ماشین کشتار مخوف اسرائیل از مردم فلسطین در حمایت کامل آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی و اکثر احزاب پارلمانی، نشانی از خاموش شدن ندارد. سرعت ماهواره ای کشتار جمعی مردم غزه چنان است که هر آمار و رقم و عددی، در مورد ابعاد نسل کشی هولناکی که تنها در چند هفته گذشته و به بهانه انتقام از حماس توسط اسرائیل جریان دارد، را غیرمعتبر نشان میدهد. کشتاری که فرمانده نیروهای نظامی اسرائیل وعده تداوم آن برای حداقل سه ماه دیگر را میدهد! 
طی حملات سه هفته اخیر ارتش اسرائیل، هر هشت دقیقه کودکی در غزه به قتل می رسد! نوزادی هنوز گواهی تولدش صادر نشده گواهی مرگش صادر میشود! پدری بدنبال پیکر سه کودکش زیر آوار بمباران ها، به امید معجزه ای سرگردان است. معجزه و معجزاتی که رخ نمی دهد! هشت فرزند یک خانواده در یک چشم برهم زدن توسط بمب های ارتش اسرائیل درجا کشته میشوند! اردوگاههای فلسطینیان، جبالیا در شمال شهر غزه، بزرگترین و یکی از متراکم ترین اردوگاهها از هشت اردوگاه آوارگان فلسطینی در نوار غزه با ۱/۴ کیلومتر مربع وسعت  و ۱۱۶ هزار جمعیت، ۲۶ مدرسه در ۱۶ ساختمان آموزشی، یک مرکز توزیع مواد غذایی، دو مرکز بهداشت، یک کتابخانه و هفت حلقه چاه آب، از هوا بمباران میشود.  سرپناه همه اعضا خانواده، کودک و بزرگ و زن و مرد، با خاک یکسان میشود و جان بدربردگان در گودال های عظیمی که تنها با  گودال های ناشی از بمب های اتم قابل مقایسه است بدنبال عزیزانشان سرگردانند! تعداد کشته شدگان کارمندان کمک رسانی انسانی سازمان ملل و همه سازمان های غیرنظامی و خبرنگاران و کارکنان نهادهای اجتماعی بین المللی، در فاصله زمانی چند هفته ای، رکورد کشتار از این مددکاران را در تاریخ شکسته است.
بیمارستانها و مدارس و کوچه و خیابانها و ساختمان های مسکونی، همه جا میدان نه جنگ که میدان بمباران و سلاخی مردم بی گناهی است که از هفتاد و پنج سال پیش نسل اندر نسل از خانه ها  و سرزمین هایشان به زور رانده شده اند و "موقتا" در این اردوگاهها اسکان داده شده اند!

پس از حمله ٧ اکتبر حماس به اسرائیل و کشته شدن ١٤٠٠ نفر نظامی  و غیرنظامی و گروگان گیری حدود ١٥٠ نفر اسرائیلی، ارتجاع نژادپرست در اسرائیل به رهبری نتانیاهو، به بهانه این حمله، حلقه محاصره غزه را تنگ تر کرد، سه هفته هرروز و هرثانیه، آن را با بیش از دو میلیون جمعیت، از هوا و زمین کوبید و آب و برق و  راههای رسیدن غذا و دارو و ملزومات زندگی را تماما برروی همه جمعیت غزه بست.  بر اثر این انتقام جویی کور نژادپرستانه راست فاشیست در اسرائیل، تا کنون  و طی سه هفته بین هشت تا ده هزار فلسطینی کشته و مفقود شده اند، ٣٥٠٠ کودک  در غزه در مقابل چشمان جهانیان قتل عام شده اند، بیش از ٢٢هزار نفر زخمی و صدها واحد مسکونی و دهها بیمارستان و مدرسه و محل کار، به تلی از خرابه تبدیل شده است.  "جان سالم بدربردگان"  بیش از دو میلیون نفر، در محاصره و  در خطر مرگ از گرسنگی و فقدان آب آشامیدنی و ابتلا به بیماری های مختلف و کوتاه شدن دستانشان از همه امکانات زندگی و سلامت، بسر میبرند! و اگر این ماشین کشتار جمعی متوقف نشود، معلوم نیست تا کی زنده بمانند!

