روز نهم مهر ۱۴۰۲- اول اكتبر عملیاتی انتحاری توسط دو نفر از اعضا پ ك ك در مقابل در ورودی وزارت كشور در آنكارا انجام گرفت كه در این ماجرا دو افسر تركیه زخمی و هر دو عضو پ ك ك یكی در خود عملیات و دیگری توسط نیروهای تركیه كشته میشوند. پ ك ك مسئولیت این عملیات را به عهده گرفته است.
بعد از این ماجرا دولت تركیه به بهانه و زیر عنوان مبارزه با "پ ك ك" مناطق وسیعی از كردستان سوریه را بمباران كرده است. بر اساس اخباری كه بعضی از رسانه های محلی از كردستان سوریه و فعالین سیاسی و بعلاوه عبدلكریم عمر نماینده منطقه خودگردان كردستان سوریه در اروپا گفته اند، از روز ۱۲ مهر ما (چهارم اکتبر) ارتش تركیه بشديدترين شكل وبسيار قصاوتمندانه با بكار گيرى انواع سلاحها از جمله بهباد و بمبارانهاى مكرر، مردم محروم كردستان سوریه را مورد حمله قرار داده است. در این حملات مناطق زیادی از كردستان سوریه، شهر و روستا، مناطق كشاورزی، زیر ساختی، بیمارستان و مراكز بهداشتی و درمانی، مدارس، مراكز تولید برق، نفتی، تولیدی و... را بمباران كرده است. طبق گزارشهای فوق ۱۴۵ مركز زیر ساختی و تولیدی مورد حمله قرار گرفته و دهها نفر از مرم محروم، كارگران و كارمندان، كشته و تعداد زیادی نیز زخمی شده اند. تنها در یك مورد با ویران كردن ساختمانی مربوط به مبارزه با مواد مخدر ۲۹ نفر كشته و ۲۸ نفر هم زخمی شده اند. بسیاری از مزارع و جاده و.. نیز در اثر بمبارانهای تركیه دچار اسیب فراوان شده اند. گفته میشود بدلیل این حملات امكانات زیستی دو میلیون انسان از جمله آب، برق، بنزین و مواد سوختی قطع شده است و ۹۱۰ هزار دانش آموز بدلیل ویرانی مدارس از تحصیل محروم مانده اند. در حمله به مردم كوبانی با ویران كردن دو كارگاه و ساختمان، ۵ كارگر جان خود را از دست داه اند. دولت تركیه با همه این جنایات تهدید هم كرده است كه حملات زمینی را هم به این منطقه انجام میدهد.
بدنبال حمله انتحاری پ ك ك دولت تركیه همزمان فشار و دستگیری و خانه گردی را در شهرهای كردستان تركیه دامن زده است. در این مدت در شهرهای دیاربكر، آمید و... و به نام همكاری با پ ك ك، سیصد نفر را دستگیر و روانه زندان كرده است.
جنایت و وحشیگری تركیه به اینها خاتمه نیافته و در همین مدت اردوگاه آوارگان سوریه در "مخمور" در كردستان عراق را كه هزاران نفر در آن "زندگی" میكنند را مورد حمله هوایی قرار داده است و تلفات انسانی زیادی وارد كرده است. تركیه در چند سال گذشته و به نام مبارزه با پ ك ك، با بمباران و لشكر كشی به شمال كردستان عراق مردم محروم در ۸۰۰ هشتصد روستا را مجبور به ترك اجباری محل زندگی خود و كوچ كردن و آواره شدن در مناطق دیگر كرده است. در عرض ٩ ماه گذشته ۲۹۹ حمله پهبادى را در كردستان عراق انجام داده است و علاوه بر زیانها و ویرانی های آن تعداد زیادی مردم سویل را كشته است. دولت اردوغان در ساخت و پاخت با جریان بارزانی حاكم بر اقلیم كردستان، هر وقت خواسته است واحدهای ترور و جاسوسی و مسلح خود را در عمق كردستان عراق برای شكار و ترور مخالفان خود بكار گرفته است.
