعای درستی است. جنگ اسرائیل با مردم غزه و فلسطینیان، نه ادامه حملات تروریستی حماس یا جمهوری اسلامی، که ادامه جنگ قبلی دو کمپ جهانی، کاپیتالیسم و سوسیالیسم است در شرایط دیگری. این تقلای یک جنبش نژادپرستانه است در شرایط افول دمکراسی غربی. افول هم از منظر شهروندان خود و هم از منظر جهانیان! این جدال یک جنبش بی آینده است در شرایط بن بست و بی افقی سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژیکی بورژوازی غرب، بعنوان رهبر بورژوازی جهانی! سرباز کردن زخم تاریخی فلسطین، این میراث حل نشده دوران جنگ سرد، میدان داری "نظم نوین جهان یک قطبی" به رهبری آمریکا، که برکت آن برای جنبش نژاد پرست یهودی رها شدن تمام و کمال افسار آن در سی سال اشغال هرچه بیشتر سرزمین های فلسطینیان بود، اجتناب ناپذیر بود. آنچه که اجتناب پذیر بود و هست بهایی است که میلیونها مردم بی گناه و بی پناه در غزه امروز میپردازند.
بهایی که یازده هفته است، غزه در مشروعیت زدایی از دمکراسی غربی "جهان آزاد"، در تحمیل انزوای سیاسی به جنبش نژادپرست یهودی و در به بن بست ایدئولوژیکی کشاندن "اقتصاد بازار آزاد" می پردازد، هولناک است. هولناک تر سیر متوقف نشدنی حمام خونی است که در این منطقه کوچک پرجمعیت، این بزرگ ترین زندان روباز جهان با بیش از دومیلیون نفر، به راه افتاده است!
ابعاد جنایات اسرائیل در غزه، تصاویر لحظه به لحظه تنها برخی از تحقیرها، اسارت ها، قتل و کشتار و تخریب و دفن جمعی خانواده ها با کودکان و نوزادان، فراری دادن صدهاهزار مردم وحشت زده، بی پناه و اسیر و سرگردان فراری از این نقطه به ان نقطه! به موازات آن و همزمان نمایش سیمای کریه لشکر "پیروزمند" نظامیان فاشیست اسرائیل! اشتهای اشغال کامل و بی رحمانه منازل و شهرها و روستاهای مردم فلسطینی در نوار غزه، قلب بشریت را در قفسه سینه چنان فشرده است که هیچ کلامی توان بیان آن را ندارد. هیچ کلامی توان بیان ابعاد درد، رنج، تباهی و بی پناهی جمعیت دومیلیون انسان گرفتار در غزه را ندارد.
بشریتی که در سراسر جهان در انقیاد مشتی قدرت ها و حکومت های ضدبشری گرفتار است، از خود می پرسد، چرا؟ و مگر میتوان! آرزو میکند این باطلاق خون و چرک و نسل کشی "افتخار آمیز" توسط اسرائیل، کابوسی باشد که پس از بیداری محو شود. سوال میکند که: سران این تنها "دمکراسی" در خاورمیانه، این فرزند خلف و "عزیزدردانه" "جهان آزاد"، این میراث "مهد دمکراسی" جهانی به سرکردگی آمریکا و اروپا، که عمری آن را با پول و تبلیغات و رنگ و لعاب بعنوان جامعه ای متمدن به خورد شهروندان "جهان آزاد" دادند، مگر قلب ندارند و بشر نیستند؟!
مشکل اسرائیل و حامیان تاریخی اش در غرب، نه دیپلماسی ریاکارانه روسیه و چین و قطر و مصر و عربستان، که این سوال ها و شهروندان خود این کشور ها است! شهروندانی که میدانند این کابوس واقعیت است و لکه ننگ و کارنامه پاک نشدنی "دمکراسی" غربی و "جهان آزاد".
مشکل "پیشروی" این ماشین جنایت علیه بشریت، نه موانع نظامی یا سیاسی هیچ گروه و قدرتی، که جمعیت عظیم یهودی است که قبول نمی کند نسل کشی از مردم فلسطین بنام "دفاع" از او صورت بگیرد! میداند هر روز که توحش ارتش اسرائیل در غزه قدمی به "پیروزی" نزدیک تر شود، نه تنها شانس حفظ کشوری بنام اسرائیل برای همیشه به خطر می افتد، که آب بیشتری به آسیاب "یهودی ستیزی" در سراسر جهان سرازیر می کند. فاشیسم اسرائیل میخواهد غزه را برای زیست انسان و هر موجود زنده ای غیرقابل زیست کنند تا آن را مامن هیولای نژادپرست یهودی کند.
فشار جهانیان، از تظاهرات ها تا تحرکات کارگری علیه ارسال اسلحه به اسرائیل، تا امروز موجب شکست ایدئولوژیکی و انزوای سیاسی دولت نژادپرست اسرائیل شده است. جهانیان میتوانند با فشار برای بستن سفارتخانه های اسرائیل در سراسر جهان، اخراج دیپلمات ها و قطع روابط سیاسی با دولت اسرائیل، توقف کمک های نظامی نجومی که علیرغم ابراز نارضایتی ها هنوز به سوی اسرائیل سرازیر میشود، توقف کمک های مالی به دولت و ارتش و دستگاه اداری حکومت نژادپرست اسرائیل، ماشین کشتار جمعی اسرائیل را پیش از آنکه قربانی بیشتری بگیرد، متوقف کنند.
یازده هفته است که جهانی میداند که هیچ کس، جز بشریت متمدن، جوابگوی فاجعه غزه نیست و اگر امروز در میدان نبود، اگر علیرغم همه پروپاگاندهای همیشگی، قوانین، سانسورها، تهدیدات، گروکشی های سیاسی و اقتصادی برای به سکوت کشاندن، نه تنها میدان را خالی نکرده که هر روز وسیع تر علیه فاجعه غزه به میدان نمی آمد! امروز بی تردید غزه در کنار عراق و لیبی و سوریه و افغانستان و هیروشیما، چون تاریخی "سپری شده" از مرکز توجه جهانیان به حاشیه رانده می شد.
پایان جنگ سرد، پایان "توهم دمکراسی" در خود غرب است! اما بیداری که در غرب امروز، نه تنها در بیان که در عملکرد روزانه، عروج کرده است گواه یک واقعیت است. این واقعیت که فروپاشی و سقوط "دمکراسی غربی" و توهم به آن پایان تاریخ نیست، برعکس این شکست سرآغاز دوره جدیدی از تاریخ بشریت و دریچه ای به روی آینده ای انسانی است. گواه این است که فاشیسم اسرائیل قادر نیست "پایان دمکراسی" را به "پایان انسانیت"، پایان عواطف و جوهر بشری، گره بزند. گواه این واقعیت که بشر دوستی، انسانیت و عطش برای آزادی و زندگی انسانی برای همه شهروندان جهان، ریشه دارتر و عمیق تر از آن است که بتوان آنرا بیش از این مهار کرد.
این میتواند آغاز باور به سوسیالیسم و بازگشت به انسانیت باشد! بارقه های این بیداری را امروز به روشنی میتوان دید. ایستادگی و مقاومت جهانی در مقابل "مشروعیت بخشیدن" به فاجعه نسل کشی در غزه و فلسطین، امروز دریچه و قلب این بیداری و امید است.
٢٠ دسامبر ٢٠٢٣