فاجعه ای که نفس در سینه هرانسانی با حداقلی از وجدان حبس کرده است و جهانی را برای دفاع از خود و برای دفاع از بشریت به میدان آورده است! فریاهای اعتراضات جهانیان، که "دیگر بس است"!، این نه جنگ و "دفاع از خود" که یک نسل کشی و جنایت جنگی هولناک است، دولتهای غربی را که رسما اعلام کردند که در این جنایت در کنار دولت اسرائیل ایستاده اند، سراسیمه و در مقابل مردم معترض، بی قدرت کرده است! از جمعیت یهودی در آمریکا و اروپا تا میلیون ها شهروندی که در سرتاسر جهان، فریاد "بهانه کشتار غیرنظامیان در اسرائیل برای راه انداختن این حمام خون و  نسل کشی را نمی پذیریم" هر روز بلند و بلند تر میشود. میلیونها نفر در کشورهای غربی فریاد "دیگر بس است!" را سر داده اند و هر روز از اسپانیا و ایتالیا و آلمان و بلژیک و ایرلند و بریتانیا و آمریکا و دهها و دهها شهردیگر اخبار این توحش عنان گسیخته دنبال میشود و مردم بشردوست در غرب حاضر نیستند صحنه اعتراضات چندصدهزار نفره خود را ترک کند.
 
بسیاری از خانواده گروگانها و کشته شدگان در اسرائیل، از ورای دیوار ضخیم سانسور رسانه ای، در مقابل دوربین تلویزیون ها، خواهان پایان دادن به این حملات انتقامجویانه و ضدبشری اند و اعلام میکنند که "نه به نام ما"! بسیاری از خانواده قربانیان هالوکاست هیتلری فریاد میزنند که "تاریخ نباید در حق هیچ کسی تکرار شود" و  نسل کشی از یهودیان و هالوکاست فاشیسم هیتلری نباید تکرار شود، نه در حق فلسطینیان و نه در حق هیچ کس دیگری! جمعیت عظیمی در استادیوم های ورزشی و مراسم های هنری و اجتماعی، فریاد آزادی فلسطین و آتش بس و  پایان نسل کشی سرمیدهند و ریاکاری دولت های غربی را که در جنگ اوکراین هرنوع نام بردن از "روس" و "روسیه" را در همه سوخت و سازهای ورزشی، هنری و اجتماعی و..، ممنوع و آن را "جنایی" کردند، عمیقا به چالش می کشند! همه چیز و همه جا، از اعتصاب کارگران حمل و نقل در بلژیک  تا تسخیر میدان های اصلی شهرهای بزرگ و اعتراض در نشست های سیاسی در آمریکا و بریتانیا برای توجیه این جنایات، صدای همدردی با مردم غزه و همبستگی و همسرنوشتی، شنیده میشود. 
 
غزه زخمی بر پیکره بشریت!
عزه، موضوعی در بازی قدرت!
 
در فاجعه غزه، سه صف در صحنه اند. صف اول آنهایی که نمی خواهند تمامش کنند، اسرائیل و متحدین بی قید و شرط اش در بورژازی غرب، صف دوم آنهایی که پایان فاجعه کشتار، و نه حل مسئله فلسطین، میتواند تنها خاصیت جانبی باشد در جدال دیپلماتیک و نظامی در تقابلهای جهانی، از جمله چین و روسیه! صف سوم اکثریت میلیونی شهروندان جهان است  که در سراسر جهان، از تل آویو و قاهره و بغداد و تهران و بیروت و قاهره تا نیویورک و لندن و پاریس و برلین و توکیو و سیدنی، هم میخواهند هرچه سریع تر این کشتار متوقف شود و مسئله فلسطین در راستای منافع مردم فلسطین حل شود و هم میتوانند!
 گزارشگران منصف میگویند که جهان مهد دمکراسی، منظور صف اول، قدرت های حاکم که بر سکوی اول آن بورژوازی غرب نشسته است، در آزمایش اخلاق و تست بشردوستی، همگان رفوزه شده اند. در این ادعا حقیقتی وجود دارد. این ها همیشه رفوزه بوده اند! اما باخت امروز شان  ناشی از دو واقعیت است. یکی مقطع تاریخی که در آن بسر میبریم و دیگری عمق تراژدی بنام فلسطین!

نام این ماشین کشتار دستجمعی را، که امروز لحظه به لحظه قتل عام کودکان و صحنه های دلخراش آن در منازل اکثریت جمعیت کره خاکی است، آزمون "سنجش انسانیت" گذاشته اند! آزمونی که تاجایی که به قدرت های حاکم می رسد در واقع "تست ته مانده ی انسانیت" است که همگی، از هیئت های حاکمه در اسرائیل و آمریکا، بعنوان معماران اصلی این حمام خون تا متحدین یکدست شان در کشورهای اروپایی، همچون همیشه از آن رفوزه بیرون آمده اند! آزمونی که شهروندان جهان مانند همیشه از آن سربلند بیرون آمده اند. شهروندانی که بیش از هفت دهه است که قلب شان با مصائب مردم در فلسطین میزند! شهروندانی که در قتل عام های پیشین ماشین کشتار جمعی بورژازی غرب، در اعتراض به محاصره اقتصادی ده ساله عراق که بیش از دو میلیون کودک را به خاطر کمبود دارو و  آب آشامیدانی قربانی کرد، به خیابان آمدند و به این جنایت نه گفتند. شهروندانی که به بمباران و کشتار جمعی از مردم عراق و حمله و بمباران لیبی و سوریه و فاجعه افغانستان بارها و بارها در ابعاد چند صد میلیونی اعتراض کرده و خواهان ختم ماشین های کشتار جمعی بودند که بیش از همه جا، خاورمیانه را به باطلاق تبدیل کرد. جنایات قبلی و توحشی که زمینه ساز آن بود که امروز اسرائیل بتواند مفتخر باشد که نسل کشی و پاک سازی کامل غزه  عین "عدالت" است! و بی شرمانه وعده دهد که این هالوکاست نه تنها متوقف نمی شود که برای حداقل سه ماه دیگر ادامه خواهد داشت!