آنچه اشاره كردم تنها گوشه ای از جنایات دولت تركیه در این منطقه است. قلدری، كشتار و جنایت، بمباران و لشكر كشی، به آتش كشیدن خانه و كاشانه مردم محروم هر روز به بهانه ای، به بخشی از زندگی مردم هم در كردستان سوریه و هم كردستان عراق تبدیل شده است.
آنچه مسلم است دولت اردوغان با مشكلات عدیده ای روبرو است، بحران اقتصادی، افت هر روزه قیمت لیر تركیه، بالا رفتن قیمت مایحتاج عمومی و فقر و بیكاری در این جامعه بیداد میكند. اعتراضات طبقه كارگر و بخش محروم جامعه ، زنان و نسل جوان به بی حقوقی و فقر و استبداد و فاشیسم حاكم و نفرت از دولت حاكم روزانه در این جامعه در جریان است. جنگ و لشكر كشی دولت تركیه، كشتار و بمباران هر روز مردم محروم در سوریه و عراق، مستقل از جدال دولتهای حاكم در این منطقه و سهم خواهی هر كدام، بعلاوه راهی برای فرار از معضلات درونی و سركوب مردم محروم و حاشیه ای كردن خواست و مطالبات انسانی آنها در خود تركیه است.
از طرف دیگر نیروهای كرد سوریه مثل همه جریانات ناسیونالیستی در بند و بست با این و آن دولت، در سردرگمی كامل بسر میبرند. مستقل از ماهیت این جریانات و ناتوانی و نداشتن هیچ نقشه و پروژه آزادیخواهانه و برابری طلبانه كه در ماهیت آنها نیست، این نیروها هر روز پرچم امید و آرزوهای خود را به قدرت دولتی و ارتجاعی چه جهانی و چه منطقه ای آویزان میكنند. در حال حاضر نیروهای كرد تركیه همه امید خود را به دخالت و "حمایت" آمریكا بسته اند، آمریكایی كه در جنایت و توحش از دولت اردوغان ضد كارگری تر، ضد انسانی و جنایتكارتر است. دولتی كه هم اكنون عملا و رسما در كنار ماشین كشتار دولت فاشیست اسرائیل قتل و كشتار و پاكسازی فلسطین یان و ویران كردن خانه و كاشانه آنها را در دستور گذاشته است. نیروهای كرد در سوریه عملا به ابزاری در دست امریكا و در خدمت تامین اهداف این كشور تبدیل شده اند.
جالب است توجه كنید كه یك نویسنده مشهور محلی در كردستان سوریه به اسم سرتیپ جوهر در گفتگو با "شارپرس" میگوید: " یکی از مشکلات جدی وآشکار ملت کرد دراینجا ناروشنی موضع آمریکا درقبال مردم این منطقه است. آمریکا در مقابل نیروی هوای سوریه وروسیه حفاظت میکند اما در مقابل ترکیه ساکت است. همین مساله باعث دو دلی واضطراب وتزلزل در میان مردم روژاوا شده. بهمین دلیل همینکه ترکیه حمله یاتهدیدی کند، کردها ناچاراً پناه به مذاکره با حکومت سوریه میبرند، اما سوریه هم بشیوه ای شوینیستی برخورد میکند."
موضع دولت آمریكا بسیار روشن و زلال است. آمریكا از هر نیروی در خدمت اهداف كثیف خود استفاده میكند. جناب سرتیپ جوهر توهمات و امیدهای واهی خود را ناروشنی موضع آمریكا نام میگذارد. گفته های سرتیپ جوهر بیان همه امید و آرزوهای نیروهای ناسیونالیست كرد در كردستان سوریه است. انگار آمریكا به خاطر مردم كردستان در سوریه مستقر شده است، انگار چندین سال سوریه مركز جدال دولتهای بزرگ جهان علیه دولت اسد و برای جایگزینی آن با دولتی سر به غرب و حامی غرب در تقابلهای بزرگ جهانی نبوده است. اینها بعد از این همه سال هنوز هم در این توهم كشنده هستند كه آمریكا به نجات "كردها" بیاید. این حقیقت دال بر ماهیت خود این جریانات است، دال بر افق و آرمانی است كه چیزی بهتر برای مردم منطقه در دستور ندارند. آمریكا برای منافع خود و در جدالهای بزرگ با قدرتهای بزرگ جهان از جمله چین، سوریه را وارد جنگی خانمانسوز كردند كه نتیجه آن چند صد هزار كشته از مردم و بالای ده میلیون آواره بود. احزاب ناسیونالیسم كرد به عنوان متحد و همراه آمریكا به ابزار امریكا در خدمت اهداف او تبدیل شدند.
