اواخر شهریور، لایحه «عفاف و حجاب» با تصویب مجلس برای تبدیل شدن به قانون و اجرا به مدت موقت سه سال، به شورای نگهبان ارسال شد. حالا شورای نگهبان پس از حدود یک ماه، خبر از بازگشت این لایحه به مجلس برای «رفع ایرادات و ابهامات» آن داد.
اینکه «ایرادات و ابهامات» شورای نگهبان به این لایحه چیست، موضوع مورد مناقشهی هیچ زن آزادیخواه و احد عدالتطلبی در ایران نیست که مدتهاست حکم به رفتن حاکمیت اسلامی داده است. جار و جنجالی که در مجلس و قوه قضاییه و شورای نگهبان حول معضل «حجاب» بهراه افتاده است، صاف و ساده نشان میدهد که بحران حجاب و مسٸله زن تا کجا درون نظام اسلامی رخنه کرده است. به جرات میتوان گفت که هیچ معضل اجتماعی به قدر مسٸله حجاب و جداسازی جنسی، گلوی این نظام را نگرفته است. از خدمات حجاب به نظام اسلامی اینست که چهل سال تمام با تحمیل آپارتاید جنسی و قوانین زن ستیز اسلامی، کشتند، زدند، گرفتند، مصدوم و علیل کردند تا قدرت تام و تمام حاکمیت اسلامی را به رخ جامعه بکشند. قدرتی که اکنون در برابر دختران و زنان انقلابی و رادیکال در ایران، خوار و ذلیل شده است.
سالها مقاومت، اعتراض، بیقراری و تسلیم نشدن در مقابل حجاب، این رمز حقارت و بردگی انسان، در شهریورماه ۱۴۰۱ با خروش زنان و دختران جسور به یک رکن هویتی جامعه درآمده و لغو حجاب و آزادی پوشش به نخستین قانون نانوشته در ایران تحت حاکمیت اسلامی تبدیل شده است. این یکی از مهترین سنگرهایی است که مردم آزادیخواه ایران در مقابل دشمن درجه یک خود یعنی حاکمیت اسلامی فتح کردهاند. امروز «لایحه حجاب»، اسم رمز شکست قدرت حاکم در مقابل این پیشروی است.
حتی کودنترینهای سران رژیم اسلامی هم معترفاند که لایحه «حجاب» اعلام جنگ به جامعه است. خوب میدانند که جامعه انتخاب خود را کرده است؛ هیچ لایحهای نمیتواند جلودار آتشفشانی باشد که زیر پوست شهر در حال جوشش است و هر لحظه میرود که بر سر بانیان تباهی و تبعیض و فقر در ایران فرود آید. هزیمت جمهوری اسلامی، از قانون برباد رفته حجاب تا دویدنهای هر روزه سران سه قوه برای تطبیق دادن خود با شرایط نوینی که بدانها تحمیل شده است تا خاموش کردن چراغهای گشت ارشاد و ادای «متمدن» درآوردن وحوش اسلامی در پشت میزهای مجلس، دولت و قوه قضاٸیه و ... نتیجه شرایط جدیدی است که فقط با قدرت انقلابی مردم آزادیخواه ایران متولد شده است.
جمهوری اسلامی و نهادهای آن به چه زبانی بگویند که در مقابل پیشروی امروز زنان و کل جامعه، حالشان بد است. اعتماد به نفسشان ریخته است و گلهی آیتاللهها «داهیانه» مشغول توجیه حال بدشان هستند. از قمهکشی و اسیدپاشی به «تذکر لسانی»، جریمهی نقدی و «پرهیز از هرگونه درگیری» و «بزن در رو» روی آوردهاند. مرتب به همدیگر هشدار میدهند که مبادا در مسٸله حجاب «زیادهروی» به خرج دهند؛ تلاش میکنند که باندهای درونی خود، مثل کیهان شریعتمداری را که عاجز از «تشخیص درست اوضاع» هستند، قانع کنند. زور میزنند که این شکست قوانین اسلامی را «مدبرانه» تٸوریزه کنند. دارند پیامدهای قبول این شکست سنگین را به همدیگر هشدار میدهند و از شبح انقلاب سهمگین ضد اسلامی که در راه است میگویند. در این میان اما حق را باید به شورای نگهبان داد؛ بلاخره این عقبنشینی تا کجا قرار است ادامه داشته باشد؟!! آنچه معلوم است اینست که سیاست «کشف حجاب» ورمالیده است. سران نظام با دستپاچگی تمام و کمال منتظر یک انقلاب تودهای عظیم برای تحمیل قوانین مردمی از پایین و لغو آپارتاید جنسی به کل حاکمیت اسلامیاند. این نظام با هراس تمام در انتظار مرخص شدن است!