در صف دوم، دیگر قدرت های منطقه ای و جهانی اند که در این باطلاق خون، نه تنها بدنبال حل مسئله بی حقوقی تاریخی مردم فلسطین نیستند ، که بهره برداری از این تراژدی عظیم انسانی در سرپوش گذاشتن بر معضلات داخلی خود و کسب امیتاز در رقابت های بین المللی، اول  و آخر رابطه شان با فاجعه امروز غزه است.
سه هفته "تلاش" دیپلماتیک و سیاسی و خط و نشان کشیدن های پوچ این صف، از قدرت هایی چون چین و روسیه با پز میانجیگری و "حامیان صلح" تا قدرتنمایی امثال اردوغان ها که خود مشغول نسل کشی از کردهای سوریه است یا مصر و عربستان و شیخ نشین هایی که خود یک رکن ادامه سیاست دائمی پاکسازی های تاریخی از مردم فلسطین هستند، و یا باد به غبغب انداختن های سران جمهوری اسلامی که تاریخا با سواستفاده از مصائب مردم فلسطین و با زدن رنگ اسلامی به جنبش حق طلبانه فلسطینیان، مانع رسیدن آنها به حقوق پالمال شده شان بود، کمترین تاثیری در مهار ماشین کشتار در غزه، نداشته است."جامعه جهانی"، کلوپ این قدرت های بورژوایی، آنهم تحت فشار اعتراضات پایین، تنها و تنها قادر شد پس از سه هفته، با "پیچاندن مچ اسرائیل"، اجازه ورود اولین کاروان کمک رسانی دارویی و غذایی به غزه را کسب کند!

صف سوم اما، صفی است که هم میخواهد و هم میتواند بلافاصله آتش بس فوری و بدون قید و شرط را عملی کند و پاسخی انسانی، متمدنانه و عادلانه به مسئله فلسطین و بازگرداندن سرزمین های اشغالی آنها بدهد. صفی که در میدان است! صفی که تنها و تنها با برافراشتن پرچم جنبش های سوسیالیستی، قادر خواهد بود از اهرم فشار به قدرتی که ورق را میتواند فورا برگرداند، تبدیل شود.
این صف، که از ایران تا آمریکا و بریتانیا و همه کشورهای اروپایی و آسیایی به میدان آمده است، امروز در شرایط تاریخی متفاوتی قادر است که از دریچه حل زخم تاریخی فلسطینیان و پایان دادن به این نسل کشی افسار گسیخته، ورق را در سراسر جهان برگرداند.

برای پاسخ به مسئله فلسطین و پایان دادن به انفجار ظلم و بی عدالتی که سرباز کرد، لازم نبود میلیون ها نفر، نسل در نسل قتل عام، تحقیر و سرکوب شوند. معضل فلسطین برای آمدن بر روی میز جهانیان، لازم نبود که به فاجعه امروز و فشار از این طریق، برسد! بن بست بورژوازی غرب و شکست های پی در پی در تراشیدن محورهای شر برای نگاه داشتن خود بر کرسی ریاست جهان و تلاش برای حفظ اسرائیل در قلب خاورمیانه ای که به همت بورژوازی غرب و متحدین اش در منطقه، به باطلاق جنگ های نیابتی قومی - مذهبی تبدیل شد، این نسل کشی را ممکن کرد.  در عین حال باد زدن به اسلام سیاسی، این "فرزند ناخلف" بورژازی غرب بعنوان بهترین "پادزهر" ضدکمونیستی، خاورمیانه را بیش از پیش میدان جنگ باندهای جنایی قومی و مذهبی کرد که  به موازات خود تقویت و رها شدن افسار  راست فاشیست یهودی را بدنبال داشت.