اما و مستقل از این حقایق مردم كردستان در سوریه و عراق و ایران و منطقه تا زمانی كه امیال آنها زیر افق ناسیونالیستها كرد و افق و آرمانهای آنها باشند، هیچ چشم اندازه روشنی در مقابل آنها نیست. كردستان عراق و قدرت گیری ناسیونالیستهای كرد و حاكمیت آنها در این منطقه نمونه بارز از سرنوشتی است كه با قدرت گیری ناسیونالیسم كرد در انتظار مردم محروم در این كشورها است. مقابله و مخالفت آنها با دولتهای سركوبگر از جمله و برای نمونه دولت تركیه، نه برای رفاه كرد زبانان است و نه نجات آنها از توحش و بربریت حاكم و تامین زندگی ای انسانی. آنها در همه كشورها كه مسئله كرد به عنوان یك معضل جدی حل نشده مانده است، به آن اویزان شده اند، به ناحق خود را نماینده مردم كردزبان معرفی میكنند، به تحریك قومی می پردازند و از دولت مركزی سهم بورژوازی كرد از قدرت را طلب میكنند. رابطه خود پ ك ك و دولت اردوغان، حمایتهای آنها از این دولت در دوره گذشته و جنگ امروز آنها بدلیل عدم شراكتشان در قدرت نمونه بارز از این ماجرا است.
پایان به بربریت دولت تركیه در نتیجه نه به "كمك" آمریكا تامین میشود و نه هیچ دولت مرتجع دیگری در منطقه. افسار كردن دولت فاشسیت تركیه، كار جنبشی است كه رفاه و آزادی، عدالت و برابری و انسانیت را نمایندگی میكند. افسار كردن دولت تركیه كار بشریت متمدن، كار طبقه كارگر جهانی و كار طبقه كارگر در تركیه و منطقه است. بی تردید و اگر روزگاری به این سیكل پر از جنایت پایان داده شود، اردوغانها را هزار بار باید در دادگاههای علنی به جرم جنایت علیه بشریت محاكمه كرد. دولتهای امریكا و همه سران كشورهای بزرگ جهان كه ناسیونالیسم كرد آنها را پشت و پناه خود میداند و هر روز پرچم آرزوهای خود را به كشتی یكی آویزان میكند، خود بانی بزرگترین جنایات در سطح جهان علیه بشریت هستند.
حقیقت این است نظام كاپیتالیستی در جهان و از جمله در تركیه با بن بستهای جدی ای روبرو است. هیچ زمانی دامنه نفرت طبقه كارگر، مردم محروم و بشریت آزادیخواه از این دولتها به اندازه امروز نبوده است. هیچ زمانی خودآگاهی مردم نسبت به توحش و بربریت این دولتها و ضدیت آنها با منافع خود به اندازه امروز عمیق نبوده است. و هیچ زمانی فاصله و شكاف مردم متمدن در جهان در "دمكرات ترین" كشورهای غربی با دول حاكمه به اندازه امروز بزرگ نبوده است. دولت فاشسیت تركیه، ایران و... از این قاعده مستثنا نیستند. افسار كردن اردوغان و هزاران جنایتكار جنگی دیگر حاكم بر جهان، كار جنبش ما است. كار جنبش جهانی طبقه كارگر و كار مردم متمدن جهان است.
۱۳ اكتبر ۲۰۲۳