 بعلاوه بی پاسخی بورژازی عرب برای حل معضل فلسطین و دست بالا پیدا کردن ارتجاع اسلامی در مسئله فلسطین، که نه خواهان حل آن، که خواهان "رستاخیز اسلامی" در منطقه و در جهان بود، بر متن عروج راست افراطی و نژادپرست یهودی در اسرائیل، همه و همه عواملی بود که مانع به سرانجام رسیدن پروسه های صلح و مذاکرات و اجرای مصوباتی بود که سازمان ملل مقرر کرده بود.  این شرایط برای بیش از پنج دهه حل معضل فلسطین را نه تنها به تعویق انداخت که هر روز مناطق بیشتری از آنها غصب و اشغال شد و چشمان "جهانیان" یعنی همه قدرت های حاکم در مقابل آن تماما کور بود.
 
"خونخواری" امروز راست افراطی در اسرائیل، نا ناشی از قدرت آن و اعتماد به بقا نظام شان، که ناشی از بن بستی است که اسرائیل و آمریکا در منطقه با آن دست به گریبان اند. بن بستی که در عین حال در شرایطی رخ میدهد که در خود این جوامع، قدرتهای حاکم زیر فشار توقعات مردمی که دیگر مدت ها است به دمکراسی پارلمانی و وعده های دروغین آن، نه اعتماد و نه باوردارند، کمرشان به سخنی راست می شود. بن بست اسرائیل، بن بست آمریکا، بن بست همه قدرت های حاکم، از معماران نسل کشی تا همه قدرت های ارتجاعی در منطقه و در جهان است. 

امروز پایان یک دوره و آغاز دوره دیگری است! مسئله فلسطین از دایره جهان عرب و خاورمیانه و دو قطبی اسلامی - یهودی، بیرون رفته است. دوره پایان بهره برداری راست افراطی یهودی از فاجعه هالوکاست و  کوره های آدم سوزی فاشیسم هیتلری است و پایان بهره برداری ارتجاع اسلامی و پرچم رستاخیز اسلامی از مصائب مردم فلسطین است! عمر و ارزش مصرف این دو، از دریچه معضل فلسطین، بسرآمده است. بن بست نانیاهو بن بست حسن نصرالله  هم هست! تراژدی نسل کشی از مردم غزه، تیرخلاصی بر هردو این ارتجاع ها است. امروز فلسطین معضل بشریتی است که از دریچه این تراژدی به موقعیت انقیاد کامل خود زیر چرخ آدمکش کاپیتالیسم، چرک و خون و عفونت آن، جنگ ها و تخریب های آن، از آمریکا تا اروپا و آسیا و خاورمیانه و ایران، پی برده است. بشریتی که خود را از تحمل فقر و فلاکت و بی حقوقی و کشتار دستجمعی در انقیاد هیولای سود و سودآوری، این خدای زمینی که باید مورد پرستش قرار گیرد، خلاص کرده است. در جوامعی که امروز در حمایت و همبستگی با غزه بپاخواسته اند، پیشتر طبقه کارگر، زنان و جوانان و مردم محروم، زمین را زیر پای حکومت هایشان داغ کرده بودند. اعتصابات و اعتراضات کارگری و مردمی علیه فقر و گرانی و.. از اسرائیل و ایران تا کشورهای اروپایی و آمریکا قدرت های حاکم را به استیصال کشانده بود.    

تغییر توازن قوا بین باندهای قدرت های ارتجاعی از ترکیه و ایران تا کشورهای عربی در منطقه، در کیس معضل فلسطین، تنها اهرم فشاری است. این فشارها و این قدرت ها،  هرگز نه میخواهند و نه میتوانند مسئله فلسطین را حل کنند. حل مسیله فلسطین کار جنبش های سوسیالیستی است. صحنه بهم ریخته بین قدرتهای جهانی، در عین حال صحنه ابراز وجود نیروهای قطب سوم است.
قطب سومی که امروز از دولت فاشیست و نژاد پرست اسرائیل، از ارتجاع اسلامی در منطقه ، تا ویرانه های برجای مانده از عمارت فریبنده دمکراسی غربی و "نهادهای بین المللی" که امروز کاملا  بی خاصیت شده اند،  زیر فشار آن خورد شده اند. قطب سومی که دیگر سرنوشت معضلی تاریخی چون معضل فلسطین را نه رسالت قدرتهای غربی و "جامعه جهانی"،  که رسالت خود میداند.

این قطب با حضور قدرتمند خود، با کنار زدن تمام  "تفاوتها" و "شکافها" قومی و ملی و مذهبی، با دست رد زدن بر سینه برچسپ هایی چون "من مسلمان" و "تو یهودی"، "شرقی" و "غربی" و ...   با تلاش بی وقفه اش اش برای حل مسئله فلسطین، فی الحال صحنه سیاست را در جهان تغییر داده است.
در دل منجلاب مرگ و کشتار و تراژدی هفته های اخیر، عروج این قطب، نوری در انتهای تونل کابوسی است که درغزه در جریان است. مردم فلسطین متحدین واقعی، حامیان و نمایندگان خود را پیدا کرده اند.
 
۲ نوامبر۲۰۲۳